رابطه بوسیدن ضریح با زیارت

ادب دیگر در زیارت، که نشانه محبت و ارادت بیشتر است، نزدیک شدن به قبر، دست نهادن به آن، بوسیدن و ابراز اشتیاق است. داستان زیارت اربعین جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی گواه این زیارت عاشقانه است که دست روی قبر سیدالشهدا(ع) نهاد و بر او درود و سلام داد. در حدیث امام صادق(ع) آمده است: «صَلّوا إِلی جَانِبِ قَبْرِ النَّبِی، وَانْ کانَتْ صَلاهُ المؤمِنِینَ تَبْلُغُهُ اینَما کانُوا»[۱] کنار قبر پیامبر بر او صلوات و درود بفرستید، هرچند درود مؤمنان هرجا که باشند به او می‌رسد.

مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، ضمن بحث از آداب زیارت به این نکته اشاره می‌کند که برخی می‌پندارند رعایت ادب نسبت به حریم امامت به آن است که زائر هرچه دورتر بایستد و به قبر و ضریح نزدیک نشود، آنگاه این را وهم و اشتباه می‌داند و تأکید می‌کند که نزدیک شدن به قبر و ضریح و بوسیدن آن یکی از آداب است.

البته رعایت این ادب و استحباب، وقتی است که ازدحام جمعیت نباشد و عمل به آن مزاحمتی بر دیگران نداشته باشد و فشار نیاورد، یا حال معنوی زائر را به هم نزند. چه بسا یک کار مستحب، در شرایطی تبدیل به امر غیر مطلوب می‌گردد. مثل بوسیدن حجرالأسود که در شرایط خلوت و عادی بسیار پسندیده است، ولی در ازدحام جمعیت بوسیدن یا لمس آن، به قیمت له کردن دیگران یا اذیت و آزار، روا نیست. در شرایط ازدحام در حرم‌ها بهتر آن است که انسان کناری بایستد و با فاصله و حالت آرامش خود و راحتی دیگران زیارتنامه بخواند و این تصور عوامانه را که اگر دست به ضریح نرسد زیارت قبول نیست، از ذهن خود بیرون کند. کسی هم که کنار ضریح می‌‌رود و لمس می‌کند یا بوسه بر آن می‌زند، خوب است که توقف نکند و فرصت و امکانی برای دیگران هم بدهد که به این فیض برسند و استفاده از ضریح را حق اختصاصی خویش نشمارد.

بوسیدن ضریح، نوعی ابراز عشق و علاقه به صاحب قبر است. بوسه بر درگاه و درها و دیوارها و ضریح و سنگ قبر، به خاطر انتسابِ اینها به آن چهره‌های محبوب است، وگرنه سنگ و چوب و آهن خود به خود قداستی ندارند. ببوس ای خواهرم قبر برادر شهادت، سنگ را بوسیدنی کردآنان که به رمز و راز این قضیه توجه ندارند، شیعه را بر این ابراز ارادت مورد انتقاد قرار می‌دهند، درحالی که شوقِ به محبوب است که هرچه را به آنها منسوب است، در نظر مُحبّ، عزیز و دوست داشتنی می‌سازد[۲].

منابع

پانویس

  1. بحار الأنوار، ج ۹۷، ص۱۵۶.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۴۷ ـ ۳۴۸.