توحید در ربوبیت
مقدمه
از مظاهر توحید افعالی، توحید ربوبی است. حقیقت ربوبیت و تدبیر عالم، تنظیم اسباب و مسببات به گونهای است که موجودات در یکدیگر تأثیر میکنند و در نتیجه هر موجودی به کمال مناسب و هدف مطلوب خود میرسد و این در حقیقت آفریدن هدفمند و نظاممند است، یعنی در عالم تکوین، تدبیر، مستلزم خالقیت است[۱]. منشأ خطای مشرکان این بوده است که تدبیر الهی را از قبیل تدبیرهای بشری انگاشتهاند که گاهی تدبیرکننده چیزی غیر از سازنده آن است، در حالی که تدبیر در عالم تکوین، بدون سازندگی و ایجاد ممکن نیست، تدبیر در تکوین در حقیقت، خلق و آفرینش مستمر است پس براهین توحید در خالقیت، براهین توحید در ربوبیت نیز به شمار میروند[۲]. مضاف بر این که در باب ربوبیت از نظم و هماهنگی حاکم بر جهان نیز میتوان بر یگانگی مدیر جهان استدلال کرد و این یکی از تقریرهای برهان تمانع است[۳]. در آیات قرآن کریم ربوبیت الهی به خالقیت خداوند تعلیل شده است: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ﴾[۴]، ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ﴾[۵]. از اینجا میتوان به مفاد آیه کریمه ﴿أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ﴾[۶] پی برد. کلمه «خلق» ناظر به آفرینش، و کلمه «امر» ناظر به تدبیر جهان است، در نتیجه آیه شریفه بر حصر خالقیت و تدبیر جهان به خدای متعال دلالت میکند[۷].
در روایات ائمه اهل بیت(ع) از طریق هماهنگی حاکم بر جهان، بر یگانگی مدبر عالم استدلال شده است[۸]. معنای انحصار تدبیر در خدای متعال نفی هرگونه مدبر در عالم نیست؛ زیرا علاوه بر گواهی حس بر نقش اسباب طبیعی در نظام عالم، قرآن کریم آشکارا از مدیرات امور عالم یاد کرده است ﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا﴾[۹]، اما مدبرهای طبیعی و ماوراء طبیعی در ذات و فعل خود استقلال ندارند و همگی در دایره ایجاد و تدبیر الهی عمل میکنند و در ذات و فعل خود وامدار قادر متعال هستند: ﴿وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً﴾[۱۰]. نقش اسباب تکوینی عالم نسبت به نقش خداوند در جهان از قبیل نقشی است که قلم در نوشتار نسبت به نقش نویسنده در آن دارد، یعنی سببیت آن دو طولی بوده و یکی مسخر دیگری است[۱۱].[۱۲]
معناشناسی
با توجه به معنای لغوی واژه "رب"، توحید در ربوبیت یعنی: "اعتقاد به اینکه تنها خدای متعال است که میتواند استقلالا و بدون نیاز به هیچگونه اذن و اجازهای، در تمام شؤون مخلوقات و کل جهان تصرف کرده، آنها را تدبیر و اداره کند"[۱۳].
طبق این تعریف، انسان بعد از آفرینش، تدبیرش به خود او تفویض نشده بلکه با تدبیر الهی زیست میکند. البته این بدان معنا نیست که هیچ عاملی در طول فاعلیت خدا، از چیز دیگر تأثیر نپذیرد بلکه خداوند چیزهای دیگر را واسطه سبب قرار میدهد و از راه آنها تأثیراتی در عالم تحقق پیدا میکند که تأثیرات حقیقی است.
یکی از محققان در این باره مینویسد: "مراد از رب در اصطلاح اسلامی، مربی کامل است؛ یعنی بنیانگذار نظام زندگی در طی مراحل پرورش تا رسیدن به درجه کمال" [۱۴]
"خداوند برای تحقق معنای رب العالمین بودن خود، ابتدا فرشتگاه را آفرید؛ زیرا آنان سپاه خلق در خلق و حاملان عرش ربوبی هستند. پس از آن، به آفرینش زمان و مکان و آسمان و زمین پرداخت و هر چه مورد نیاز جانداران آن بود؛ از آب و گیاه و سایر ما یحتاج، در اختیارشان قرار داد. سپس جن و حیوان را آفرید و انسان را پس از خلق همه نیازمندیهایش به دنیا آورد"[۱۵].
بر اساس توحید در ربوبیت، هر امری که در جهان محقق شده و سهمی از هستی داشته باشد، به خدا اسناد پیدا میکند و علت آن خدا است؛ خواه آن امر، از امور حقیقی [۱۶] باشد یا اعتباری [۱۷]
به عبارت دیگر، اگر علت که خداست کار حقیقی انجام دهد؛ مثلاً درختی انسان را بیافریند، ربوبیت او تکوینی است و اگر کار اعتباری انجام دهد؛ مثلا قانون مالکیت را وضع کند ربوبیت او تشریعی خواهد بود.
بنابراین، ربوبیت خداوند عام است و شامل تمام امور حقیقی و اعتباری میگردد[۱۸].
شؤون و مراتب توحید در ربوبیت
توحید در ربوبیت یکی از اقسام توحید افعالی است که خود دارای شؤون و مراتب گوناگون است؛ از جمله:
ملازمه میان توحید در ربوبیت و حکومت دینی
آیا یکتاپرستی، به عنوان یک مفهوم و برداشت نظری، می تواند در زندگی انسان و به ویژه در خط دادن به حاکمیت سیاسی در دنیای آدمیان مؤثر باشد؟ پاسخ به این پرسش مستلزم ارائه تصویری روشن از حضور خداوند در عالم انسانی و دنیای بشری است و اینکه آیا حضور خداوند حضور جنبی و بدون کارایی است یا اینکه اساسی و پویا و تأثیرگذار میباشد؟ حقیقت این است که اسلام در صدد آن نبوده است تا مسأله توحید را بعد تجریدی بدهد تا هیچ ارتباطی با زندگی آدمی و مسایل روزمره او نداشته باشد بلکه به عکس، سعی کرده تا جامعه اسلامی را از مسیرهای توحید، به خصوص توحید افعالی، به پیش ببرد.
اما اینکه چگونه می تواند جامعه اسلامی را از مسیرهای توحید افعالی به پیش ببرد پاسخ آن، از مباحث مربوط به توحید افعالی روشن می شود؛ زیرا از شؤون ربوبیت خداوند، توحید در تشریع، ولایت تشریعی (توحید در حاکمیت) و توحید در اطاعت است؛ یعنی مبنای جهان بینی توحیدی:
- تشریع قوانین بر اساس توحید در تشریع، حق خداوند است.
- اداره امور انسانها و تصرف در نفوس و اموال و افعال آنان از کانال اعمال قوانین خداوند بر طبق توحید در حاکمیت اولا و بالذات در انحصار اوست.
- اطاعت از خداوند و تن دادن به ولایت تشریعی او، بر اساس توحید در اطاعت، مخصوص خداوند است. بنابراین، دخالت در تمام امور انسانها از اختیارات ویژه مدبر و ولی حقیقی بشر است که این دخالت تنها در شکل حکومت دینی امکانپذیر است؛ زیرا حکومت دینی یعنی حکومتی که قوانین آن از طرف خداوند بوده و مجریان آن منصوب از طرف او باشند و مردم نیز از دستورات حاکمان منصوب الهی که بر اساس قانون خداوند صادر می شود اطاعت نمایند.
البته تحقق عینی ولایت و حاکمیت تشریعی خداوند، که با انسانها سر و کار دارد، با دو شرط امکانپذیر است:
- ابلاغ تشریع الهی یعنی: تشریع الهی و تقنین او به مردم برسد و مردم از آن آگاه شوند.
- اجرای تشریع الهی یعنی: تشریع الهی بعد از آگاهی مردم از آن، در زندگی فردی و اجتماعی آنان اجرا و پیاده شود.
با توجه به اینکه انجام و اعمال این دو شرط که مستلزم تصرف در امور مردم به طور مستقیم است از طرف خداوند معقول نیست. بنابراین، باید به صورت غیر مستقیم توسط منصوبین خاص یا عام او صورت گیرد.
برای تحقق عینی ولایت و حاکمیت تشریعی خداوند دو شرط لازم است که عبارتاند از:
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، محاضرات، ص۶۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۱، ص۴۰۸.
- ↑ ر.ک: دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، مدخل برهان تمانع.
- ↑ «به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید» سوره یونس، آیه ۳.
- ↑ «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.
- ↑ «آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست» سوره اعراف، آیه ۵۴.
- ↑ سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۱، ص۴۰۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، ص۲۴۴ و ۲۵۰.
- ↑ «آنگاه، به فرشتگان کارگزار،» سوره نازعات، آیه ۵.
- ↑ «و او بر بندگان خویش چیره است و بر شما نگهبانانی میفرستد تا چون مرگ هر یک از شما در رسد فرشتگان ما جان او را بستانند و آنان کوتاهی نمیورزند» سوره انعام، آیه ۶۱.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۲۰، ص۱۸۳-۱۸۴.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «توحید افعالی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۹.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (۳ - ۱)، انتشارات مؤسسه در راه حق، ص۲۳.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، عقاید اسلام در قرآن (۳ - ۱)، ترجمه محمد جواد کرمی، مجتمع علمی اسلامی، چاپ اول، ص۱۵۰.
- ↑ عسکری، سید مرتضی، عقاید اسلام در قرآن (۳ - ۱)، ترجمه محمد جواد کرمی، مجتمع علمی اسلامی، چاپ اول، ص۱۶۶.
- ↑ حقیقی شامل موجوداتی میشود که عمل اختیاری انسان در بود و نبود آنها دخیل نباشد.
- ↑ اعتباری شامل اشیا و اموری میگردد که در حوزه حیات انسانی یافت میشوند؛ به گونهای که اگر انسان نباشد آن امور اصلا مطرح نمیگردند؛ نظیر مالکیت، ریاست زوجیت، عضویت و مانند تمامی اموری که در مسایل اخلاقی و فقهی مطرح میشوند؛ ر. ک. به: جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، ص۲۱۲.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.