اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

مفسران اسلامی برای رد هرگونه احتمال تحریفی در آیات و سوره‌های قرآن‌کریم دلیل‌هایی ذکر کرده‌اند که دلایل حدیثی ایشان عبارت است از:

احادیث بیان‌گر ویژگی‌های قرآن

در خطبه فدکیه حضرت زهرای مرضیه (س) که بخش قابل توجهی از آن به ویژگی‌های قرآن اختصاص یافته[۱] و نیز در خطبه‌ها و نامه‌های امیرمؤمنان، امام علی (ع)، قرآن به گونه‌ای معرفی شده، که امکان دستبرد در آن را منتفی می‌سازد[۲] از جمله این اوصاف جایگاهی است که امام‌ علی (ع) برای قرآن در رفع نزاع‌ها به‌طور مطلق می‌شناسد و به مالک اشتر می‌نویسد: رد نزاع به خدا در آیه ۵۹ سوره نساء استناد به آیات محکم از کتاب اوست[۳]. بخش‌هایی از دعاهای صحیفه سجّادیه نیز که در مقام اوصاف و ویژگی‌های قرآن‌اند، بر سلامت این کتاب گواهی می‌دهند[۴]، افزون بر این، دانشمندان به احادیثی گوناگون برای اثبات سلامت قرآن از تحریف، استدلال کرده‌اند[۵].

احادیث عرض بر کتاب

روایات عرض اخبار بر کتاب‌ اللّه‌اند[۶] که بر تواتر معنوی آنها تصریح شده‌است[۷] نیرومندترین دلیل حدیثی بر تحریف‌ناپذیری قرآن‌اند که مدلول مطابقی آنها میزان بودن مطلق قرآن و حاکمیت آن بر اخبار اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها سلامت قرآن از هر نوع تغییر و تحریف است، چون با وجود تحریف، مقیاس بودن قرآن دچار تردید شده، از کار می‌افتد. مسلماً مراد از عرضه بر کتاب خدا جز عرضه بر متن موجود نیست. این اخبار ریشه نبوی دارند[۸]. محدث نوری نیز با اذعان به اینکه اخبار عرض بر کتاب متواترند و با فرض تحریف قرآن، عرض اخبار بر آن وجهی نخواهد داشت، می‌گوید: این اخبار با میزان بودن قرآن منافاتی ندارد، چون از این اخبار آنچه که از پیامبر خدا (ص) است، منافاتی با تغییر قرآن پس از ایشان ندارد و آنچه که از ائمه (ع) است قرینه می‌شود بر اینکه آنچه از قرآن ساقط شده به میزان بودن قرآن زیانی نمی‌رساند و قرآن در عین اینکه تحریف شده، مانعی از عرض اخبار بر آن نیست، افزون بر آن، این معیار تنها برای آیات‌الاحکام است[۹]. مناقشات محدث نوری باطل است، زیرا اوّلاً احادیث رسول خدا (ص) به طور مطلق قرآن را معیار قرار داده است. ثانیاً اخبار عرض تنها درباره آیات الاحکام، صادر نشده است، بلکه معصومان در مقام بیان ضابطه‌ای کلی آنها را ارائه کرده‌اند و تعابیرشان نیز اطلاق دارد.

حدیث ثقلین

از جمله احادیث کارآمد در ردّ تحریف قرآن، حدیث متواتر ثقلین است که از دو جهت به آن استدلال شده است: نخست آنکه در این حدیث بر لزوم تمسک به قرآن در همه زمان‌ها تصریح و تأکید شده و باور به تحریف عملا این تمسک را منتفی می‌سازد. دیگر آنکه باور به تحریف حجیت و اعتبار ظواهر قرآن و مآلاً تمسک بدان را نفی می‌کند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخش‌هایی از یک متن، بی‌گمان فهم استوار آن متن و در نتیجه احتجاج بدان را ناممکن می‌سازد، زیرا چه‌بسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه فهم بخشهای موجود بوده باشد[۱۰].

احادیث فقهی

احادیث ناظر به احکام فقهی نیز می‌تواند مؤید باشد؛ از جمله روایات لزوم قرائت سوره کامل پس از حمد در نماز[۱۱] که فقها بر اساس آنها خواندن آن را پس از حمد واجب دانسته و آن را اجماع فقیهان اهل‌بیت می‌دانند. حال با پذیرش تحریف، امتثال این حکم ناممکن می‌شود، زیرا چنان که اصولیان گفته‌اند، لازمه "اشتغال‌ یقینی"، "برائت یقینی" است و مکلّف باید برای امتثال حکم، یک سوره قرائت کند؛ ولی با احتمال تحریف با قرائت هیچ سوره‌ای یقین به امتثال حاصل نخواهد شد، زیرا با پذیرش تحریف، همه سوره‌ها محتمل‌التحریف‌اند. این استدلال در همه احکام شرعی که در آنها بر قرائت سوره کامل یا آیه کامل تصریح کرده‌اند جاری است[۱۲].

احادیث فضل و ثواب تلاوت

روایات فراوانی که درباره فضایل و آثار مترتب بر قرائت قرآن، ثواب قرائت سوره‌های قرآن و جواز قرائت دو سوره در هر رکعت از نماز نافله و ثواب ختم قرآن و نیز نهی از ختم قرآن در یک شب و عدم جواز آن در کمتر از سه روز آمده است، مؤید سلامت قرآن از تحریف است[۱۳]، زیرا با فرض تحریف، امتثال این احکام دشوار، بلکه محال خواهد بود.

احادیث بیانگر سلامت از تحریف

امام باقر (ع) در نامه‌ای به سعد الخیر که با سند صحیح نقل شده می‌فرماید: "از جمله بی‌اعتنایی آنان به قرآن این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها تحریف و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را تحریف کرده، نادیده انگاشتند"[۱۴]. امام صادق (ع) نیز مطابق نقل حسین بن عثمان می‌فرماید: "آنچه بین دو جلد قرار دارد بدون کم و زیاد قرآن است"[۱۵]. در نامه امام عسکری (ع) به اهل اهواز نیز آمده است: "جملگی امت اسلام بدون اختلاف بر این باورند که قرآن حق است و شکی در آن نیست. آنان در این اتفاقِ نظر، راست اندیش‌اند"[۱۶]. این روایات، صریح یا دست کم ظاهر در سلامت قرآن از تحریف‌اند. روایات دیگری نیز در‌این باره یافت می‌شوند که هر نوع تردیدی را درباره تحریف قرآن، می‌زدایند[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. بلاغات النساء، ص‌۲۹ ـ ۳۰؛ کشف الغمه، ج‌۲، ص‌۱۰۹ ـ ۱۱۰.
  2. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۸۳، ۱۹۸.
  3. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  4. صحیفه سجادیه، دعای ۴۲.
  5. سلامة القرآن من‌التحریف، ص‌۲۷ ـ ۳۳.
  6. نک: الکافی، ج‌۱، ص‌۶۹، تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۱۱۵؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۷، ص‌۱۰۹ ـ ۱۱۲.
  7. فرائد الاصول، ج‌۱، ص‌۲۴۴.
  8. وسائل‌الشیعه، ج‌۲۷، ص‌۱۰۹-۱۱۱.
  9. فصل الخطاب، ص‌۳۵۱.
  10. نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.
  11. الکافی، ج‌۳، ص‌۳۱۳.
  12. مدخل التفسیر، ص‌۲۲۱.
  13. الاعتقادات، ص‌۸۴.
  14. «وَ كَانَ‏ مِنْ‏ نَبْذِهِمُ‏ الْكِتَابَ‏ أَنْ‏ أَقَامُوا حُرُوفَهُ‏ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ‏»؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۵۳.
  15. «مَا بَيْنَ‏ الدَّفَّتَيْنِ‏ قُرْآنٌ‏‏»؛ الاصول الستة عشر، ص‌۱۱۱.
  16. بحارالانوار، ج‌۲، ص‌۲۲۵؛ ج‌۵، ص‌۶۸.
  17. النشر، ص‌۱۳ ـ ۱۴.
  18. نجارزادگان، فتح‌الله، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۳۰۲ – ۳۳۵؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۵۰؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.