ذکر در قرآن
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ذکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- ذکر، مصدر ثلاثی مجرد از ریشه "ذ-ک-ر" در لغت به معنای یاد کردن قلبی و زبانی چیزی است[۱]. ممکن است هریک از دو قسم در برابر فراموشی یا غفلت باشد [۲].
- گاهی ذکر بر هیئتی در نفس اطلاق میشود (قوه ذاکره) که با آن میتوان معرفتهای به دست آمده را حفظ کرد[۳]. در محاورات اهل شرع، ذکر همان یاد خداست[۴][۵]
ذکر در قرآن
- مشتقات ریشه ذکر ۲۹۲ بار در قرآن به کار رفتهاند که بیشتر آنها درباره یاد خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنهاست؛ برای نمونه:
- ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ﴾[۶]،
- ﴿وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[۷]،
- ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾[۸]،
- ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾[۹]،
- ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ﴾[۱۰]،
- ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا﴾[۱۱].
- در آیاتی نیز به معنای جنس مذکر در برابر مؤنث:
- یا یاد کردن کسی جز خدا:
- برخی در بیان معانی و مصادیق ذکر در قرآن کریم تا ۱۰ وجه و بعضی بیشتر برشمردهاند[۱۹].
- در آیات فراوان دیگری نیز برخی از مصادیق ذکر مانند تسبیح، تهلیل و تحمید یاد شدهاند که بحث از آنها به مداخل مناسب واگذار میشود.
- در منابع روایی شیعه و سنی، روایات بسیاری در اهمیت یاد خدا و تشویق به آن و بیان ابعاد گوناگونش مانند مصادیق، آثار و اوقات ویژه آن ذکر شدهاند[۲۰][۲۱].
حقیقت و اقسام ذکر
- ذکر در قرآن کریم، گاهی در برابر غفلت (عدم علم به دانستهها) و به معنای علم به دانستههاست ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۲۲]. زمانی نیز در مقابل نسیان (رخت بربستن صورت علم از خزانه ذهن) و به معنای وجود صورت علم در خزانه ذهن: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ﴾[۲۳] به کار رفته است[۲۴].
- مفسران، ذکر را به قلبی و زبانی قسمت کردهاند[۲۵]. آیاتی مانند ﴿فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۲۶] و آیه ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۲۷] به صراحت بیانگر ذکر قلبی هستند و در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ... وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ...﴾[۲۸][۲۹]، ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾[۳۰][۳۱] و ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ﴾[۳۲][۳۳] ذکر زبانی دانسته شده است.
- ذکر زبانی به معنای بر زبان آوردن اذکاری مانند تحمید، تهلیل، تکبیر، تسبیح، استغفار، قرائت قرآن و دعاست[۳۴]. ذکر قلبی، حضور معنایی در نفس است و تعلق آن به خدا﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾[۳۵] نشان میدهد که انسان میتواند به خدا گونهای علم حضوری یابد که با علوم متعارف - یعنی حصول صورت و مفهوم معلوم نزد عالم- متفاوت است، زیرا "مفهومداشتن" بیانگر تحدید و وصف معلوم است که ذات الهی برتر از هر دوست﴿سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ﴾[۳۶]؛ ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا﴾[۳۷][۳۸].
- در توضیح ذکر قلبی، سخنان دیگری نیز هست؛ مانند تفکر در عظمت، جلال و قدرت خدا و آیات او در آفرینش[۳۹]، توجه، خلوص و تقرب به سوی خدا[۴۰]، یادآوری امر و نهی الهی[۴۱]، یاد کردن و در نظر گرفتن حضور و احاطه خدا[۴۲] و درک عمیق از حضور خدا در نفس و همه جهان که به پایبندی به اوامر و نواهی خدا میانجامد و مانع گمراهی و انحراف میشود[۴۳].
- برخی حقیقت ذکر را ذکر قلبی و نامیده شدن ذکر زبانی به ذکر را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول[۴۴] و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانستهاند، چون ذکر زبانی هر چیز از آثار ذکر قلبی آن است[۴۵] و گناهکار گرچه با زبان ذکر خدا بگوید، در حقیقت غافل است[۴۶] و بیتوجه معنوی، ذکر زبانی بیفایده است[۴۷]؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند ذکر زبانی نیز کنار توجه قلبی اهمیت و جایگاه خاصی دارد[۴۸].
- برخی کاربرد ذکر را در یاد کرد زبانی، حقیقی و در یادکرد قلبی، مجازی دانسته[۴۹] و بعضی نیز افزون بر ذکر قلبی و زبانی، ذکر شهودی را هم از اقسام ذکر برشمردهاند که از مراتب عالی ذکر قلبی به شمار میآید[۵۰].
- برخی هم یکی از گونههای ذکر را ذکر عملی دانسته و آن را به عبادت، اطاعت و افعال پسندیده تفسیر کردهاند[۵۱][۵۲]
منابع
پانویس
- ↑ العین، ج۵، ص۳۴۶؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۸، «ذکر».
- ↑ مفردات، ص۳۲۸؛ التحقیق، ج۳، ص۲۹۶۲۹۷، «ذکر».
- ↑ مفردات، ص۳۲۸.
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵، «ذکر».
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ «و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.
- ↑ «و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ «خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر» سوره بقره، آیه ۲۰۰.
- ↑ «و هر پسر همگون این دختر نیست» سوره آل عمران، آیه ۳۶.
- ↑ «من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ «بهره پسر برابر با بهره دو دختر است» سوره نساء، آیه ۱۱ و آیه ۱۷۶.
- ↑ «و کسانی که کارهای شایسته انجام دهند، چه مرد چه زن.»؛ سوره نساء، آیه ۱۲۴.
- ↑ «خداوند میداند که بیگمان شما به زودی از آنان یاد خواهید کرد» سوره بقره، آیه ۲۳۵.
- ↑ «نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد» سوره یوسف، آیه ۴۲.
- ↑ «من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد آن را از یاد من نبرد» سوره کهف، آیه ۶۳.
- ↑ الوجوه والنظائر، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۷؛ نضرة النعیم، ج۵، ص۱۹۶۱-۲۰۱۳.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۴۹۶-۵۰۶؛ مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۷۳-۱۰۴؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۴۸-۱۶۵.
- ↑ ابوطالبی، محمد، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن» سوره کهف، آیه ۲۴.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ تفسیر قرطبی، ج۱، ص۳۳۱؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.
- ↑ «بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «و پروردگارت را... بیبانگ بلند در گفتار... یاد کن» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ زادالمسیر، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ «در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۵، ص۳۲۹.
- ↑ «و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.
- ↑ البحر المحیط، ج۴، ص۵۳.
- ↑ البحر المحیط، ج۴، ص۵۳؛ زاد المسیر، ج۲، ص۱۸۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «پاکا که خداوند است از وصفی که میکنند مگر (از وصف) بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۱۵۹-۱۶۰.
- ↑ «(خداوند) آنچه را پیش رو و آنچه را پس پشت آنان است میداند و آنان بر او در دانش احاطه ندارند» سوره طه، آیه ۱۱۰.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۴۰؛ ج۱۷، ص۱۷۴.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.
- ↑ تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.
- ↑ کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.
- ↑ مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.
- ↑ اعراب القرآن، ج۱، ص۲۵۸؛ التحریر والتنویر، ج۸، ص۴۱۲.
- ↑ تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۱؛ ج۳، ص۶۱.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.