اسارت در فقه سیاسی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اسارت است. اسارت از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسارت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

اسارت در فقه سیاسی اسلام

اگر کسی از کفّار محارب و در حال جنگ، پیش از پایان جنگ اسیر شود و اسلام را نپذیرد، کشته خواهد شد و زن و بچه آنان تحت سرپرستی و قیمومت جامعه اسلامی در خواهد آمد و اگر پس از پایان جنگ، مردانشان اسیر شوند، کشتنشان جایز نیست؛ پیشوا و امام مسلمانان مختار است که او را در خدمت مسلمین نگاه دارد و یا اینکه با اخذ فدیه و غرامت جنگی، آزاد سازد[۷]. پیامبر اسلام در یکی از جنگ‌ها، سواد آموختن ده نفر مسلمان بی‌سواد را به عنوان فدیه و غرامت جنگی اسیران کفّار قرار داد و پس از تعلیم، آزاد شدند.

خداوند متعال در قرآن شریف درباره اسرای جنگی به مسلمانان چنین می‌فرماید: “پس (شما مؤمنان) چون (در میدان جنگ) با کافران روبه رو شوید گردن‌هایشان را بزنید تا آنان را از پای در آورید (و به کلی تسلیم و مغلوب سازید) پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند بکشید تا بعدا آزاد گردانید یا فدا گیرید تا (در نتیجه) جنگ سختی‌های خود را فرو گذارد (تا کافران تسلیم شوند و جنگ خاتمه یابد یا همه ایمان آورند و جنگ از جهان برافتد) این حکم فعلی است و اگر خدا می‌خواست از کافران انتقام می‌کشید و...”[۸].[۹]

منابع

  1. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
  2. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام

پانویس

  1. «و در دل‌هاشان هراس افکند، (چنانکه) دسته‌ای را می‌کشتید و دسته‌ای (دیگر) را اسیر می‌گرفتید» سوره احزاب، آیه ۲۶.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۷. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۱، ص۸۲.
  3. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۸۹.
  4. «اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید» سوره محمد، آیه ۴.
  5. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۴۰.
  6. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۸۷.
  7. تبصرة المتعلمین، ص۸۲.
  8. ﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ «پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد» سوره محمد، آیه ۴.
  9. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۳۷۸.