عبدالله بن عروه غفاری در تاریخ اسلامی

مقدمه

«اَلسَّلاَمُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ وَ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ اِبْنَيْ عُرْوَةَ بْنِ حَرَّاقٍ اَلْغِفَارِيَّيْنِ»[۱]؛

عبدالله فرزند عروة بن حراق غفاری، از قبیله «بنی غفار» است.

«عبدالله» و برادرش «عبدالرحمان» هر دو از اشراف و دلاوران کوفه بودند. جدشان حراق از یاران علی (ع) بود و در جنگ‌های سه گانه آن حضرت جمل، صفین و نهروان شرکت داشت. این دو برادر در کربلا خدمت امام حسین (ع) شرفیاب شدند و در خدمت امام (ع) تا روز عاشورا بودند.

در روز عاشورا عبدالله و عبدالرحمان به محضر امام رسیدند و در حالی که می‌‌گریستند، اعلام وفاداری و جانبازی کردند و امام (ع) در حق آنان دعای خیر کرد. این دو برادر با اذن امام (ع) و در کنار آن حضرت به مصاف دشمن رفتند و در حالی که یکی از ایشان رجز می‌‌خواند و دیگری آن را تکمیل می‌‌کرد: قَدْ عَلِمَتْ‏ حَقّاً بَنُو غِفَارٍ وَ خِنْدِفٍ بَعْدَ بَنِي نِزَارٍ

این دو برادر شجاعانه جنگیدند تا بیست نفر را به هلاکت رساندند سپس خود به شهادت رسیدند. بنا به گفته سروی، عبدالله در حمله نخستین کشته شد وعبدالرحمان در جنگ تن به تن و برخی گفته‌اند که هر دو در جنگ تن به تن کشته شدند[۲].[۳]

عبدالله بن عروه غفاری در پژوهشی پیرامون شهدای کربلا

عبدالله و عبدالرحمن فرزندان «عَزْرَه» یا «عُرْوَه» از یاران امام حسین (ع) بودند[۴]. جدّ آنها، «حرّاق»، از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بود؛ و در سه جنگ جمل، صفین و نهروان با آن حضرت شرکت داشت. عبدالله و عبدالرحمن از بزرگان، شجاعان و افراد بانفوذ کوفه بودند و در کربلا به کاروان امام حسین (ع) پیوستند[۵].

آنگاه که یاران امام حسین (ع) مشاهده کردند شمار دشمن زیاد گردیده و قدرت دفاع از خویش و امام (ع) را ندارند، برای کشته شدن در حضور آن حضرت پیشی می‌جستند. عبدالله و عبدالرحمن نزد امام (ع) آمدند و عرض کردند: درود بر تو، دشمن ما و شما را در میان گرفته است و ما دوست داریم در پیش روی شما کشته شویم و دشمن را از شما باز داریم و از شما دفاع کنیم. حضرت (ع) فرمود: آفرین بر شما نزدیک شوید. آن دو به امام (ع) نزدیک شدند و در کنارش به جنگ پرداختند و یکی از آن دو چنین رجز می‌خواند:

قَدْ عَلِمْتْ حَقّاً بَنُو غَفّارِوَخِنْدِفٌ بَعْدَ بَني نَزارِ
لَنَصْرِ بَنَّ مَعْشَرَ الفُّجاربِکُلِّ غَضْبٍ صارمَ بِتّار
يا قَوْمُ ذودوا عَنْ بني الاَحْرارِبالمَشْرَفِیَّ والقَنَا الخَطّارِ[۶]
قبیله‌های غفار و خندف و نیز بنی‌نزار به حق می‌دانند که ما با شمشیر برّان بر گروه بدکاران ضربه می‌زنیم. ای قوم! با شمشیر و نیزه از فرزندان آزادگان دفاع کنید.

نقل است که آن دو برادر هنگام آمدن نزد امام (ع) گریان بودند. حضرت پرسید: برادرزادگانم سبب گریه شما چیست؟ به خدا آرزو دارم که ساعتی دیگر دیده‌های شما [به نعمت‌های پروردگار] روشن گردد. آن دو عرض کردند: جانمان به فدایت، به حال خویش نمی‌گرییم، بلکه گریه ما برای شما است که می‌بینیم دشمن شما را احاطه نموده و ما نمی‌توانیم سودی به شما برسانیم. امام فرمود: برادرزادگانم خدا به شما پاداش پرهیزکاران عطا فرماید.

آن دو با امام (ع) وداع کرده به میدان رفتند و رجز خواندند و جنگیدند تا به شهادت رسیدند[۷]. به روایتی شهادت عبدالرحمن بن عروه غفاری در حمله نخست روی داده است[۸].

در زیارت ناحیه مقدسه بر آنان چنین درود فرستاده شده است:«اَلسَّلاَمُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ وَ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ اِبْنَيْ عُرْوَةَ بْنِ حَرَّاقٍ اَلْغِفَارِيَّيْنِ»[۹].[۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۱.
  2. ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۲؛ نفس المهموم، ص۲۷۰؛ ابصار العین، ص۱۵۳ نمایید؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۹۸ و تمام رجز فوق را در ذیل نام «عبدالرحمن بن عروه» در همین تألیف ملاحظه نمایید.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۵۰۹-۵۱۰.
  4. رجال شیخ طوسی، ص۷۷؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۴۶ در تنقیح المقال آمده است؛ در نسخه معتمد و مصحح رجال شیخ «عروه» آمده است؛ و این درست است؛ زیرا هیچ کس عبدالله و عبدالرحمن فرزندان «عزره» را از اصحاب امام حسین (ع) نشمرده است. همه کتاب‎های سیره و مقاتل، عبدالله و عبدالرحمن بن عروة بن غفاری را از شهیدان کربلا دانستهاند، همان‌طور که در زیارت ناحیه نیز آمده است. (ر. ک: اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۱۱).
  5. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۹۸ و ۱۴۶.
  6. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۲، دارالمعارف؛ ر. ک: ابصارالعین، ص۱۷۵-۱۷۶، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ وسیلة الدارین، ص۲۲۱.
  7. مقتل الحسین (ع)، خوارزمی، ج۲، ص۲۷، انوارالهدی؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۴۲؛ فرسان الهیجاء، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۴ در این کتاب آمده است؛ یکی از آنها یک بیت شعر را میخواند و دیگری آن را تکمیل می‌کرد.
  8. مناقب آل ابی‎طالب، ج۴، ص۱۲۲.
  9. اقبال الاعمال، ج۳، ص۷۸؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۱.
  10. جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۲۳۶-۲۳۸.