شقاوت در فقه سیاسی

مقدمه

تکلّف، بدبخت ‌شدن[۱]، سختی و عُسرت. در مقابل سعادت. اصل آن "ش ق و" به معنای سختی و رنج در مقابل سهولت و سعادت[۲].

﴿قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ[۳].

شقاوت دو صورت دارد:

  1. شقاوت درونی و روحی: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ[۴].
  2. شقاوت مادی و ظاهری: ﴿مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى[۵].[۶]

شقاوت درونی در مقابل سعادت قرار دارد و به معنای بدبختی در مقابل نیک‌بختی است. قرآن کریم در سوره هود به سعادت و شقاوت و سرانجام حال سعادتمندان و اهل شقاوت پرداخته است: ﴿يَوْمَ يَأْتِ لاَ تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُواْ فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ عَطَاء غَيْرَ مَجْذُوذٍ [۷].

سعادت هر چیزی عبارت است از رسیدنش به خیر وجودی آن تا به وسیله آن کمال یابد و در نتیجه متلذذ شود. سعادت انسان که موجودی است مرکب از روح و بدن، عبارت است از "رسیدن به خیرات جسمانی و روحانی‌اش و متنعم‌شدن به آن". شقاوت آن نیز عبارت است از فقدان و محرومیت از آن[۸]؛ البته شقاوت مادّی و جسمی که مترادف عسر است، در قرآن کریم نفی شده است: ﴿مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى[۹].

زندگی مادّی و طبیعت انسانی با عسر و سختی و شقاوت مادّی گره خورده و درهم‌تنیده است و این نوع از شقاوت برای امتحان و ابتلای انسان است. قرآن کریم به درهم‌آمیختگی دنیا با شقاوت مادّی و سختی، اشاره دارد ﴿إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى[۱۰].[۱۱]

غایت جامعه قرآنی دور کردن انسان‌ها از شقاوت درونی و رساندن آنها به سعادت است که دنیا و آخرت آنها را تأمین خواهد کرد. وظیفه رهبران الهی کم‌کردن مشقت و شقاوت مادّی در زندگی انسان‌هاست تا زمینه‌های سعادت فراهم گردد: ﴿يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۶۲.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة ج۳، ص۲۰۲.
  3. «می‌گویند: پروردگارا! سنگدلی ما بر ما چیره بود و ما گروهی گمراه بودیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۶.
  4. «اما آنان که نگونبخت‌اند در آتش‌اند، آنان را در آن داد و فریاد ی است» سوره هود، آیه ۱۰۶.
  5. «ما قرآن را بر تو فرو نفرستاده‌ایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۲.
  6. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۹۶.
  7. «روزی که (چون) فرا رسد، هیچ کس جز به اذن خداوند سخن نمی‌گوید؛ برخی نگونبخت و برخی نیکبخت‌اند اما آنان که نگونبخت‌اند در آتش‌اند، آنان را در آن داد و فریادی است تا آسمان‌ها و زمین بر جاست در آن (آتش) جاودانند جز آنچه پروردگارت بخواهد، بی‌گمان پروردگارت هر کاری بخواهد می‌کند و اما آنان که نیکبخت شده‌اند در بهشتند؛ تا آسمان‌ها و زمین برجاست در آن جاودانند جز آنچه پروردگارت به دهشی پایدار بخواهد» سوره هود، آیه ۱۰۵-۱۰۸.
  8. محسن معینی، «سعادت و شقاوت»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۰۰.
  9. «ما قرآن را بر تو فرو نفرستاده‌ایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۲.
  10. «! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی» سوره طه، آیه ۱۱۷.
  11. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج‌۴، ص۲۲۰.
  12. «خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  13. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۶۸-۳۷۰.