ساره
مقدمه
ساره، نامی عبری و به معنای شاهزاده خانم،[۱] بانو و فرمانروا آمده است.[۲] درباره صورت اصلی این نام دو دیدگاه وجود دارد: برخی بر این باورند که ساره همانند نام "ابراهیم" که تغییر یافته "ابرام" است، در اصل به صورت "سارای" به معنای زن مجاهد یا شاهزاده خانم[۳] بوده است و هنگامی که ولادت اسحاق (ع) به وی بشارت داده شد، به "ساره" تغییر یافت.[۴] برخی دیگر صورت اصلی آن را "یساره" به معنای عقیم و نازا دانسته و گفتهاند: هنگامی که جبرئیل بشارت تولد اسحاق (ع) را به وی داد، او را با نام ساره خطاب کرد[۵] و چون ساره از تلفظ نادرست نام خویش گلهمند شد، جبرئیل با اشاره به معنای "یساره" (عقیم)، سبب تغییر یادشده را از بین رفتن حالت نازایی وی دانست و از سوی خدا وعده داد که "یاء" حذف شده از نام وی به اول نام یکی از نوادگان وی به نام "حی" افزوده شده و او "یحیی" نامیده خواهد شد[۶]. در مقابل، برخی با اعتقاد به عربی بودن واژه ساره، ضبط آن را "سارّه" با تشدید "راء"، برگرفته از ریشه "س - ر - ر"، به معنای سرور و خوشحالی دانسته و معتقدند که سبب نامگذاری وی به این نام، حالت سرور و شادیای بود که با دیدن وی، به سبب پاکی عقیده، صفای ایمان و نیز زیبایی صورت، به انسان دست میداد.[۷] با توجه به اینکه گزارشهای کتاب مقدس درباره ساره به منابع تفسیری مسلمانان راه یافته و کم و بیش در آرای تفسیری آنان نیز اثر گذاشتهاند، بررسی گذرای این گزارشها پیش از پرداختن به روایت قرآن و آرای مفسران ضروری مینماید.
ساره در میان یهودیان از جایگاهی بالا برخوردار است. کتاب مقدس، ساره را زنی با کمال، نمونه تقوا و پاکدامنی و بسیار زیبا یاد کرده است؛[۸] به گونهای که در ۶۵ سالگی نیز همچنان زیبا بود و از همینرو "ابی ملک" پادشاه وقت مصر در وی طمع کرد.[۹] منابع یهودی در این باره حضرت ابراهیم را متهم کردهاند که وی برای حفظ جان خویش، یعنی برای اینکه مبادا پادشاه مصر (ابیملک) برای تصاحب ساره بر آن شود که ابتدا شوهر وی (ابراهیم) را بکشد، ساره را خواهر خود معرفی کرد.[۱۰] بر اساس این گزارش، ابیملک در پی اطلاع از نسبت خواهر و برادری میان ساره و ابراهیم تصمیم به ازدواج با ساره گرفت که خداوند در خواب، او را از همسری ساره و ابراهیم آگاهاند و از انجام آن بیم داد و او در پی شناخت ابراهیم (ع) و ساره آنان را گرامی داشت و کنیزی به نام هاجر را به ساره هدیه داد.[۱۱] بر اساس گزارش تورات، ساره ۱۰ سال از ابراهیم (ع) کوچکتر بود.[۱۲] در ۷۵ سالگی و در پی ناامیدی از فرزنددار شدن به همسر خود پیشنهاد کرد با کنیز وی هاجر ازدواج کند تا نسل او بماند.[۱۳] کتاب مقدس در کنار ویژگیهای مثبت ساره، از ضعف ایمان وی در برههای از زمان یاد کرده و در عین حال از قابلیت او برای ایجاد نسل موعود سخن گفته است.[۱۴] در ۸۹ سالگی بشارت تولد فرزندی به وی داده شد و او بر اثر این بشارت خندید.[۱۵] در سن ۹۰ سالگی براساس وعده الهی، اسحاق (ع) را به دنیا آورد.[۱۶] ساره پس از تولد اسحاق (ع)، از ابراهیم (ع) خواست تا هاجر و فرزندش اسماعیل (ع) را از آنان دور کند.[۱۷] تورات از مرگ ساره در ۱۲۷ سالگی و دفن وی به دست ابراهیم (ع) و اسحاق (ع) در حصار یا مغاره مَکْفِلِیَّه خبر داده است.[۱۸] نام ساره به صراحت در قرآن نیامده؛ اما دو بار با عنوان همسر ابراهیم (ع) ﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ﴾[۱۹]، ﴿فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ﴾[۲۰] دو بار با ضمیر مخاطب ﴿قَالُوا كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ﴾[۲۱]، ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ﴾[۲۲] و دو بار نیز با ضمیر غایب ﴿قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ﴾[۲۳]، ﴿فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ﴾[۲۴] و در یک آیه به عنوان خانواده و اهل ابراهیم ﴿فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ﴾[۲۵] از او یاد شده است.
در ۷ سوره قرآن بشارت مربوط به تولد فرزندی از ساره و ابراهیم (ع) به نام اسحاق در کهنسالی گزارش شده است. ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴾[۲۶]؛ ﴿فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا﴾[۲۷]؛ ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ﴾[۲۸]؛ ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۲۹]؛ ﴿وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۳۰] داستان آمدن مهمانانی برای ابراهیم (ع)، بشارت آنان به ساره درباره تولد فرزندی از وی، خندیدن ساره در پی شنیدن این خبر و ابراز شگفتی شدید از آن به سبب پیری و نازایی خویش و نیز کهنسالی همسرش، بخشهای مهم گزارش قرآن در این بارهاند. ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ﴾[۳۱]،﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ﴾[۳۲]، ﴿قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ﴾[۳۳]؛ ﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ﴾[۳۴]، ﴿فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ﴾[۳۵]
ساره
«ساره» همسر حضرت ابراهیم خلیل و دختر هادان بن باخرو و به نقلی دختر «احج» از پیامبران غیر مرسل است. وی یکی از دو همسر حضرت ابراهیم و مادر اسحاق و به واسطه یا بیواسطه عموزاده ابراهیم بوده است. هنگامی که نمرود از کار ابراهیم عاجز ماند، از او خواست که خاک بابل را ترک کند، ابراهیم، ساره را نیز از آنجا بیرون برد. ابتدا به حران شام رفت و در آن سرزمین ساره را به عقد خویش درآورد. از آنجا به مؤتفکات فلسطین و بعد به مصر وارد شد و ساره را خواهر خویش معرفی کرد. ملک مصر چون چشمش به ساره افتاد، فریفته جمالش گردید و دست به سوی او دراز کرد، دستش خشک شد. فهمید که به دعای ابراهیم است، توبه نمود و کنیزی به نام هاجر به وی هدیه کرد و آنان را نوازش نمود.
ابراهیم به فلسطین بازگشت و در موضعی به نام «قط» اقامت گزید و چون ساره عقیم بود، هاجر را به ابراهیم بخشید و اسماعیل از هاجر متولد شد. ساره حسادت کرد و به ابراهیم گفت: وی را از نزد من بیرون بر. (این امر بهانه بود که خداوند میخواست خانه خود را به وسیله ابراهیم و فرزندش نوسازی کند، مانند بیرون شدن آدم از بهشت و آغاز نسل بشر) پس ابراهیم، هاجر و اسماعیل را به مکه برد. چندی بعد به قدرت خدا ساره به اسحاق باردار شد و در ۹۰ سالگی اسحاق را زایید. ساره در سن ۱۲۷ سالگی در «حبرون» (خلیل) از دنیا رفت. از امام صادق(ع) روایت شده که ابراهیم از بدخلقی ساره نزد خدا شکوه کرد. وحی آ آمد که زن به دنده کج میماند، اگر راستش کنی میشکند و اگر آن را به حال خود رها کنی از آن بهره میبری، پس بر این اخلاق شکیبا باش[۳۶].[۳۷]
نسب ساره
ویژگیهای ساره
هجرت با ابراهیم (ع)
نازایی ساره و تولد اسحاق (ع)
ساره و هاجر
منابع
پانویس
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۴۳-۴۴۴؛ دایرهالمعارف فارسی، ج۱، ص۱۲۲۰.
- ↑ دائرهالمعارف الکتابیه، ج۴، ص۳۰۱.
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۴۳؛ دایرهالمعارف فارسی، ج۱، ص۱۲۲۰.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۱۷: ۱۵؛ دائرهالمعارف الکتابیه، ج۴، ص۳۰۲.
- ↑ تفسیر ضحاک، ج۱، ص۴۵۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۲۷۰؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۲۶۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۲۷۰؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۲۶۱؛ اللباب، ج۵، ص۱۹۵.
- ↑ تیسیر التفسیر، ج۵، ص۴۶۵؛ زوجات الانبیاء، ص۲۸.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۱۲: ۱۱-۱۷؛ عبرانیان۱۱:۱۱؛ دائرة المعارف الکتابیه، ج۴، ص۳۰۱.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۲۰: ۱-۵؛ دائرهالمعارف الکتابیه، ج۴، ص۳۰۱.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۱۲: ۱۱-۱۳؛ ۲۰: ۲-۱۴؛ موسوعة الکتاب المقدس، ص۱۷۰.
- ↑ نک: کتاب مقدس، پیدایش ۱۲: ۱۶-۱۷، ۲۰: ۱-۱۸، ۲۱: ۹-۱۶.
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۴۳.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۱۶: ۱-۳؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۴۳.
- ↑ کتاب مقدس، عبرانیان ۱۱: ۱۱؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۴۳.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۱۷: ۱۶-۱۸؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۴۳.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۱۷: ۱۶-۲۰.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش، ۱: ۹-۱۰.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۲۳: ۱-۴؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۴۴۴.
- ↑ «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
- ↑ «و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!» سوره ذاریات، آیه ۲۹.
- ↑ «گفتند: پروردگارت چنین فرموده است، بیگمان اوست که فرزانه داناست» سوره ذاریات، آیه ۳۰.
- ↑ «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
- ↑ «گفت: وای بر من! آیا من میزایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بیگمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲.
- ↑ «و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!» سوره ذاریات، آیه ۲۹.
- ↑ «آنگاه (پنهان از مهمانان) نزد خانوادهاش رفت و گوسالهای فربه (که بریان کرده بود) آورد» سوره ذاریات، آیه ۲۶.
- ↑ «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
- ↑ «پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند میپرستیدند کناره گرفت، اسحاق و (نوهاش) یعقوب را بدو بخشیدیم و همه را پیامبر کردیم» سوره مریم، آیه ۴۹.
- ↑ «و اسحاق را و افزون بر آن (نوهاش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
- ↑ «و ما به او اسحاق و (نوهاش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
- ↑ «و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود» سوره صافات، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
- ↑ «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
- ↑ «گفت: وای بر من! آیا من میزایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بیگمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲.
- ↑ «آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟» سوره ذاریات، آیه ۲۴.
- ↑ «و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!» سوره ذاریات، آیه ۲۹.
- ↑ معارف و معاریف، دائرة المعارف جامع اسلامی، حسینی دشتی، ج۶، ص۱۵۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۴۶.