بندگی خدا در فقه سیاسی

مقدمه

بنده، مملوک[۱]، برده. در مقابل حُرّ و آزاد[۲].

﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ[۳].

عبد و بندۀ انسان از نظر ریشه لغوی با عبد الله و بنده خدا متفاوت است. در زبان عربی از عبد به معنای "برده و مملوک" هیچ فعلی مشتق نمی‌شود؛ ولی از عبد خدا به عنوان مصدر فعل "عَبَد، یعُبدُ" و سایر صیغه‌های فعلی مشتق شده‌اند[۴]. عبد، مملوک و رقبه طبقه بزرگی از جامعه آن روز را تشکیل می‌دادند که به دلیل جنگ‌های بسیار آن دوره به اسارت درآمده، به عنوان برده، تملک و خرید و فروش می‌شدند[۵].

منابع

پانویس

  1. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۰۵.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۷۰.
  3. «خداوند بنده‌ای زرخرید را مثل می‌زند که توان هیچ کاری ندارد» سوره نحل، آیه ۷۵.
  4. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۴۸.
  5. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۴۰۷-۴۰۸.