پس از جنگ بدر، قریش تصمیم گرفت از وسط راه برگشته و کار مسلمانان را یکسره کنند؛ لذا پیامبر فردای جنگ احد تصمیم گرفت با سپاه خود لشکر دشمن را دنبال کند، تا قریش را از بازگشت منصرف سازد. حضرت تنها به حاضران در غزوه احد اجازه داد حضور یابند. سپاه اسلام در حمراءالاسد اردو زدند و شب هنگام پیامبر (ص) دستور داد هر یک از سپاهیان آتشی را بر بلندی‌ها بیفروزد. این پیام برای قریش گویای حضور و روحیه آن سوی جبهه بود. خدا در این زمان هراسی درون قریش انداخت تا از تصمیم خود برگردند و به سوی مکه بازگشتند.

مقدمه

حمراءالاسد نام منطقه‌ای در راه مدینه به مکه است که نزدیک ۸ میل[۱] از مدینه فاصله دارد.

لشکرکشی پیامبر (ص) به این منطقه پس از نبرد احد به غزوه حمراء الاسد معروف است[۲]. جنگ احد، هرچند در آغاز به سود مسلمانان پیش می‌رفت، در پایان به شهادت گروهی از ایشان و پیروزی قریش انجامید.

قریش پس از پیکار، سال آینده را رویارویی پسین برشمردند و سپس به سمت مکه به راه افتادند؛ اما در نخستین منزل‌های مسیر خود دریافتند بهتر است کار مسلمانان را در همین فرصت یکسره کنند. منابع، بیشتر به این نکته اشاره دارند که قریش در راه مکه با یکدیگر مشورت کردند و پس از رایزنی تصمیم گرفتند که برای یکسره کردن کار مسلمانان به مدینه باز گردند[۳]. به نظر، پیامبراکرم (ص) نیز احتمال بازگشت آنان را بعید نمی‌دانسته است، ازاین‌رو فردای نبرد احد تصمیم گرفت با سپاه خود لشکر دشمن را دنبال کند، تا قریش را از بازگشت منصرف سازد[۴].

پیامبر (ص) بی‌درنگ چند تن را که به منطقه شناخت داشتند، پیشاهنگانی برای ردیابی دشمن فرستاد[۵]. پیامبر اکرم (ص) پس از نماز صبح یکشنبه[۶] از بلال خواست تا اعلام کند سپاه دوباره سازماندهی شود[۷] و تنها به حاضران در غزوه احد اجازه داد حضور یابند[۸]. بزرگان انصار هریک نزد طایفه خود رفته و نیروها را بسیج کردند[۹].

از آنجا که بخشی از فراخوانده شدگان، مجروحان نبرد احد بودند که مداوای آنها به زمان درازتری نیاز داشت، حرکت سپاه بر مسلمانان اندکی دشوار بود؛ ولی مسلمانان بی‌درنگ پس از اطلاع از دستور پیامبر (ص) و بی‌توجه به مداوای مجروحان خویش، آماده حرکت شدند. طوایفی چون بنی عبدالأشهل و بنی سلمه که بیشترین تلفات را داده بودند، با بیشترین شمار زخمیان، در پیکار حمراء الاسد شرکت کردند[۱۰].[۱۱]

قرآن و غزوه حمراء الاسد

برخی از مفسران نوشته‌اند آیه ﴿وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[۱۲] درباره همین رخداد است[۱۳]. در این آیه آمده است در دستیابی به مشرکان سستی نکنید؛ اگر شما از جراحات و تلفات خود دردمندید، آنان نیز مانند شما از زخم‌ها و کشته‌های خود رنج می‌برند؛ ولی با یکدیگر یکسان نیستید، زیرا شما چیزهایی از خدا امید دارید که آنها ندارند.

خدا از میان این عده به حاضران زخمی به ویژه نیکوکاران آنها عنایت خاص و از ایشان در آیه ﴿الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ[۱۴] به نیکی یاد کرده و پاداش بزرگی برای آنان نهاده است[۱۵].[۱۶]

حرکت به سوی جنگ

پیامبر اکرم (ص) با تعیین عبدالله بن ام‌مکتوم به جانشینی خویش در مدینه[۱۷] پرچم جنگ را به دست حضرت علی (ع) سپرد[۱۸] و به سمت دشمن حرکت کردند[۱۹]. آنان به راه خود ادامه دادند، تا آنکه در حمراءالاسد در ۸ میلی مدینه[۲۰] اردو زدند[۲۱].

در حمراءالاسد پیامبر (ص) با جنازه دو تن از پیشاهنگانی که گسیل داشته بود، روبه رو شد و آنها را همانجا به خاک سپرد[۲۲]. شب هنگام پیامبر (ص) دستور داد هر یک از سپاهیان آتشی را بر بلندی‌ها بیفروزد[۲۳] و مسلمانان نیز هیزم‌هایی را که در روز انباشته بودند آتش زدند[۲۴]. عدد این شعله‌ها را نزدیک ۵۰۰ شعله برشمرده‌اند. این پیام برای قریش گویای حضور و روحیه آن سوی جبهه بود؛ ولی احتمال درگیری برای هر دو طرف همچنان وجود داشت. معبد بن ابی معبد خزاعی در مسیرش به مکه پیامبر (ص) و اصحابش را دید و در ادامه راه و مشاهده سپاه قریش وقتی از تصمیم آنان برای بازگشت به مدینه آگاه شد، به آنها سفارش کرد از این خیال دست بردارند؛ که پیامبر (ص) و یارانش سخت خشمگین هستند و آمده‌اند انتقام بگیرند و به آنان هشدار داد کسانی نیز که دیروز در احد نبودند همراه پیامبر (ص)‌اند[۲۵].[۲۶]

بازگشت قریش

خدا در این زمان هراسی درون آنان انداخت تا از تصمیم خود برگردند. از سوی دیگر، قریش نیز در پی تضعیف روحیه مسلمانان برآمده و به ترفندهای تبلیغی دست زدند و چون گروهی از قبیله عبدقیس به قصد رفتن به مدینه با سپاه قریش روبه‌رو شدند، ابوسفیان از آنها خواست تا خبر حرکت لشکر خویش را به سوی پیامبر (ص) برای نابودی دیگر یاران حضرت به آنها اعلام کنند[۲۷] و آنان در حمراء الاسد این خبر را به رسول خدا (ص) رساندند و ایشان نیز جمله "خدا برای ما کافی است" را تکرار کردند[۲۸]. این پاسخ بیانگر ایمان راسخ حضرت به امداد الهی بود. تاکتیک ایشان و ایستادگی و وفاداری یارانشان، سپاهیان قریش را از تصمیم خود بازداشت و به سوی مکه بازگشتند[۲۹].[۳۰]

منابع

پانویس

  1. معجم ما استعجم، ج ۲، ص ۴۶۸؛ معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۰۱؛ الروض المعطار، ص ۲۰۰.
  2. الطبقات، ج ۲، ص ۴۸؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۱ - ۲۱۲؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۳۱۲ - ۳۱۴.
  3. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۸؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۵۳ - ۵۴.
  4. الکامل، ج ۲، ص ۱۶۴؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۵۶؛ الرحیق المختوم، ص ۲۸۴.
  5. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۵۴.
  6. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۴؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ نهایة الارب، ج ۱۷، ص ۱۲۶.
  7. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۴؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۱.
  8. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۴؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۱.
  9. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۴ - ۳۳۵.
  10. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۴ - ۳۳۵.
  11. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «حمراءالاسد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱؛ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۱۷۳.
  12. «و در پیجویی گروه (مشرکان) سست نشوید، اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتاده‌اید آنان نیز چون شما به رنج افتاده‌اند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۰۴.
  13. مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۸۶؛ البرهان، ج ۱، ص ۶۹۴.
  14. «کسانی که به (فراخوان) خداوند و پیامبر پس از آسیب دیدن پاسخ گفتند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیده‌اند پاداشی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۲.
  15. جامع البیان، ج ۴، ص ۱۱۷؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۸۸۸.
  16. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «حمراءالاسد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱.
  17. السیرة النبویه، ج ۳، ص ۱۰۲؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  18. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ المنتظم، ج ۳، ص ۱۷۲.
  19. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۶؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹.
  20. معجم البلدان، ج۲، ص ۳۰۱؛ معجم ما استعجم، ج ۱، ص ۴۶۸؛ مراصد الاطلاع، ج ۱، ص ۴۲۴.
  21. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۸؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۲۱۷.
  22. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۵۴.
  23. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۸؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۵۴.
  24. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۸.
  25. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۸ - ۳۳۹؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۱۰۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۲.
  26. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «حمراءالاسد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱.
  27. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۹ - ۳۴۰؛ السیرة النبویه، ج ۳، ص ۱۰۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  28. المغازی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ السیرة النبویه، ج ۳، ص ۱۰۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  29. المغازی، ج ۱، ص ۳۳۹؛ السیرة النبویه، ج ۳، ص ۱۰۴؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۹.
  30. حاجی‌زاده، یدالله، مقاله «حمراءالاسد»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱؛ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۱۷۳.