عصمت در کلام اسلامی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عصمت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- واژه "عصمت" معانی متعددی دارد؛ مانند پاکدامنی، دوری از گناه و خویشتنداری[۱].
- منظور از عصمت در باور شیعه، وجود ملکهای است در انسان معصوم که او را از گناه و خطا بازمیدارد. خداوند به معصومان گونهای دانش و آگاهی بخشیده است که به واسطه آن گناه و خطا نمیکنند. بدین ترتیب، از معصومان، گناهی سر نمیزند- خواه صغیره باشد و خواه کبیره. عصمت از مقوله علم است و از این رو، منافاتی با اختیار و اراده انسان ندارد[۲][۳].
- عقیده مسلمانان درباره عصمت و معصومان یکسان نیست. شیعیان دوازده امامی معتقدند که پیامبر اسلام (ص)، امامان دوازدهگانه (ع) و حضرت فاطمه زهراء (س)، همگی معصوماند؛ ولی اهل سنت، فقط پیامبر (ص) را معصوم میدانند. مسلمانان همه پیامبران الهی را معصوم میشمارند؛ ولی درباره چگونگی عصمت آنان اختلاف نظر دارند. دستهای از مسلمانان، پیامبران را از دروغ معصوم میدانند و برخی دیگر معتقدند که عصمت از دروغ، فقط در تبلیغ وحی لازم است.اعتقاد شیعه بر این است که پیامبران، امامان دوازدهگانه (ع) و حضرت فاطمه زهراء (س) در همه عمر خویش از هرگونه گناه و خطا- کوچک و بزرگ و عمدی و سهوی- پاک و مبرایند[۴][۵].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 340.
- ↑ المیزان، ۱۱/ ۱۶۲ و ۲۲۰؛ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِن دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاء مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلاَّ أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِن الصَّادِقِينَ فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِّنَ الصَّاغِرِينَ قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ سوره یوسف، آیه ۳۴- ۲۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 340.
- ↑ شرح المواقف، ۷ و ۸/ ۲۶۳۶؛ سرمایه ایمان، ۹۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 341.