الگوگیری

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۰ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اسوه‌گزینی از شخصیت‌های شاخص

انسان‌ها عموماً و تقریباً در تمام مقاطع عمر به ویژه در دوران طفولیت، نوجوانی و جوانی و مقاطع شکل‌گیری و شکوفایی شخصیت، نیازمند رجوع به افراد شاخصی جهت الگوگیری و اقتدا هستند. در همه جوامع به تناسب فرهنگ و نظام ارزشی غالب، افراد و گروه‌هایی به عنوان گروه‌های مرجع، دیگران مهم، شخصیت‌های الگویی، شخصیت‌های ایدئال و ستاره‌هایی مطرحند که عموم مردم بسته به موقعیت، علاقه، میزان تجانس روحی و ذهنی و آرمانی خود، با شخصیت مورد نظر همسان‌سازی کرده و او را به عنوان الگو و اسوه تمام عیار یا بخشی از خود در حوزه‌های مختلف زندگی اجتماعی انتخاب کرده و از منش و مرام و سبک زندگی او تبعیت می‌کنند. شخصیت‌های سزاوار تأسی را با معیارهای فرهنگی، “اسوه” می‌نامند. قرآن کریم برای مؤمنان امیدوار به خداوند و روز قیامت و ذاکران حقیقی حق، پیامبر اکرم (ص) را به عنوان الگو و اسوه کامل و بی‌بدیل برای همه انسان‌ها و در همه اعصار معرفی کرده است. به بیان تفسیر نمونه: بهترین الگو برای شما نه تنها در این میدان جنگ که در تمام زندگی شخص پیامبر (ص) است. روحیات عالی او، استقامت و شکیبایی او، هوشیاری و درایت و اخلاص و توجه به خدا و تسلط او بر حوادث و زانو نزدن در برابر سختی‌ها و مشکلات، هر کدام می‌تواند الگو و سرمشقی برای همه مسلمین باشد. این ناخدای بزرگ به هنگامی که سفینه‌اش گرفتار سخت‌ترین طوفان‌ها می‌شود، کم‌ترین ضعف و سستی و دستپاچگی به خود راه نمی‌دهد، او هم ناخدا است و هم لنگر مطمئن این کشتی، هم چراغ هدایت است و هم مایه آرامش و راحت روح و جان سرنشینان[۱]. شهید مطهری نیز در توضیح جنبه الگویی شخصیت پیامبر اکرم (ص) می‌نویسد: اسوه به تعبیر امروزی‌ها یعنی الگو (در فارسی شاید کلمه‌ای نداریم که به جای آن بگذاریم)، یعنی شخصیتی که باید مقتدا قرار بگیرد و میزان و معیار باشد و دیگران خودشان را با او بسنجند. این تعبیر در قرآن آمده است که در وجود پیغمبر یک الگو وجود دارد؛ البته مقصود این است که خود پیغمبر الگوی شماست، اما به این تعبیر (می‌فرماید که) در وجود پیغمبر یک الگو وجود دارد. کأنه این پیغمبر دو شخصیت است: شخصیتی که شما الان به طور سطحی [به آن پی برده‌اید]، و شخصیتی که به آن پی نبرده‌اید. آن شخصیتی که شما به آن پی نبرده‌اید و باید او را بشناسید در این شخصیت پنهان است و آن شخصیت است که اگر به آن پی ببرید و آن را بشناسید باید الگوی شما قرار بگیرید. همین تعبیر درباره حضرت ابراهیم (ع) هم آمده است[۲].[۳]

آیات قرآنی مرتبط

  1. توصیه به الگوگیری از مؤمنان راستین: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ...[۴].
  2. توصیه مؤمنان به الگوگیری از شخصیت پیامبر اکرم (ص): ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا[۵].
  3. معرفی پیامبران و اولیای الهی با ویژگی‌های برجسته با هدف توجه دادن مؤمنان به شخصیت الگویی ایشان نیز بخش دیگری از مواضع قرآن در ارائه اسوه‌هاست: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا[۶][۷].

در آیاتی نیز به نقش زمینه‌ای اقتدا و الگوگزینی از پیامبران الهی در جلب محبت خداوند توجه داده شده است[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۴۲.
  2. مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۶، ص۲۳۵-۲۳۶؛ برای آگاهی بیشتر از ویژگی‌های شخصیت‌های الگویی مورد توصیه قرآن، ر. ک: عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۷، همان، ج۸ و ۹؛ همان، ج۱۸؛ محمد محمدی ری‌شهری، دانشنامه میزان الحکمه، ج۳، ص۳۲۸-۳۳۴؛ رضا فرهادیان، میانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث، ص۴۹۰-۵۲۱.
  3. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۶۸.
  4. «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.
  5. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  6. «و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.
  7. ر. ک: ﴿وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا «و بر او روزی که زاده شد و روزی که خواهد مرد و روزی که او را زنده برانگیزند درود باد» سوره مریم، آیه ۱۵؛ ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴؛ ﴿اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «بر آنچه می‌گویند، شکیبا باش و از بنده ما داوود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۱۷؛ ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ «و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵؛ ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند * (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۸-۹؛ ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
  8. ﴿فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ «پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید می‌دهد که «کلمه‌ای از خداوند» را راست می‌شمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است» سوره آل عمران، آیه ۳۹.
  9. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۶۸.