عدل الهی در کلام اسلامی
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
اقسام عدل الهی
- عدل دارای اقسامی است که عبارتند از:
- عدل تکوینی: یعنی اعطای فیض خداوند به موجودات براساس ظرفیت و توان آنها[۱].
- عدل تشریعی: یعنی خداوند در وضع تکالیف و آنچه سعادت بشر در گرو آن است، اهمال نمیورزد. علاوه بر آن، خداوند انسان را بیش از توان و طاقتش مکلف نمیسازد. شریعت الهی به هر دو معنای یادشده عادلانه است.
- عدل جزایی: عدل جزایی به این معناست که خداوند جزای هر انسانی را متناسب با اعمال و افعال صورت گرفته توسط او در نظر میگیرد: «إِعْطَاءِ کُلِّ ذِی حَقٍّ حَقَّهُ» و هیچ انسانی را به سبب تکلیفی که به او ابلاغ نشده، مجازات نمیکند[۲].
دلائل عدل الهی از دیدگاه شیعه
- دلایل عقلی: بنابر اصل حُسن و قبح، ظلم قبیح است و خداوند حکیم از فعل قبیح پاک است. ریشههای ظلم در نیازمندی و جهل و خودخواهی و ضعف و انتقامجویی و حسد است و این صفات گونهای نقصاناند و به ساحت ذات الهی، هیچ نقصی راه ندارد؛ زیرا او کمال مطلق است. از خداوند جز خیر و عدالت و رأفت و رحمت سر نمیزند و کیفری که به بدکاران میرسد، بازتاب عمل خود آنان است.
- دلایل نقلی: آیات و روایات پرشماری بر عدالت الهی گواهی میدهند و به صراحت و اشارت، ذات مقدس او را از ظلم و ستم کاری تنزیه میکنند[۳].[۴]
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۴۲.
- ↑ به عنوان نمونه: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾«بیگمان خداوند بر مردم هیچ ستم روا نمیدارد امّا این مردمند که به خویش ستم میورزند» سوره یونس، آیه ۴۴؛ ﴿وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا﴾«و کارنامه (ی هر کس، پیش رویش) نهاده میشود و گناهکاران را از آنچه در آن است هراسان مییابی و میگویند: وای بر ما! این چه کارنامهای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمینهد و آنچه کردهاند پیش چشم مییابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیورزد» سوره کهف، آیه ۴۹؛ ﴿كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾«چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بستهاید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد» سوره توبه، آیه ۷؛ ﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾«آيا در زمين نمىگردند، تا بنگرند كه چگونه بوده است عاقبت كسانى كه پيش از آنها مىزيستهاند؟ كسانى كه توانشان بيشتر بوده است و زمين را به شخم زدن زير و رو كرده و بيشتر از ايشان آبادش ساخته بودند و پيامبرانى با معجزهها بر آنها مبعوث شده بود. خدا به ايشان ستم نمىكرد، آنان خود به خويشتن ستم مى كردند» سوره روم، آیه ۹؛ ﴿تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعَالَمِينَ﴾«اینها آیات خداوند است که آن را به درستی بر تو میخوانیم و خداوند، ستمی برای جهانیان نمیخواهد» سوره آل عمران، آیه ۱۰۸؛ ﴿وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ﴾«و روز رستخیز ترازوهای دادگری را مینهیم، آنگاه بر هیچ کس ستمی نخواهد رفت و اگر (کرداری) همسنگ دانه خردلی باشد آن را (به شمار) خواهیم آورد و ما حسابرسی را بسندهایم» سوره انبیاء، آیه ۴۷؛ ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾«هر کس کاری نیک انجام دهد به سود خویش و هر که بد کند به زیان خویش کرده است و پروردگارت بر بندگان ستمکار نیست» سوره فصلت، آیه ۴۶؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۵، ۱۹۱، ۲۱۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳، ص۳۰۶؛ ج۵، ص۵۱؛ پیام قرآن، ج۴، ص۴۳۰ـ۴۲۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۳۵.