تأخیر انداختن جنگ

مقدمه

یکی از اصول حاکم در جهاد اسلامی اولویت دادن به دعوت و مذاکره به جای جنگ و خونریزی است که تحت عنوان «تأخیر انداختن جنگ» از آن یاد می‌شود. این اصل جنگی در متون احادیث به دو عبارت بیان شده است.

  1. در احادیث نبوی عبارت «لا يقاتلوا الا من قاتلهم»[۱] آمده است که به معنای آغاز جنگ در حالت شروع آن توسط دشمن است و مفاد این فرمان آن است که رزمندگان مسلمان باید در انتظار آغاز حمله توسط دشمن باشند و خود آغازگر جنگ نباشند؛
  2. در روایت علوی با صراحت بیشتر چنین آمده است: «لَا تُقَاتِلُوهُمْ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ فَإِنَّكُمْ بِحَمْدِ اللَّهِ عَلَى حُجَّةٍ وَ تَرْكُكُمْ إِيَّاهُمْ حَتَّى يَبْدَءُوكُمْ حُجَّةٌ أُخْرَى لَكُمْ عَلَيْهِمْ»[۲].

مفاد این دستورالعمل علوی آن است که در واقع در انتظار حمله دشمن نشستن خود نوعی فرصت دادن به دشمن و از مصادیق دعوت و احتجاج است که می‌تواند دلیلی بر انسان دوستی و اهداف انسانی رزمندگان اسلام و روشی روشنگرانه برای ناآگاهان باشد.

بی‌شک فلسفه به تأخیر انداختن جنگ، امید دسترسی به اهداف جهاد بدون دستیازی به جنگ است، اما در این مورد ممکن است شبهه‌ای به نظر برسد که فرصت دادن به دشمن که آغازگر جنگ باشد خود نوعی امتیاز دادن به دشمن محسوب می‌شود؛ زیرا که در جنگ، اولین ضربه کارساز است و چه بسا عامل تعیین‌کننده پیروزی هم خواهد بود.

به نظر می‌رسد این اشکال اختصاص به این اصل ندارد در تمامی مواردی که اسلام با تعیین اصول و قواعد عمومی جنگ به هر نحو عملیات رزمی نیروهای اسلام را متوقف یا محدود و یا ممنوع می‌کند این اشکال می‌تواند صادق باشد.

اما باید توجه داشت که در راهبرد جنگ در جهاد اسلامی، به جز پیروزی اصول، مسائل مهم دیگری نیز وجود دارد که باید رعایت شود. کسب پیروزی به هر طریق و با هر وسیله، مطلوب شریعت اسلام نیست و بر این اساس ممکن است رعایت اصول به قیمت شکست و یا حداقل به قیمت تحمل دشواری‌ها و مشکلات بیشتر در رسیدن به پیروزی تمام شود که با توجه به اهداف جهاد از آن گریزی نیست.

البته ناگفته نماند که تدبیر جنگ و طرح و برنامه رزم، اگر با دقت و مهارت‌های لازم توأم باشد، زیان‎های ناشی از اعمال اصول و قواعد انسان‌دوستانه اسلامی در جنگ می‌تواند به گونه‌های دیگر جبران و یا خنثی‌سازی شود و از سوی دیگر، از نقطه نظر اعتقادی این خود یکی از موارد و امدادهای غیبی الهی است که بارها در قرآن به مؤمنان وعده داده شده که خداوند با نصرت‌های خود این کمبودها را جبران و اعمال متعهدانه و خالصانه بندگان صالحش را هر چند اندک و توأم با کمبودها باشد، تکمیل و به ثمرات و برکات خواهد رسانید و این خود یکی از معانی واژه قرآنی «تکفیر سیئات» و «اصلاح بال» است که در آیه دوم سوره محمد(ص) بشارت داده شده است. در هر حال از مجموع دستوراتی که در متون اسلامی در زمینه متوقف کردن جنگ تا شروع حمله از طرف دشمن دیده می‌شود، می‌توان چنین نتیجه گرفت که در رسیدن به اهداف جهاد، استفاده از راه‌حل‌های دیگر غیر از جنگ اولویت دارد و گویاترین کلام در این زمینه، تأکید امام علی(ع) به یکی از فرماندهان است که فرمود: «وَ عَلَيْكَ بِالتَّأَنِّي فِي حَرْبِكَ وَ إِيَّاكَ وَ الْعَجَلَةَ إِلَّا أَنْ تُمْكِنَكَ فُرْصَةٌ».

بی‌شک هنگامی که فرمانده سپاه اسلام طبق این دستورالعمل تأنی می‌کند و از شتابزدگی پرهیز می‌کند هر لحظه که می‌گذرد زمان جنگ کوتاه‌تر می‌شود و شاید در لابلای تأنی‌ها راه‌حل بهتری برای دسترسی به اهداف جهاد پیدا شود و از کشتار و خونریزی کاسته شود و به جای این که انسانی کشته شود، هدایت گردد[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. البدایة و النهایة، ج۴، ص۲۹۷.
  2. جامع‌الاحادیث، ج۱۳، ص۱۱۶؛ نهج البلاغه، ن ۱۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۷۱.
  3. فقه سیاسی، ج۶، ص۴۴-۴۶.
  4. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۴۷۰.