استجابت دعا

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

استجابت دعا مرحله پایانی آن و هدف از دعاست که توسط خداوند برآورده می‌شود و جز او کسی توان اجابت دعا را ندارد. البته استجابت دعا منوط به این است که چیزی خلاف جهت مسیر الهی خواسته نشده باشد. برای اجابت دعا شرایطی بیان شده است مانند: دعا باید همراه ایمان و عمل باشد؛ دعا باید با حکمت و مصلحت هماهنگ باشد و اینکه دعا باید واقعی باشد؛ به این معنا که دعا کننده در دعای خود از اسباب مادی قطع امید کرده باشد.

مقدمه

استجابت در لغت از ریشه "ج ـ و ـ ب" به معنای قطع و نفوذ و در اصطلاح به معنای روی آوردن خدا به دعا کننده و برطرف کردن حاجت و اعطای خواسته دنیایی یا آخرتی اوست[۱]. برخی مفسران بر اساس آیه ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۲] استجابت دعا را مرحله پایانی دعا و در حقیقت هدف از آن دانسته و بر این باورند که آیه بر اهمیت و عنایت الهی بر استجابت هر دعایی دلالت دارد. در این نگاه، قيد "إِذا دَعان" به این معناست که در اجابت دعا هیچ چیزی جز اصل دعا کردن شرط نیست[۳]؛ ولی چون این قید چیزی زاید بر مقید نیست، می‌فهماند که دعا باید حقیقتاً دعا باشد و زبان قلب و فطرت با زبان سر هماهنگ باشد. در عین حال، برآوردن حاجت جزء معنای استجابت نیست، بلکه غایت و متمّم آن به شمار می‌رود[۴].

بر اساس برخی آیات، تنها خداست که دعای بندگان را اجابت می‌کند: ﴿ أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ[۵] و جز او کسی توان اجابت دعا را ندارد: ﴿وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ[۶]. به هر حال، آیاتی از قرآن بر اجابت قطعی دعای بندگان از طرف خدا دلالت می‌کنند: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۷]؛ ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۸]. در آیه ۳۴ سوره ابراهيم خداوند از برآوردن تمامی خواسته‌ها خبر داده است: ﴿وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ[۹]؛ همچنین برخی آیات ﴿يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ[۱۰] بر اجابت مداوم خواسته‌های همه موجودات از سوی خدا دلالت دارد؛ اعم از آنکه خواسته فطری آنان باشد یا خواسته اختیاریشان[۱۱].

برخی در تفسیر آیه ﴿وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيًّا[۱۲] اجابت دعا را فضل الهی دانسته‌اند[۱۳]، بر این اساس، خداوند مجبور به استجابت دعا نیست، بلکه به اقتضای رحمت و حکمت خود عمل می‌کند[۱۴]، ازاین‌رو دعای کسانی را که از حدود خود تجاوز کرده و چیزی می‌طلبند که لیاقت یا توان آن را ندارند، نیز دعای مفسدان در زمین را دوست ندارد و قطعاً مستجاب نمی‌کند[۱۵]: ﴿ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ[۱۶].

برخی دعا را عبادت و اجابت آن را قبول این عبادت از سوی پروردگار دانسته‌اند. بر این اساس، اجابت با وجود دعا و قبول آن محقق می‌شود، نه با برآوردن خواسته[۱۷].

از آنجا که گاه انسان در خلاف جهت مسیر الهی خود گام برمی‌دارد و چیزی را می‌طلبد که در حقیقت به زیان اوست، خدا دعای وی را بر اساس سنت استدراج مستجاب می‌کند؛ به این معنا که گرچه به ظاهر خواسته او برآورده می‌شود، این استجابت، وی را از رحمت الهی دور کرده و به سوی عذاب الهی می‌کشاند؛ مانند اجابت دعای شیطان پس از استکبار: ﴿قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِين[۱۸] یا اجابت دعای کسانی که فقط دنیا را می‌طلبند: ﴿فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۱۹]. اجابت دعای کسانی که نه به قصد دعا بلکه به قصد دشمنی و لجبازی[۲۰] یا از روی استهزاء و تمسخر: ﴿وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ[۲۱]؛ ﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ[۲۲][۲۳] دعا می‌کنند را نیز می‌توان در همین راستا دانست ﴿ وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاء أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۲۴].

به گفته برخی، مستجاب شدن دعا نه بر اساس اتفاق، بلکه بر اساس نظام علت و معلولی است و استجابت دعا با پدید آمدن اسباب آن بر اساس حکمت الهی است؛ توضیح اینکه سبب دعای انسان در آنچه می‌خواهد و سبب وجود آن شیء از ناحیه خداوند با یکدیگر هماهنگ و همراه می‌شوند[۲۵]. این هماهنگی البته سبب فوریّت اجابت دعا نیست، بلکه ممکن است فوری باشد، چنان که آیات ﴿وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ[۲۶] بر اجابت فوری دعای یونس دلالت می‌کند[۲۷] و ممکن است اجابت با تأخیر باشد، چنان که اجابت دعای موسی و هارون با تأخیر بود: ﴿قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلاَ تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ[۲۸] از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه نقل شده که میان سخن خداوند (اجابت دعای موسی و هارون) و عذاب فرعون ۴۰ سال فاصله بود[۲۹].

شرایط استجابت دعا

برخی شرایط استجابت دعا از منظر قرآن چنین‌اند:

  1. دعا باید همراه ایمان و عمل باشد. آیه ﴿ رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ[۳۰] درخواست همراه بودن با شاهدان را پس از ابراز ایمان به خدا و تبعیت از رسول خدا (ص) مطرح کرده است.[۳۱].
  2. دعا باید با حکمت و مصلحت هماهنگ باشد[۳۲]. برخی بر اساس آیه ﴿ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۳۳] بر این باورند که دعا کننده باید دعای خود را با زبان یا در دل به مصلحت مشروط کند[۳۴].
  3. دعا باید واقعی باشد؛ به این معنا که دعا کننده در دعای خود از اسباب مادی قطع امید کرده باشد[۳۵]: ﴿ أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ[۳۶]. برخی در سبب عدم استجابت برخی از دعاها گفته‌اند: یا خواسته واقعی نیست و امر بر دعاکننده مشتبه شده؛ مانند کسی که خبر ندارد که این خواسته نشدنی است و از روی جهل آن را می‌خواهد، یا خواسته واقعی است ولی خدا را حقیقتاً نمی‌خواند و فقط با زبان از خدا آن را می‌طلبد و در دل همه امیدش به اسباب عادی است و دعایش خالص برای خدای سبحان نیست[۳۷]. در روایتی نیز سبب عدم استجابت دعا، نشناختن خدا دانسته شده است[۳۸][۳۹]

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۱، ص۲۸۳؛ التحقيق، ج۲، ص۱۳۵، "جوب".
  2. و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.
  3. المیزان، ج ۲، ص ۳۱-۳۲.
  4. المیزان، ج۱۱، ص۳۱۷.
  5. یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.
  6. و گمراه‌تر از آن کس که به جای خداوند چیزی را (به پرستش) می‌خواند که تا رستخیز پاسخ او را نخواهد داد، کیست؟ و آنان از خواندن اینان بی‌خبرند؛ سوره احقاف، آیه: ۵.
  7. و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.
  8. و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.
  9. و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد؛ بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۴.
  10. هر که در آسمان‌ها و زمین است از او درخواست دارد، او هماره در کاری است؛ سوره رحمان، آیه: ۲۹.
  11. الميزان، ج ۲، ص ۳۳؛ ج ۱۹، ص ۱۰۳.
  12. و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید کناره می‌جویم و پروردگارم را می‌خوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم؛ سوره مریم، آیه: ۴۸.
  13. المیزان، ج۱۴، ص ۶۱.
  14. من هدی القرآن، ج۳، ص۶۳.
  15. تفسیر قرطبی، ج۷، ص۲۶۶؛ نمونه، ج۶، ص ۲۱۰-۲۱۱؛ اطيب البیان، ج ۵، ص ۳۴۲.
  16. پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵-۵۶.
  17. تفسیر قرطبی، ج۲، ص۲۱۰-۲۰۹؛ البحر المحيط، ج ۲، ص۲۰۸-۲۰۹؛ پرتوی از قرآن، ج ۲، ص ۶۹.
  18. گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده! فرمود: تو از مهلت یافتگانی؛ سوره ص، آیه: ۷۹-۸۰.
  19. پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست. و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه: ۲۰۰ - ۲۰۱.
  20. التبیان، ج۵، ص۱۱۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۲۹.
  21. و می‌گفتند: پروردگارا! نامه کردار ما را پیش از روز حساب به ما با شتاب ده!؛ سوره ص، آیه: ۱۶.
  22. و می‌گویند: اگر راست می‌گویید این وعده کی می‌رسد؟؛ سوره ملک، آیه: ۲۵.
  23. تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۲۶؛ المیزان، ج۱۷، ص۱۸۶.
  24. و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور؛ سوره انفال، آیه ۳۲.
  25. بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۶۱.
  26. و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷-۸۸.
  27. البحر المديد، ج ۳، ص ۴۹۳؛ التحرير و التنوير، ج ۱۷، ص ۹۷.
  28. فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید؛ سوره یونس، آیه: ۸۹.
  29. نور الثقلین، ج ۲، ص۳۱۶.
  30. پروردگارا! بدانچه فرو فرستاده‌ای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۳.
  31. مواهب الرحمن، ج۵، ص۳۲۰.
  32. نک: المیزان، ج۷، ص۸۸؛ من هدى القرآن، ج۳، ص ۶۳.
  33. و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.
  34. مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۳.
  35. المیزان، ج ۱۵، ص ۳۸۱؛ ج ۲، ص ۳۵.
  36. یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.
  37. المیزان، ج ۲، ص ۳۳.
  38. بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۶۸.
  39. سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.