ارتباط حاکم با مردم

ارتباط دائم و بی‌واسطه با مردم

علی(ع) که پیامبر را الگوی خویش می‌دانست، چه در دوران حضرت و چه پس از وی، به‌ویژه زمان زمامداری خویش، با مردم ارتباط تنگاتنگ و بی‌واسطه‌ای داشت و همیشه در دسترس همگان بود؛ به شکلی که پایین‌ترین رده‌های اجتماع نیز به سهولت و بدون کوچک‌ترین مشکل و مانعی با وی دیدار می‌کردند و مشکلاتشان را با او در میان می‌گذاشتند. هیچ دربانی نداشت و به کارگزارانش نیز سفارش می‌کرد که برای دسترسی مردم به آنان، امکانات و تسهیلاتی را فراهم کنند و هیچ‌گاه از دید مردم غایب نشوند؛ از آن جمله است دستورالعمل به قثم بن عباس، پسر عموی خویش که زمامدار مکه بود: صبح و عصر برای رسیدگی به امور حاجیان و مردم مکه بنشین. به کسانی که پرسشی دارند پاسخ ده. جاهلان را بیاموز و با دانشمندان مذاکره کن. در بین تو و مردم باید واسطه و سفیری جز زبانت و حاجب و پرده‌ای جز چهره‌ات نباشد. افرادی را که با تو کار دارند، از ملاقات با خود محروم مساز. اگر ابتدا آنها را از در خانه‌ات برانند، حل مشکل آنها پس از آن، این بی‌حرمتی و بی‌اعتنایی را جبران نخواهد کرد[۱].

در نامه‌ای به مأموران مالیات نوشته است: «برای خود دربان نگزین و هیچ یک از مردم نیازمند را از اینکه با تو ملاقات کنند، محروم مساز»[۲]. امام با تفصیل بیش‌تر در دستورالعمل زمامداران مالک اشتر می‌فرماید: برای مراجعان خود وقتی مقرر کن که خود به نیاز آنها رسیدگی کنی. مجلس عمومی و همگانی برای آنها تشکیل ده و درهای آن را به روی هیچ کس نبند و برای خداوندی که تو را آفریده، تواضع کن و سپاهیان و محافظان و پاسبانان را از این مجلس دور ساز تا هر کس با صراحت و بدون ترس و لکنت، سخنان خود را با تو بگوید؛ زیرا بارها از رسول خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود: ملتی که حق ضعیفان را از زورمداران با صراحت نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمی‌شود و روی سعادت نمی‌بیند. پس خشونت و تندی آنها را در سخن تحمل کن و درباره آنها هیچ‌گونه محدودیت و استکباری روا مدار![۳].

ارتباط با مردم شیوه‌ای بود که پیامبر بنیان نهاد. پس از پیامبر این روش و رفتار به فراموشی سپرده شد و امام علی(ع) کوشید تا این سنت پیامبر را دوباره احیا کند؛ ولی در دوره معاویه و خلفای پس از وی، بار دیگر، این سنت شکسته شد و معاویه به طور رسمی تشریفات رایج در دربارهای سلاطین و پادشاهان را پیش گرفت. او نخستین شخص در اسلام است که برای خویش درباری به شکل دربارهای روم و ایران ساخت، تخت و دربان درست کرد و بر در قصر و پادگان خویش پرده آویخت و نگهبان گذاشت، اداره مهرداری درست کرد و به ساختن کاخ پرداخت و دستور داد افرادی جلو مرکب وی حرکت کنند[۴] و همه اینها باعث شد تا رابطه مستقیم مردم با زمامداران قطع، و ظلم و استبداد و حق‌کشی در تاریخ اسلام نهادینه شود[۵].

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، نامه ۶۷.
  2. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۰۸.
  3. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  4. دینوری، ابن قتیبه، عیون الاخبار، ج۱، ص۸۳ و ۸۲؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۱، ص۷۵ و ۷۴.
  5. رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۷۴.