بنی فائش بن جابر

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

مردم این طایفه - که از آنها با نسبت «الفأیشی»[۱] و «الفائشی»[۲] یاد کرده‌اند،- از قحطانیان[۳] و در شمار طوایف بنی حاشد بن همدان هستند که نسب از فائش[۴] بن جابر (جبر) بن عبدالله بن قادم بن زید بن اسلم بن علیان بن زید بن عَریب بن جُشَم بن حاشد می‌برند[۵]. از فائش که مهمترین و پرجمعیت‌ترین اولاد جبر (جابر) به شمار می‌رود، دو پسر به نام‌های جیش و جمیل باقی ماند[۶]. با تولد یافتن رحمت، سعد، أشموم، مقالب، زید، حملَه و همل از جیش[۷]، و موهب، کعب، عبدالله، فوارع، حلزم، دهم، ثهالب، بنی علی و بنی یوسف از جمیل (جمیله) - دیگر فرزند فائش -[۸]، و نیز اضافه شدن اولاد دیگر از ذریه فائش بن جابر بدین جمع، نسل بنی فائش قوام یافت و رفته رفته طایفه بزرگ بنی فائش شکل گرفت. این قوم خاستگاهی یمنی داشتند اما پس از اسلام، علاوه بر یمن، جمعی از آنان در مناطقی از عراق و شام و بلاد عجم[۹]، به‌ویژه کوفه[۱۰]منزل کردند. آنان در این شهر کوچه‌ای را به نام خود اختصاص داده بودند[۱۱].

از تاریخ جاهلی این قوم خبری در دست نیست اما از اخبار دوران اسلامی آنان می‌توان از حضور جمعی از آنان نظیر عبدالرحمن بن زید بن خارف فائشی در جنگ صفین[۱۲] و شهادت جمع زیادی از ایشان در این واقعه اشاره کرد[۱۳]. نقل است که حضرت در راه بازگشت از صفین، به هنگام عبور از محلات کوفه، چون از محله همدانیان - از جمله فائشیان - گذشت، با شنیدن صدای گریه و زاری از خانه‌های آنها، به صبر و بردباری کشته‌های ایشان گواهی دادند و آنان را در شمار شهدا برشمردند[۱۴]. حضور سیف بن حارث بن سریع و مالک بن عبدالله بن سریع در کربلا و شهادت در رکاب اباعبدالله الحسین(ع)[۱۵] نیز از دیگر اخبار ثبت شده این قوم در تاریخ است. آنها برادر مادری یکدیگر بودند و در عین حال با یکدیگر نسبت پسر عمو نیز داشته‌اند. آن دو به همراه غلامشان - شبیب - خدمت امام(ع) در کربلا آمدند. آنان در روز عاشورا و پس از شهادت حنظلة بن اسعد در حالی که گریان بودند، نزد امام حسین(ع) آمدند، امام(ع) فرمود: «ای پسران برادرانم چه چیز شما را گریان نموده است؟ پس به خدا قسم پس از ساعتی هر دوی شما چشمانتان روشن خواهد شد». آن دو پاسخ دادند: «خداوند ما را فدایتان کند به خدا قسم گریه ما برای خودمان نیست گریه ما از این جهت است که چنین گرفتاری‌ای برای شما پیش آمده است و ما قادر به رساندن هیچ نفعی به شما نیستیم». پس امام(ع) برای آن دو دعا کردند و فرمودند: «ای دو پسر عمو؛ خداوند به سبب مواسات و خیرخواهی شما بهترین پاداش پرهیزگاران را به شما عنایت فرماید». آنان پس از خداحافظی از امام(ع)، به سپاه دشمن حمله کرده و در حالی که در مبارزه همدیگر را حمایت می‌کردند به جنگ پرداختند. تا این که سرانجام هر دو آنها به فیض شهادت نائل آمدند[۱۶].[۱۷] مشارکت در قیام مختار و کشته شدن برخی از آنان همچون احمد بن هدیج همدانی فائشی در واپسین روزهای قیام[۱۸] و نیز حضور در شورش عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال ۸۳ هجری و کشته شدن برخی از رجال معروف این قوم همانند عبدالرحمن بن یزید فائشی همدانی در نبرد دیرالجماجم[۱۹] دیگر اخبار مهم بنی فائش بن جابر است. ضمن این که از غافلگیری و کشته شدن مصعب بن زبیر به دست یزید بن هبار فائشی که تا چندی پیش، از اصحاب او به شمار می‌رفت[۲۰] نیز، دیگر واقعه مهم این قوم است.

از معاریف و رجال شهیر این قوم می‌توان از احمد بن هدیج همدانی فائشی از اصحاب و یاران مختار بن ابوعبیده ثقفی[۲۱] و محدثانی چون ابوبکر عبدالرحمن بن زید (یزید) فائشی همدانی[۲۲]، ابوابراهیم مضاء فائشی کوفی[۲۳]، ابوعرفجه عمیر بن عرفجه فائشی[۲۴]، ابوعمار عریب بن حمید بن عمار همدانی فائشی[۲۵] و هیثم بن قیس فائشی[۲۶] یاد کرد. ضمن این که از رجال شیعی این قوم هم علاوه بر نام سیف بن حارث بن سریع و مالک بن عبد الله بن سریع از اصحاب و یاران اباعبدالله الحسین(ع) و از شهدای گرانقدر کربلا[۲۷]، می‌توان از محمد بن حماد همدانی فائشی کوفی از اصحاب و راویان امام صادق(ع) نام برد[۲۸].[۲۹].

منابع

پانویس

  1. سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۴۴؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۲، ص۴۱۰.
  2. بامطرف، الجامع(جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، ج۳، ص۱۷۹. ضمن این که بسیاری دیگر از منابع هم، در پسوند نام افراد این قوم از نسبت فائشی استفاده کرده‌اند. (ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۶۰؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۵، ص۲۸۲ و ج۸، ص۵۰؛ ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۵، ص۲۳۲ و ج۶، ص۳۷۷ و...).
  3. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۰۷. نیز ر.ک: ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۲.
  4. در برخی مصادر نام او «فأیِش» آمده است. (ر.ک: سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۴۴؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۲، ص۴۱۰؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۰۷؛ بامطرف، الجامع(جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، ج۳، ص۱۷۹)
  5. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۱۱؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۳ و ۴۷۵؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲۴.
  6. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۱۱. همدانی از این فرزندان با نام‌های «جیش» و «جمیله» یاد کرده است. (حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲۴)
  7. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۱۱؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲۴.
  8. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲۴.
  9. بامطرف، الجامع(جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، ج۳، ص۱۷۹.
  10. ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۶۰؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۸، ص۵۰؛ سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۴۴.
  11. ر.ک: نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۳۱.
  12. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴۹.
  13. ر.ک: نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۳۱.
  14. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۶۲؛ نصر بن مزاحم منقری، وقعه صفین، ص۵۳۱؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۵۳۱.
  15. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۱۱؛ ابن درید، الاشتقاق، ص۴۲۰؛ عوتبی صحاری، الأنساب، ج‌۲، ص۴۹۲.
  16. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۴۲-۴۴۳؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۷۲؛ محمد السماوی، ابصار العین فی انصار الحسین(ع)، ص۱۳۲-۱۳۳.
  17. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقاله «قاتلان امام حسین(ع)، ش۱»، پایگاه پژوهه.
  18. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۶، ص۱۰۱.
  19. سمعانی، الانساب، ج۱۰، ص۱۴۴؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۲، ص۴۱۰.
  20. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۵۸، ص۲۱۵.
  21. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۶، ص۱۰۱.
  22. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۴۹؛ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۵، ص۲۸۲؛ ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۵، ص۲۳۲.
  23. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۸، ص۵۰؛ ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۴۰۳؛ ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۴۶۰.
  24. ابن ابی‌حاتم، الجرح و التعدیل، ج۶، ص۳۷۷؛ ابن ماکولا، اکمال الکمال، ج۶، ص۳۷۹. نیز ر.ک: سمعانی، النساب، ج۱۰، ص۱۴۴.
  25. ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۲۸۳. نیز ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۶۰.
  26. ابونعیم اصفهانی، معرفة الصحابه، ج۴، ص۴۲۲؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۲۳، ص۵۷۵.
  27. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۱۱؛ ابن درید، الاشتقاق، ص۴۲۰؛ عوتبی صحاری، الأنساب، ج‌۲، ص۴۹۲.
  28. شیخ طوسی، رجال، ص۲۸۰؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۴۳.
  29. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.