آیه نور در تفسیر و علوم قرآنی

مقدمه

از آنجا که در آیه ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۱] اعلام نموده که خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، آن را آیه نور نامیده‌اند.

نور به معنی روشنایی پراکنده‌ای است که به دیدن موجودات کمک می‌کند و آن بر دو نوع است: دنیوی و اخروی.

نور دنیوی نیز بر دو نوع است، نوعی معقول که به بصیرت انسان کمک می‌رساند و آن عبارت است از آنچه که از امور الهی پراکنده می‌گردد مانند نور عقل و نور قرآن؛ نوعی دیگر محسوس است که به دیدن چشم کمک می‌رساند و آن از اجسام نورانی مانند ماه و خورشید و غیره منتشر می‌شود. از جمله نورهای دنیوی الهی مواردی است که در این آیات به آن اشاره شده است: ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ[۲]؛ ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ[۳]؛ ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۴]. از جمله نورهای اخروی نیز این موارد است: ﴿وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ[۵]؛ ﴿يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ[۶] و....

﴿مِشْكَاةٍ از ریشه شکو، عبارت از شکافی بدون سوراخ در دیوار است [که چراغ را در آن مینهادند تا از وزش باد در امان باشد] و مصباح به معنی چراغ و اینکه فرموده: ﴿كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ مِشکاة مثل قلب انسان است و مصباح، مثل نور خداوند در آن است[۷].

مفسران در مورد اینکه خداوند چگونه نور آسمان‌ها و زمین است، سخن بسیار گفته‌اند. برخی نور را کنایه از هدایت‌کننده اهل آسمان‌ها و زمین، آفریننده آنها، تدبیر کننده امور آنها یا صاحب نور آن دو دانسته‌اند[۸]. طبرسی طی دو گزارش می‌گوید: ﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یعنی روشن‌کننده آسمان‌ها و زمین به وسیله خورشید و ماه و ستارگان؛ زینت‌بخش آسمان‌ها با ملائک و زینت‌بخش زمین با پیامبران و دانشمندان[۹].

ابن عربی در تفسیری عرفانی می‌گوید: نور همان است که در ذات خود پدیدار است و اشیاء به آن پدیدار میشوند، نور به طور مطلق، اسمی از اسماء الله است به اعتبار شدت ظهورش و نیز خودنمایی و ظاهر شدن اشیاء به وسیله او؛ لذا به علت آنکه اشیاء به واسطه وجود او موجود شده و به سبب ظهور او ظاهر شده‌اند، وی نور آسمان‌ها و زمین، یعنی آشکار کننده آسمان‌های روح‌ها و زمین اجساد است[۱۰].

صاحب تفسیر المیزان می‌گوید: این آیه، نور خدا را وصف می‌کند. به دلالت اضافه کلمه نور به ضمیر خدا، مراد، وصف خود خدا نیست، بلکه مقصود وصف نوری است که خدا آن را افاضه می‌کند. البته باز مراد از آن نور عامی نیست که به وسیله آن هر چیزی ظهور یافته و نه وجودی که هر چیزی به آن وصف می‌شود، زیرا پس از پایان مَثَل پیش‌گفته می‌فرماید: خدا هرکه را بخواهد به سوی نور خود هدایت می‌کند. اگر مقصود، آن نور عام بود به موجود خاصی اختصاص نداشت، بلکه مقصود، نوری است که ویژه مؤمنان است که بر اثر حقیقت ایمان پدیدار می‌گردد[۱۱].

ملاصدرا در تبیین بخش نخست آیه نور ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ و اضافه نور الهی به آسمان‌ها و زمین، سه وجه را بیان می‌کند:

  1. طریقه جمهور مفسران؛
  2. طریقه عرفای متقدم؛
  3. طریقه عرفای متأخر؛

وی پس از طرح سه وجه یادشده در تبیین نخستین بخش آیه، طرق سه‌گانه در تفسیر ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ را جایز نمی‌شمارد و آن را طریق توحید نمی‌داند.

وی در تفسیر خود می‌گوید: "کسی که تأمل و اندیشه کند می‌داند که وجود و نور از نظر معنی و حقیقت یکی هستند و از جهت لفظ متفاوت و تردیدی نیست که وجود، برای هر موجودی از حیث موجود بودنش، خیر و کمال است و خدا، صِرف و محض وجود است، لذا نور محض است. بنابراین ثابت شد که نور عبارت از خود حقیقت واجب الوجود، یعنی خدای تعالی است... ؛ حقیقت نور و وجود یک چیز است و وجود هر چیزی عبارت است از ظهور آن چیز؛ بنابراین وجود اجسام نیز از مراتب نور به شمار می‌رود. همچنین نور و وجود یک حقیقت‌اند؛ حقیقتی بسیط که دارای مراتب است. یک مرتبه آن، (یعنی مرتبه اکمل و اتمّ آن)، وجود و نور خداست که مطلق و ازلی و ابدی و قیوم و واجب بالذات است و مراتب دیگر آن را سایر موجودات دارند و وجود و وجوبشان بالغیر است و به غیر خود برپا هستند".

بر این اساس تفسیر ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طبق تعالیم حکمت متعالیه، الله نور الأنوار یا هستی‌بخش موجودات است. وی با این عقیده که فقط اهل بصیرت و اهل شهود و راسخان در علم می‌توانند به حقیقت آیات نایل آیند، به رمزگشایی مثال‌های آیه نور روی می‌نهد و طبق روش تفسیری خویش، پس از تبیین و تحلیل ظاهری آیه به تحقیق در حقیقت باطنی آیه می‌پردازد و در این بررسی سه تأویل برای آیه نور ارائه می‌دهد. این سه تأویل عبارت‌اند از:

  1. تأویل آیه در عالم انسانی بدنی (عالم صغیر جسمانی
  2. تأویل آیه در عالم آفاق (جسمانیات)؛
  3. تأویل آیه در عالم اَنفس "تأویل روحانی"[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. «خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.
  2. «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان می‌داشتید برای شما بیان می‌کند و بسیاری (از لغزش‌های شما) را می‌بخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.
  3. «سپاس خداوند را که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و روشنایی را پدید آورد؛ آنگاه کافران برای پروردگار خود همتا می‌تراشند» سوره انعام، آیه ۱.
  4. «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
  5. «و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک می‌گردد و کارنامه (ها) برنهاده می‌شود و پیامبران و گواهان را می‌آورند و میان آنان به حقّ داوری می‌کنند و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره زمر، آیه ۶۹.
  6. «روزی که مردان و زنان مؤمن را بنگری که فروغشان از جلو و کناره راستشان، پیش می‌شتابد. امروز، نوید شما بوستان‌هایی است که از بن آنها جویبارها روان است و در آنها جاودانید؛ این همان رستگاری سترگ است * روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان می‌گویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهره‌ای) بگیریم، (به آنان) گفته می‌شود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی می‌کشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذاب دارد» سوره حدید، آیه ۱۲-۱۳.
  7. مفردات، ص۴۶۳.
  8. الکشاف، ج۲، ص۹۴؛ کلمات القرآن، ص۲۵۹.
  9. مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۲.
  10. تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۷۱.
  11. المیزان، ج۱۵، ص۱۲۳.
  12. تفسیر القرآن الکریم، ج۴، ص۳۴۹ و ۳۵۱ و ۳۵۶ و ۳۶۸ – ۳۶۹.
  13. سرمدی، محمود، مقاله «آیه نور»، دانشنامه معاصر قرآن کریم