مقدمه

  • اظهار شوق و میل به دیدار آن حضرت و دعا برای دیدار او، وظیفه هر مؤمن منتظر است. در دعای ندبه می‌خوانیم: "بر من گران است که همه را ببینم و تو را نبینم و از تو ندایی به گوشم نرسد[۱]. در دعای عهد که از امام صادق (ع) روایت شده است، می‌خوانیم: "بارخدایا! آن طلعت رشیده و آن چهره نازنین را به من نشان بده و دیده‌ام را به سرمه یک نگاه به او، روشن ساز"[۲]. امام صادق (ع) نیز فرمود: "هرگاه یکی از شما آرزوی دیدار قائم (ع) را داشته باشد، باید آرزو کند او را در عافیت دیدار نماید که همانا خداوند، محمد (ص) را به‌عنوان رحمت مبعوث کرد و قائم (ع) را برای عقوبت مبعوث می‌کند"[۳]. و نیز فرمود: هرکس پس از هرنماز واجب خود، این دعا را بخواند، همانا امام "م ح م د" فرزند حسن عسکری (ع) را در بیداری یا خواب خواهد دید[۴]. مطلع آن دعا این است: "اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا صَاحِبَ الزَّمَانِ أَيْنَمَا كَانَ وَ حَيْثُمَا كَانَ...".
  • نیز در مکارم الاخلاق در فضیلت خواندن دعای "اللَّهُمَّ إِنَّ رَسُولَكَ الصَّادِقَ الْمُصَدَّقَ" آمده است: هرکس این دعا را پس از هر نماز واجب بخواند و بر آن مواظبت نماید، به دیدار حضرت صاحب الامر (ع) مشرّف خواهد شد[۵]. از این روایات استفاده می‌شود که درخواست تشرف به لقای آن حضرت امری پسندیده است، لذا شیوه صالحین از علماء و غیرعلماء بر این بوده و هست که تشرف به دیدار آن حضرت را از قدیم الایام درخواست می‌کرده‌اند، به طوری که بعضی از آنان چهل شب جمعه در مسجد کوفه و یا چهل چهارشنبه در مسجد سهله بیتوته کرده و عبادت می‌نمودند تا به این فیض بزرگ نائل شوند.
  • در نقطه مقابل شوق دیدار، مؤمن باید به جهت فراق و عدم دیدار آن حضرت، محزون باشد. فرازهایی از دعای ندبه، بر حزن و غم مؤمن در فراق آن حضرت گواهی می‌دهند: "هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُكَاءَ؟"؛ آیا یاوری هست [با من هم‌ناله شود] تا با او ناله و گریه را طولانی نمایم‌؟ دعای ندبه در حقیقت، ندبه و زاری از جدایی و فراق حضرت مهدی (ع) است[۶].
  • دادخواهی و توجه نمودن و عرضه کردن حاجت بر آن حضرت (ع) از تکالیف عصر غیبت بر شمرده شده است. حضرت مهدی (ع) فریادرس است و در زیارتی که از حضرتش روایت شده است آمده که: دادرس کسی است که از او دادخواهی کنند. در زیارت جامعه نیز آمده است که: "فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ"[۷]؛ هرکس به شما تمسک جست رستگار شد و هرکس به شما پناه آورد، ایمن گشت. استغاثه و عرض حاجت به آن حضرت به زبان خاص و چگونگی معین و وقت مخصوصی مقید نیست. بلکه آن‌چه در این باب مهم است، اصلاح دل، توجه کامل، توبه از گناهان، یقین ثابت و اعتقاد راسخ است. برای استغاثه و عرضه کردن حاجت، دعاها و رقعه‌هایی وارد شده که شایسته است به انضمام آن‌چه یاد کردیم، به کار گرفته شوند تا در تقرب به آن حضرت و محبوب شدن نزد او مؤثرتر گردد[۸][۹].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  2. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  3. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  4. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  5. وظیفه منتظران در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  6. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  7. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  8. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  9. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  10. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  11. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  12. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  13. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  14. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  15. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  16. آیا کسانی که منتظر فرج امام مهدی هستند دارای فضیلتی خاص می‌‏باشند؟ (پرسش)
  17. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  18. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  19. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  20. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
  2. بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱.
  3. کافی، ج ۸، ص ۲۳۳.
  4. بحار الانوار، ج ۸۶، ص ۶۱.
  5. مکارم الاخلاق، ص ۲۸۴.
  6. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۳۹.
  7. بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۳۰.
  8. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۸۷ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).
  9. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۸۷.