درختکاری

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

خرما در جزیرة‌العرب از محصولات رایج و غذاهای مرسوم مردم بود. مزارع مختلفی در محدوده مدینه به ایجاد نخلستان اختصاص داشت. این نخلستان‌ها دارای انواع خرما با نام‌های مختلف بود. درخت خرما از طریق اصله و هسته خرما هر دو به عمل می‌آید. اخبار متعددی وارد شده است که معصومان به کاشت نهال یا هسته خرما می‌پرداختند و در کاشت درخت نقش داشتند.

سیره رسول خدا(ص)

امام صادق(ع) می‌فرماید: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يَمَصُّ النَّوَى بِفِيهِ وَ يَغْرِسُهُ»[۱]: «سیره رسول خدا(ص) این بود که دانه خرما را در دهانش می‌مکید، سپس می‌کاشت». این خبر نشان می‌دهد که رسول خدا(ص) درختکاری می‌کرده و به کار کشاورزی و باغداری می‌پرداخته است. آمدن کلمه «کان» همراه با فعل مضارع «یمص» نشان می‌دهد که این عمل پیامبر(ص) مستمر بوده است. مورد مشخص این درختکاری در این روایت مشخص نشده است؛ اما در جریان آزادی سلمان که قرار بود چهارصد اصله نخل خرما پول آزادی وی باشد، گزارش مشابهی از رسول خدا(ص) نقل شده که حضرت در کاشتن درخت‌ها نقش داشته است[۲]. در منابع تاریخی نقل شده که رسول خدا(ص) برای آزادی سلمان سیصد درخت خرما و مقداری پول قرار داد. پیامبر(ص) خطاب به یاران خود فرمود: برادرتان را کمک کنید. هر یک بین سی تا ده نهال خرما کاشتند؛ همه سبز شد[۳] جز یک نهال که پیامبر(ص) آن را در آورد و دوباره کاشت و همان سال میوه داد[۴].

عجوه نوعی از بهترین خرماهای مدینه است که گفته شده مادر خرماهاست[۵] و میوه بهشتی است[۶] که با آدم از بهشت آمده[۷] و سموم بدن را دفع می‌کند[۸]. این نوع خرما را رسول خدا(ص) کاشته است[۹]؛ به همین جهت امروز خرمای عجوه جزو گران‌ترین خرماهای شهر مدینه است و قیمت یک کیلوی آن بالای سی ریال سعودی است. در روایتی می‌خوانیم غلۀ اموال علی(ع) از ینبع می‌آمد و از آن غذا درست می‌کرد و در روغن زیتون، نان و خرمای عجوه ترید می‌کرد و آن را می‌خورد و به مردم نان و گوشت می‌داد. گاهی هم خودش گوشت می‌خورد[۱۰]. به نظر می‌رسد گندم، زیتون و خرما از ینبع بوده که خود استفاده می‌کرده؛ ولی به مردم گوشت می‌داده است. از آنچه بیان شد استفاده می‌شود که رسول خدا(ص) درختکاری داشته و به کار کشاورزی می‌پرداخته است.[۱۱].

سیره امیرالمؤمنین(ع)

امیرالمؤمنین(ع) جزو کسانی است که بیشترین تلاش را در میان معصومان در کاشتن درخت و ایجاد نخلستان داشته است. امیرالمؤمنین(ع) در منطقه ینبع نخلستان بزرگی ایجاد کرد و درخت‌ها‌ی خرمای زیادی کاشت. در روایتی در کافی می‌خوانیم. مردی با امیرالمؤمنین(ع) مواجه شد، درحالی‌که سوار بر مرکب روی جوالی پر از هستۀ خرما نشسته بود. مرد گفت: یا اباالحسن، در این جوال چه داری؟ امیرالمؤمنین(ع) گفت: صدهزار نهال خرما، ان‌شاءاللّه. امیرالمؤمنین(ع) دانه‌ها را کاشت و تمام هسته‌های خرما سبز شد؛ حتی یک هستۀ آن خطا نکرد[۱۲].

مضمون این روایت معتبر بدین معناست که حضرت صدهزار نخل خرما کاشته است. به نظر می‌رسد این نخل‌ها در منطقه ینبع بوده است؛ منطقه‌ای که حضرت آن را وقف کرد و در وقفنامه تمام بردگانی را که روی زمین کار می‌کردند، آزاد کرد، به جز چهار نفر که آزادی آنان را بعد از پنج سال قرار داد[۱۳]. با توجه به اینکه در همین وصیت‌نامه امیرالمؤمنین(ع) مسئول این اوقاف را بعد از خود امام حسن(ع) و بعد از او امام حسین(ع) قرار داده است، مشخص می‌شود که این دو معصوم نیز درگیر کار کشاورزی بودند و بر نخلستان‌ها‌ی ینبع نظارت مستمر داشته و در آن به کار می‌پرداختند. امام صادق(ع) از پدرش نقل کرده که «كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَقُولُ: مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ»[۱۴]: «امیر مؤمنان(ع) همیشه می‌فرمود: هر کس که آب و خاکی بیابد، آن‌گاه فقیر شود، خداوند او را از رحمت خود دور نماید».[۱۵].

  1. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۵، ص‌۷۴.
  2. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۱، ص‌۱۶۵.
  3. ابن‌اسحاق، سیرة ابن‌إسحاق، ص۹۱؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ ابن‌هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۲۰.
  4. احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج۵، ص۳۵۴؛ ابن‌عبدالبر، الإستیعاب، ج۲، ص۶۳۵؛ ا‌بن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۱، صص۳۹۵ و ۴۰۳: «فقال رسول اللَّهِ(ص): ما شَأْنُ هذه؟ قال: عُمَرُ: أنا غَرَسْتُهَا يا رَسُولَ اللَّهِ. قال: فَنَزَعَهَا رسول اللَّهِ(ص)، ثُمَّ غَرَسَهَا فَحَمَلَتْ من عَامِهَا».
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۴۷؛ احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص‌۵۳۰.
  6. عبدالرزاق ابوبکر صنعانی، المصنف، ج۱۱، ص۱۵۲.
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۴۷.
  8. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص‌۷۵؛ عبدالرزاق ابوبکر صنعانی، المصنف، ج۱۱، ص۱۵۲.
  9. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۸۳؛ ابن‌اثیر جزری (مبارک)، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۸۸؛ محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج۴، ص۳۱۱.
  10. ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۱۱۳.
  11. ذاکری، علی اکبر، سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۱۰.
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۴: «فَقَالَ لَهُ: مَا هَذَا يَا أَبَا الْحَسَنِ تَحْتَكَ؟ فَقَالَ: مِائَةُ أَلْفِ عَذْقٍ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. قَالَ: فَغَرَسَهُ فَلَمْ يُغَادَرْ مِنْهُ نَوَاةٌ وَاحِدَةٌ».
  13. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۹، ص۱۴۶؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۲، ص۳۴۱؛ عبدالرزاق ابوبکر صنعانی، المصنف، ج۱۰، ص‌۳۷۵؛ ابن‌شبّه، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۲۲۵.
  14. ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۱۱۵؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج‌۱۷، ص۴۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج‌۱۰۰، ص۶۵.
  15. ذاکری، علی اکبر، سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۱۲.