ارتباط حاکم با مردم در معارف و سیره علوی
امام علی و مردم
امیرمؤمنان (ع) گذشته از آنکه زمامداران حکومت را به مهربانی با مردم دعوت و حقوق مردم را گوشزد میکردند، در سیره مدیریتی خود نیز الگویی از یک رهبر مردمی برای آیندگان به جا گذاشتند. امام علی (ع) با وجود بینیازی از مشورت دیگران، با اطرافیان خود مشورت میکردند.
هدف ایشان ترویج فرهنگ مشورت میان زمامداران بود تا حاکمان گمان نکنند تنها وظیفۀ آنها دستور دادن و تنها وظیفۀ مردم اطاعت کردن است. ضمن اینکه نتیجۀ مشورت حاکم با مردم شخصیت دادن به همراهان و پیروان است. پیروان رهبری که مشورت نمیکند خود را ابزاری بیروح و جان میپندارند[۱].
حضرت علی (ع) هیچگاه خود را برتر از مردم و جدا از آنها نمیدید. در میان ایشان و مانند آنها زندگی میکرد و از قوانین به نفع خود استفاده نمیکرد. روزی در زمان خلافتش در کوفه، زره آن بزرگوار گم شد. پس از چندی آن را نزد فردی مسیحی یافت و او را همراه خود برای اقامۀ دعوی به دادگاه برد. مسیحی گفت: زره از آن من است و ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد. قاضی رو به علی (ع) کرد و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است. پس تو باید شاهد بیاوری. علی (ع) خندید و گفت: حق با قاضی است ولی من شاهدی ندارم. قاضی هم به نفع فرد مسیحی حکم کرد. مسیحی منقلب شد و گفت: این طرز حکومت و نوع رفتار بشر عادی نیست. این شیوه حکومت انبیاست و اقرار کرد زره برای علی (ع) بوده و از آن پس از یاران فداکار علی (ع) شد[۲].
امام علی (ع) با تشریفات مخالف بود. در مسیر عزیمت به کوفه وارد شهر انبار شد که اهالی آن ایرانی بودند. ایشان خرسند از ورود خلیفه به استقبال او آمده و پس از حرکت مرکب امام علی|علی (ع) در مقابل او شروع به دویدن کردند. امام علی|علی (ع) از آنها درباره این کار سؤال کرد و ایشان پاسخ دادند: این نوعی احترام از سوی ما به حاکمان و افراد مورد احترام است. امام (ع) فرمود: چنین رفتاری شما را در دنیا به رنج میاندازد و در آخرت به شقاوت میکشاند. از کارهایی که شما را پست و خوار میکند پرهیز کنید. این کارها سودی به حال آن افراد ندارد[۳].
امام علی (ع) به کمترین استفاده از عنوان خلافت راضی نبود. نیازهای خود را از کسی میخرید که او را نشناسد تا به احترام مقام خلافت به او ارزانتر نفروشد. در روزهای گرم بیرون دارالاماره و در سایه مینشست تا مبادا مراجعهکنندهای بیاید و به او دسترسی پیدا نکند. در نامهای به والی حجاز و مالک اشتر، والی مصر توصیه کرد: ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهند[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ مطهری مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۷۹.
- ↑ مطهری مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص۲۱۵.
- ↑ مطهری مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص۲۰۷.
- ↑ مطهری مرتضی، بیست گفتار، ص۲۹.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۶۳ ـ ۷۵.