اثبات تحریفناپذیری قرآن در تاریخ اسلامی
مقدمه
مفسران اسلامی برای رد هرگونه احتمال تحریفی در آیات و سورههای قرآنکریم دلیلهایی ذکر کردهاند که یکی از این دلایل شواهد تاریخی و چگونگی رفتار مسلمانان در محافظت از قرآن است:
در این دلیل به عنایت ویژه مسلمانان در تمام ابعاد جمعآوری، حفظ، ضبط و نگارش قرآن و نیز انس بیپایان و قداستی که این کتاب از آغاز نزول در ژرفای جانشان داشته، توجه شده است. بنا به گزارشهای متعدد تاریخی، مسلمانان در برابر کوچکترین تغییر در این زمینه حساسیت داشته، از خود واکنش نشان میدادند. این شواهد هر نوع تردیدی را درباره تغییر قرآن، پایان میدهند.
برای مثال عثمان بن عفان میپنداشت که "و" در ابتدای آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱] نیست؛ اما ابی بن کعب، به خلیفه هشدار داد که اگر "و" را بر جایش نگذارند، شمشیر از نیام برمیکشد[۲].
در موردی دیگر خلیفه دوم بر این پندار بود که در قرائت آیه ۱۰۰ سوره توبه: ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۳] واژه "انصار" مرفوع و حرف "و" در ابتدای ﴿الَّذِينَ﴾ وجود ندارد. در این صورت جایگاه شایسته انصار منوط به تبعیت آنان از مهاجران میشد و مهاجران را در جایگاه و مرتبهای برتر از انصار قرار میداد. این بار نیز ابی بن کعب و برخی دیگر از صحابه به عمر اعتراض و تأکید کردند که آیه آن چنان که او قرائت میکند نیست[۴]. عمر بر این باور بود که در قرآن آیهای هست که "حد رجم" را ذکر کرده است؛ اما از اینکه این باور را اعلام کند و مردم او را به افزودن بر کتاب خدا متهم کنند، میهراسید[۵]. از ابن زبیر نیز نقل شده که عثمان در پاسخ این پرسش که چرا آیه ۲۴۰ سوره بقره را که حکم آن نسخ شده از قرآن حذف نمیکند، گفت: هرگز چیزی از قرآن را تغییر نمیدهد و از جایش برنمیگیرد[۶].
عنایت خاص صحابه به قرآن، شاهدی استوار بر عدم راهیابی خلل در جمعآوری و تدوین قرآن پس از رحلت رسول خدا (ص) است[۷]. در بین امامیه نیز نخستین کسی که به این دلیل توجه کرده شریف مرتضی است[۸] و پس از وی مقبول دیگر مفسران قرار گرفت[۹][۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره توبه، آیه:۳۴.
- ↑ الدرالمنثور، ج۳، ص۴۱۹.
- ↑ و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستانهایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه:۳۴.
- ↑ جامعالبیان، ج۱۱، ص۱۳؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۴۸۳.
- ↑ الموطأ، ج۲، ص۸۲۴.
- ↑ صحیح البخاری، ج۴، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.
- ↑ نک: تأویلمشکلالقرآن، ص۴۲؛ تفسیرقرطبی، ج۱،ص۸۰.
- ↑ الذخیره، ص۳۶۱ ـ ۳۶۴.
- ↑ المنقذ، ج۱، ص۴۷۷ ـ ۴۷۸؛ الصراط المستقیم، ج۱، ص۴۵؛ تهذیب الاصول، ج۲، ص۱۶۵.
- ↑ نجارزادگان، فتحالله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.