ابن جریج مکی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

ابوولید عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مکّی اموی قرشی رومی، معروف به «ابن جریج» محدث، فقیه، حافظ، قاری و مفسر مکی بود. در سال ۸۰ه‍ در سال سیل مکه عام جحاف،[۱] در شهر مکه به دنیا آمد و همان جا رشد کرد.[۲] گویند که جد وی جریج، در اصل برده‌ای رومی از آنِ ام حبیب دختر جُبیر و همسر عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد بن اسید اموی بود و از این رو، او را به عبدالعزیز نسبت داده‌اند.[۳]

«ابن جریج» دانش خویش را از بزرگانی چون عطاء بن ابی رباح، عمرو بن دینار، زهری،[۴] مجاهد و امام صادق (ع) فرا گرفت[۵] و به گفته خویش مدت هیجده یا بیست سال ملازم عطاء بود و پس از آن هفت سال در حلقه درس عمرو بن دینار دانش آموخته است.[۶] به گفته احمد حنبل، او انبان علم بود.[۷] ایشان خود از تابعین است، ولی صحابه خردسال رسول خدا (ص) را درک کرده است.[۸]

ابن جریج برای نشر دانش خود نخست به یمن مسافرت کرد و در زمان حکومت سفیان بن معاویه به بصره رفت[۹] و سپس به بغداد نزد منصور دوانیقی شتافت و کتاب تألیفی خود را که حاوی احادیث ابن عباس بود، به منصور عرضه داشت و مدعی شد که هیچ کسی چون او آنها را جمع نکرده است، اما منصور صله و انعامی به وی نداد.[۱۰]

ابن جریج شاگردان بسیاری تربیت کرد که برجسته‌ترین آنها کسانی چون أوزاعی، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، حماد بن سلمه، وکیع و بسیاری دیگر بوده‌اند.[۱۱] گویند که وی یکی از پنج محدث بزرگ مکه و از جمله شش تدوین کننده نخست حدیث بود.[۱۲]

ابن خلکان می‌‌نویسد که ایشان نخستین کسی بود که در اسلام به تدوین کتاب پرداخته است.[۱۳] عطاء سفارش می‌‌کرد که پس از او پرسش‌های خود را از ابن جریج بپرسند.[۱۴] ابن سعد به نقل از واقدی، او را ثقه و کثیرالحدیث دانسته است.[۱۵] بعضی او را در عین ثقه بودن، مُدلّس دانسته‌اند،[۱۶] شاید از آن جهت که او متعه را جایز می‌‌دانسته یا وی را به آن متهم کرده باشند. گویند که وی شصت یا نود زن را متعه کرده است.[۱۷] وی از آموخته‌های خود آثاری با عنوان «السنن»، «مناسک الحج» و تفسیر القرآن پدید آورد.[۱۸] تاریخ درگذشت او به اختلاف نقل شده،[۱۹] اما ابن سعد آن را در دهه اول ذی حجه سال ۱۵۰ در ۷۶ سالگی دانسته است[۲۰][۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

  1.   جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الطبقات الکبری ۵/۴۹۲.
  2. معجم المؤلفین ۶/۱۸۳.
  3. تاریخ بغداد ۱۰/۴۰۰ و ۴۰۱.
  4. تاریخ بغداد ۱۰/۴۰۰.
  5. سیر اعلام النبلاء ۶/۳۲۶.
  6. تاریخ بغداد ۶/۴۰۲ و ۴۰۳.
  7. تاریخ الاسلام ۹/۲۱۱.
  8. معجم المفسرین ۱/۲۵۸.
  9. الطبقات الکبری ۵/۴۹۲.
  10. تاریخ بغداد ۱۰/۴۰۰.
  11. تهذیب الکمال ۱۸/۳۴۴ و ۳۴۶.
  12. سیر اعلام النبلاء ۶/۳۲۶ و ۳۲۷.
  13. وفیات الاعیان ۳/۱۶۴.
  14. المنتظم ۸/۱۲۴.
  15. الطبقات الکبری ۵/۴۹۲.
  16. الثقات ۷/۹۴.
  17. تاریخ الاسلام ۹/۲۱۱.
  18. معجم المؤلفین ۶/۱۸۴.
  19. سیر اعلام النبلاء ۶/۳۳۴ وفیات الاعیان ۳/۱۶۴.
  20. الطبقات الکبری ۵/۴۹۲.
  21. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۴۹۹-۵۰۰.