مقدمه

تدبیر، تفکر و اندیشیدن در ورای امور (قبل از آن)[۱]، عاقبت‌اندیشی[۲]. اصل آن "دبر" به معنای "پشت" در مقابل "جلو" (قُبُل) است[۳]: ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ[۴].

تدبیر امور عالم هستی در قرآن کریم به خداوند و ملائک نسبت داده شده است. آیه شریفه ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ[۵] یعنی امر دنیا را با اسباب آسمانی اداره می‌کند، با امر به ملائکه و جز آنها که آثار و احکام آسمانی به زمین می‌رسد[۶].

آیات دیگری نیز تدبیر امور هستی را به اراده خداوند تبیین می‌کنند: ﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ[۷]، ﴿ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ[۸] و ﴿وَمَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ[۹].

در سوره مبارکه نازعات، خداوند به پنج گروه از فرشتگان سوگند یاد می‌کند. آخرین گروه فرشتگانی هستند که امور دنیا را تدبیر می‌کنند: ﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا[۱۰].

تدبیر امر دین با ارسال پیامبران و نزول احکام (حلال و حرام) و تفصیل آنها و تدبیر اهل زمین با بادها و باران و غیر آنها محقق می‌شود. در حقیقت تدبیر امر بر عهده خداوند است و اضافه ملائک به امر، مشعر این معنی است که آنها اسبابِ تحققِ این تدبیر هستند[۱۱].

اندیشمندان اسلامی از سیاست و تدبیر امور انسان‌ها در جامعه به سیاست مدن و تدبیر مُدن تعبیر کرده‌اند که به معنای تمشیت امور جاری مردم و جامعه است و آن بر عهده امام و حاکم می‌باشد. این مطلب با تدبیر خداوند نسبت به عالم هستی منافاتی ندارد. علامه طباطبایی در تبیین این مسئله می‌نویسد: هیچ سببی در قبال خداوند، استقلال ندارد تا قابل انقطاع از خداوند باشد؛ لذا استناد بت پرستان به اینکه خداوند تدبیر امر را به فرشتگان تفویض کرده، باطل است. مَثَل اشیاء در استناد آنها به اسباب قریب و بعید، انتها و اتصال آنها به خداوند سبحان در رتبه آخر (سبب غایی) مانند استناد نوشتن به انسان است. در اصل انسان با دست و قلم می‌نویسد؛ پس نوشتن اول مستند به قلم است و بعد مستند به دست و درنهایت مستند به انسان. استناد نوشتن به قلم و کتاب منافاتی با استناد آن به انسان ندارد؛ پس تدبیر انسان در طول تدبیر الهی تفسیر می‌شود[۱۲].[۱۳].

منابع

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۰۷.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۷۳.
  3. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۳۱.
  4. «امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پرورد» سوره رعد، آیه ۲.
  5. «کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود» سوره سجده، آیه ۵.
  6. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۴۱۵.
  7. «امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پرورد» سوره رعد، آیه ۲.
  8. «سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند» سوره یونس، آیه ۳.
  9. «و چه کسی امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند؟ خواهند گفت: خداوند» سوره یونس، آیه ۳۱.
  10. «آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۵.
  11. وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۳۰، ص۳۴-۳۵.
  12. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۱۸۴.
  13. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۷۴.