علم موهوبی معصوم

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم موهوبی معصوم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • علوم موهوبی را می‌توان به دو شکل فرض کرد: گاهی متعلق آن، علمی ویژه است که در دسترس دیگر افراد نیست مانند علوم ویژه مقام امامت و گاهی متعلق آن علومی عادی است که دیگران نیز می‌توانند مشابه آن را به شیوه‌هایی کسب کنند؛ اما امام(ع) آن را به شیوه‌ای خاص به دست می‌آورد که دیگران توان آن را ندارند. مانند علم امام یا پیامبر به آنچه مردم در خانه‌های خود ذخیره کرده‌اند: ﴿﴿ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ [۱] علم به غذایی که مردم در خانه خود می‌خورند یا ذخیره می‌کنند، خودش علمی ویژه نیست و می‌توان به آن، از طریق حضور و جستجو در خانه‌ها یا شیوه‌های مانند آن دست یافت؛ اما خبر دادن از آن بدون این شیوه‌های متعارف، علم موهوبی به شمار می‌آید. ممکن است به یک معنا تمام علوم امام موهوبی دانسته شود؛ یعنی حتی اگر روش و متعلق علم او، عادی باشد؛ اما به جهت آن که عقل و استعدادهای امام(ع) برتر و مزاج او سالم‌تر از دیگران است، علوم عادی به دست آمده را موهوبی بدانیم یا مثلا به جهت آن که حتی علوم عادی امام(ع) از تأییدات خاص مثل عصمت برخوردار است، تمام علوم او را موهوبی بدانیم؛ اما باید توجه داشت که چنین معنای وسیعی از موهوبی بودن، در این نوشتار مورد نظر نیست و مخالف اصطلاح مشهور است. تصویر یک درخت نزد امام(ع) با تصویر آن نزد دیگران تفاوت ماهوی ندارد، البته انسان‌ها در میزان بهره‌مندی از عقل یا توانایی‌های حسی و حتی ویژگی‌هایی مانند عصمت با هم متفاوتند؛ اما این تمایزها تا زمانی که شیوه یا متعلق آن علم را از حالت عمومیت خارج نکرده و به فرد یا افراد محدودی اختصاص نداده است، معیاری برای موهوبی دانستن علم امام(ع) نیست. بنابراین در این نوشتار، علومی موهوبی به شمار می‌آیند که شیوه یا متعلق آن غیر متعارف باشد و افراد عادی به طور عادی به آن دسترسی ندارند. نکته دیگر آن که مراد از علوم موهوبی، علومی است که از سوی خداوند متعال به برگزیدگانش عطا می‌شود و القائات شیطانی یا علومی که نتیجه ریاضت‌های خاص بشری است و دیگران نیز می‌توانند مشابه آن را به دست آورند، از این تعریف خارج است. (...)
  • سید شرف الدین على حسینى استرآبادى‏ تصریح می‌کند که علم امام مستفاد از پیامبر، از جبرئیل از خداوند عزوجل است[۲]. (...) این تعبیر، به موهوبی بودن علم اشاره دارد؛ افزون بر آن که خود انتساب طولی به پیامبر، جبرئیل و خداوند متعال نیز همین مطلب را تأیید می‌کند»
  • علم لدنی از واژه‌هایی است که به مرور در سخنان علمای شیعه برای اشاره به علم موهوبی رواج یافت. گویا این اصطلاح، از این آیه قرآن گرفته شده است: ﴿﴿ فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا [۳]؛ این آیه درباره حضرت خضر و علم او است. تعابیر ﴿﴿عَلَّمْنَاهُ و ﴿﴿مِن لَّدُنَّا ظهور در آن دارد که این علم، موهوبی است و خداوند فقط به برگزیدگانش از این دانش عطا می‌کند. به مرور همین معنا از علم لدنی به عنوان تعریف این اصطلاح پذیرفته شده است. به طوری که حتی در منابع غیر شیعی علم لدنی این گونه تعریف شده که علمی است که خداوند آن را به طور غیر عادی، از طریق مشاهده قلبی و بدون واسطه بودن فرشته یا پیامبر(ص) به برگزیده خود عطا می‌کند. [۴](...)
  • ملاصدرا علم لدنی را علمی می‌داند که از سوی خداوند متعال توسط وحی یا الهام به برگزیدگانش می‌رسد و چنین علمی در مقابل علوم اکتسابی، علم حقیقی است [۵]. وی به صراحت بیان می‌کند که حقیقت حکمت، جز از راه موهبت الهی قابل دست‌یابی نیست؛ زیرا علم و حکمت از صفات کمالی خداوند بوده و علیم و حکیم از اسماء نیکوی او است. کسی که نصیبی از علم و حکمت برده در واقع آن را به لطف خداوند دریافت کرده است[۶]
  • مرحوم آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی علم امام معصوم را برگرفته از علم خداوند حکیم و علم لدنی معرفی کرده است که در نتیجه با علم حصولی اصطلاحی متفاوت است. از این تعابیر می‌توان دریافت که علم لدنی - در نظر ایشان - افزون بر آن که نوعی علم موهوبی از جانب خداوند متعال است، حضوری نیز می‌باشد[۷].

علم موهوبی یا موهبتی همان علم لدنی است

  • علم لدنی اصطلاحی است که از این آیه در قرآن کریم که رد مورد حضرت خضر است اخذ شده است: ﴿﴿وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا[۸] می‌توان گفت ویژگی این علم این است که از راه‌های طبیعی به دست نیامده است. بلکه موهبتی الهی است که خدا به هر که بخواهد اعطا می‌کند. در مورد علم امام نیز روایاتی وجود دارد که نشان می‌دهد این علم موهبتی از جانب خداوند است که شامل حال امام می‌شود. مرحوم کلینی دو روایت در این مورد نقل می‌کند. روایت اول که از امام رضا(ع) است به لحاظ سند مرفوعه است. در این روایت حضرت می‌فرمایند که اگر خداوند بنده‌ای را به امامت برگزیند به او علمی الهی می‌کند که بعد از آن در پاسخ هیچ سؤالی در نمی‌ماند. و به درستی به همه سوال‌ها پاسخ می‌گوید. روایت دوم از نظر سند روایت صحیح است. این روایت از امام صادق نقل شده است که ایشان در ظمن خطبه‌ای صفات و خصوصیات ائمه (ع) را توصیف می‌کنند. در ضمن صفاتی که برای امام در این روایت عنوان می‌شود این است که بعد از آنکه امام قبلی از دنیا رفت خداوند علم خودش را به امام بعدی می‌دهد و اسرار خودش را در نزد او به ودیعه می‌گذارد و او را مخزن علم خویش قرار می‌دهد. در این روایت دو نکته وجود دارد یکی این که علم امام از سوی خداوند به وی اعطا شده است و دیگر آنکه زمان دریافت این علم هم زمان با از دنیا رفتن امام قبلی و عهده‌دار شدن وظایف امامت از طرف امام بعدی است[۹].

پرسش‌های وابسته


جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.
  2. علی استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص۸۴۳
  3. و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه: ۶۵.
  4. محمد علی تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج‏۲، ص ۱۲۳۱؛ محمد بن محمد الغزالی، مجموعة رسائل الإمام الغزالی، ص ۲۳۲.
  5. محمد بن ابراهیم شیرازی (ملاصدرا)، شرح أصول الکافی، ج‏۲، ص ۵۲۳ـ ۵۲۴.
  6. الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج‏۷، ص ۴۰: و أما روح القرآن و سره و لبه فلا یدرکه إلا أولوا الألباب و ذو البصائر إذ حقیقة الحکمة لا تنال إلا بموهبة الله و لا یبلغ الإنسان إلی مرتبة یسمی حکیما إلا بأن یفیض الله علیه من حکمته حکمة و من لدنه علما لأن العلم و الحکمة من صفاته الکمالیة و العلیم الحکیم من أسماء الله الحسنی و لا بد فی من له نصیب منهما أن یکون ذلک بمجرد موهبة الله إیاه له.
  7. هاشمی،سید علی، ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه.
  8. «و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم»؛ سوره کهف، آیه۶۵.
  9. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۱ و ۴۲.