ابوجحیفه وهب بن عبدالله سوائی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Ali (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

وهب بن عبدالله بن مسلمه مشهور به ابوجحیفه، از صحابه پیامبر (ص) و از یاران امام علی (ع) بود. وی از پیامبر روایت نقل کرده است و نام او را در شمار راویان حدیث غدیر یاد کرده‌اند. ابوجحیفه در هنگام رحلت پیامبر هنوز به بلوغ نرسیده بود.

ابوجحیفه
مشخصات فردی
نام کاملوهب بن عبدالله بن مسلمه
جنسیتمرد
لقبوهب الخیر • وهب الله
مشخصات دینی
از یارانپیامبر خاتم (ص) • امام علی (ع)
مشخصات حدیثی
راوی ازپیامبر خاتم (ص) • حدیث غدیر

ابوجحیفه در تمام جنگ‌ها در رکاب امام علی (ع) حاضر بود و مورد اعتماد و محبت امام (ع) قرار داشت. امام علی (ع) لقب وهب الخیر و وهب الله را به وی داد. شریف رضی در نهج البلاغه روایتی را از قول او نقل می‌کند: ابوجُحَیفه گوید از امیرمؤمنان –درود خدا بر او- شنیدم که می‌فرمود: نخستین جهادی که در آن شکست می‌خورید، جهاد با دست‌هاتان است و آن‌گاه جهاد با زبانتان و سپس جهاد با قلبتان. پس از آنکه قلباً کار نیک را نشناسد و از کار زشت بیزاری نجوید، باژگونه شود، پس ارزش‌ها در دیدگاه او سقوط کند و پستی‌ها اوج گیرد[۱][۲]

ابو جحیفه عبدالله وهب سوائی

صحابی رسول خدا، ساکن کوفه، از اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) و رئیس بیت المال و شرطه آن حضرت که امام او را و وهب الخیر می‌خواند. وی در دوره حکومت بشر بن مروان در عراق درگذشت و آخرین کسی از صحابه رسول خدا بود که در کوفه وفات یافت. احادیث او در کتب صحاح اهل سنت آمده است[۳][۴]

منابع

پانویس

  1. « [إِنَّ أَوَّلَ‏] أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْجِهَادِ الْجِهَادُ بِأَیْدِیکُمْ ثُمَّ بِأَلْسِنَتِکُمْ ثُمَّ بِقُلُوبِکُمْ فَمَنْ لَمْ یَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ یُنْکِرْ مُنْکَراً قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاه‏»؛ نهج البلاغه، حکمت ٣٧٥.
  2. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۸۱- ۸۲.
  3. خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۱۲۵، ریحانه ج۷، ص ۵۱، شمس‌الدین محمد ذهبی، سِیَر أعلام النبلاء، ج۱۳، ص ۲۰۲.
  4. تهامی، سید غلام رضا، فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۲، ص ۲۱۱۳.