اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

مفسران اسلامی برای رد هرگونه احتمال تحریفی در آیات و سوره‌های قرآن‌کریم دلیل‌هایی ذکر کرده‌اند که دلایل قرآنی آنها عبارت است از:

آیه حفظ

﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۱]. خداوند در این آیه ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ‌ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در نزول قرآن نفی و انتساب آن را صرفاً به خدا می‌شناساند. از سوی دیگر بر عظمت قرآن و سلامت آن از هر نوع دستبردی در حین نزول تأکید می‌ورزد. جمله دوم آیه شریفه نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و حفظ قطعی قرآن از هر نوع تحریف پس از نزول آن سخن می‌گوید.

آیه نفی باطل

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ[۲]. مقصود از "کتاب" در این آیه، قرآن مجید است. ارجاع سه وصف "﴿عَزِيزٌ: رسوخ‌ناپذیر، "﴿لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ:باطل به آن راه نمی‌یابد و ﴿تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ: نازل شده از سوی خداوند حکیم ستوده هریک به طور مستقل بر عدم تحریف قرآن دلالت می‌کند، چون واژه "عزیز" به معنای شکست‌ناپذیر و غیر قابل نفوذ[۳] و تحریف نوعی شکست و موجب نفوذپذیری قرآن است. واژه "باطل" نیز به معنای نقیض حق، چیزی را گویند که ثبات ندارد و تباهی و فساد می‌پذیرد[۴] و قرآن با نفی باطل هر نوع تغییر و تبدیلی را درباره خود نفی می‌کند، زیرا با توجه به اعجاز قرآن هرگونه تغییر و تبدیل، به محتوا، نظم و هماهنگی قرآن آسیب می‌رساند و مصداق تباه‌شونده و فسادپذیر می‌گردد، در حالی که این آیه با تعبیر ﴿مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ به طور کلی در زمان گذشته و آینده و از هر جهت چنین امری را منتفی دانسته است. جمله پایانی این آیه یادآور این نکته است که چون قرآن فرود آمده از سوی خداوند حکیم و ستوده است، قابل تحریف و تغییر نیست. آری خداوندی که کارهایش هدف‌دار و بدون نقص و خود برخوردار از همه کمال‌هاست، کتابش بطلان‌ناپذیر است، بنابراین اگر قرآن، تحریف شده باشد نقض غرض و ناسازگار با وصف حکیم بودن خدا خواهد بود. مقایسه بین تعابیر این دو آیه روشن می‌کند که صیانت قرآن از هر نوع تغییر و تحریفی هم از درون به لحاظ عزیز بودن و نفوذناپذیری و هم از برون به دلیل نگهبانی خداوند، تضمین شده‌ است.

آیه نفی ریب

آیات ﴿وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا[۵]؛ ﴿تَنزِيلُ الْكِتَابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ[۶] و ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ[۷] نیز از دیگر آیاتی است که مفسران اسلامی با استناد به آنها هرگونه احتمال تحریف قرآن را انکار و رد کرده‌اند[۸][۹]

اعجاز قرآن

خداوند سبحان می‌فرماید: ﴿قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ[۱۰] مخالفان نیز انگیزه لازم را برای مبارزه داشتند و نتوانستند همانند قرآن بیاورند و این دال بر صیانت قرآن از تحریف است[۱۱].

این ادعا نیز که وعده حفظ قرآن تنها در قلب حضرت رسول‌ اکرم (ص) امکان دارد[۱۲] یا حفظ یک نسخه از قرآن نزد معصوم برای تحقق وعده خدا کافی است[۱۳] بی‌مبناست، چون قرآن به اقتضای هدف از نزول آن باید در میان مردم محفوظ بماند تا زمینه هدایت آنان فراهم آید و این هدف با قرآنِ تحریف شده در میان مردم با حفظ نسخه مصون از تحریف نزد معصوم تأمین نمی‌شود و اگر قرآنِ تحریف شده باز بر سِمَت هدایت‌گریش باقی است، نیازی به وعده خدا بر حفظ قرآن در قلب حضرت رسول (ص) هم نبود[۱۴].

اشکال و پاسخ

اشکال: استدلال به قرآن برای مصونیت قرآن از تحریف، دور است و باطل.

پاسخ: اولاً، قائلان تحریف، تنها تحریف به کاهش را ادعا کرده‌اند، علاوه بر اینکه دو آیه یادشده به‌اتفاق همگان وحی الهی‌اند. ثانیاً، وحی بودن همه آیات قرآن موجود، با تأیید معصومین اثبات می‌شود[۱۵].

منابع

پانویس

  1. بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه:۹.
  2. در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است؛ سوره فصلت، آیه:۴۱ - ۴۲.
  3. مفردات، ص‌۵۶۳، «عزز».
  4. مفردات، ص‌۱۲۹، «بطل».
  5. و پیامبر می‌گوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند؛ سوره فرقان، آیه: ۳۰.
  6. فرو فرستادن این کتاب (آسمانی) که تردیدی در آن نیست از سوی پروردگار جهانیان است؛ سوره سجده، آیه:۲.
  7. این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است؛ سوره بقره، آیه:۲.
  8. نک: سلامة القرآن من التحریف، ص‌۲۵-۲۶.
  9. نجارزادگان، فتح‌الله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۳۰۲ – ۳۳۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.
  10. سوره‌ای همگون آن بیاورید؛ سوره یونس، آیه: ۳۸.
  11. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۲۴۷.
  12. نک: فصل الخطاب، ص‌۳۴۸.
  13. فصل الخطاب، ص‌۳۴۸.
  14. نجارزادگان، فتح‌الله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.
  15. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص ۱۵۲ - ۱۵۴.