←ولایت فقیه در معارف و عقاید 5
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
==[[ولایت]] [[فقیه]] در معارف و عقاید 5== | ==[[ولایت]] [[فقیه]] در معارف و عقاید 5== | ||
یکی از مهمترین و اساسیترین موضوعات در [[عصر غیبت]]، موضوع [[ولایت]] و [[سرپرستی]] امور [[مسلمین]] است. روشن است که از آغاز [[ظهور اسلام]]، مسئله [[ولایت]] و [[رهبری]]، [[امّت]]، مطرح بوده و [[پیامبر اکرم]] و پس از او [[امامان معصوم]] علاوه بر اینکه [[دین]] و [[شریعت اسلام]] و [[معارف]] آن را بیان کردهاند، [[امام]] و ولی و [[رهبر]] [[امت]] نیز بودهاند؛ یعنی همه [[مسلمین]]، مکلّف به [[اطاعت]] از آنها در همه [[امور اجتماعی]] نیز بودهاند و هیچ [[مسلمان]] شیعهای در این [[حقیقت]]، تردیدی ندارد. سؤال اینجاست که پس از [[غیبت امام دوازدهم]]، [[رهبری]] و [[امامت]] بر [[امّت]] به عهده چه کسی است؟ آیا [[فرد]] یا افرادی بر [[امت اسلامی]] و [[شیعیان]] [[ولایت]] دارند؟ اگر [[ولایتی]] هست، محدوده آن چقدر است؟ در پاسخ این سؤال اساسی، از دیرزمان، بحث [[ولایت فقیه]] مطرح بوده و قرنها است که در حوزههای علمیّه، درباره این موضوع، بحث و [[گفتوگو]] وجود دارد. | یکی از مهمترین و اساسیترین موضوعات در [[عصر غیبت]]، موضوع [[ولایت]] و [[سرپرستی]] امور [[مسلمین]] است. روشن است که از آغاز [[ظهور اسلام]]، مسئله [[ولایت]] و [[رهبری]]، [[امّت]]، مطرح بوده و [[پیامبر اکرم]] و پس از او [[امامان معصوم]] علاوه بر اینکه [[دین]] و [[شریعت اسلام]] و [[معارف]] آن را بیان کردهاند، [[امام]] و ولی و [[رهبر]] [[امت]] نیز بودهاند؛ یعنی همه [[مسلمین]]، مکلّف به [[اطاعت]] از آنها در همه [[امور اجتماعی]] نیز بودهاند و هیچ [[مسلمان]] شیعهای در این [[حقیقت]]، تردیدی ندارد. سؤال اینجاست که پس از [[غیبت امام دوازدهم]]، [[رهبری]] و [[امامت]] بر [[امّت]] به عهده چه کسی است؟ آیا [[فرد]] یا افرادی بر [[امت اسلامی]] و [[شیعیان]] [[ولایت]] دارند؟ اگر [[ولایتی]] هست، محدوده آن چقدر است؟ در پاسخ این سؤال اساسی، از دیرزمان، بحث [[ولایت فقیه]] مطرح بوده و قرنها است که در حوزههای علمیّه، درباره این موضوع، بحث و [[گفتوگو]] وجود دارد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۱۱-۲۲۰.</ref>. | ||
===مفهومشناسی [[ولایت فقیه]]=== | ===مفهومشناسی [[ولایت فقیه]]=== | ||
[[ولایت]] از ریشه ولی است و در اصل به معنای قرار گرفتن چیزی کنار چیز دیگر<REF>المفردات، مادّه ولی.</REF> همراه با وجود رابطه میان آنهاست؛ از اینرو در معانی [[دوستی]] و [[یاری]] و [[پیروی]] به کار رفته است. از مهمترین معانی آنکه موارد کاربردش فراوان است، [[سرپرستی]] و [[تدبیر امور]] دیگری است. مطابق این معنا [[ولیّ]] کسی است که متولّی و عهدهدار کارهای دیگران است و در واقع، آنها را [[سرپرستی]] میکند. همین معنا در [[ولایت فقیه]] مراد و مقصود است. | [[ولایت]] از ریشه ولی است و در اصل به معنای قرار گرفتن چیزی کنار چیز دیگر<REF>المفردات، مادّه ولی.</REF> همراه با وجود رابطه میان آنهاست؛ از اینرو در معانی [[دوستی]] و [[یاری]] و [[پیروی]] به کار رفته است. از مهمترین معانی آنکه موارد کاربردش فراوان است، [[سرپرستی]] و [[تدبیر امور]] دیگری است. مطابق این معنا [[ولیّ]] کسی است که متولّی و عهدهدار کارهای دیگران است و در واقع، آنها را [[سرپرستی]] میکند. همین معنا در [[ولایت فقیه]] مراد و مقصود است. | ||
[[فقیه]] از ریشه [[فقه]] و به معنای [[فهم]] و [[دانایی]] است که بیشتر در مورد [[علم به دین]] بکار میرود<REF>لسان العرب، ج ۱۳، مادۀ [[فقه]].</REF> و [[فقیه]] به کسی میگویند که به [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] [[آگاهی]] کامل دارد و در آن، [[صاحب نظر]] است. یعنی با توجه به [[دانش]] وسیعی که در حوزههای مختلف [[علوم]] به دست آورده میتواند [[حکم خدا]] را در مسائل فردی و [[اجتماعی]] از [[قرآن]] و [[روایات اسلامی]]، استخراج کند. | [[فقیه]] از ریشه [[فقه]] و به معنای [[فهم]] و [[دانایی]] است که بیشتر در مورد [[علم به دین]] بکار میرود<REF>لسان العرب، ج ۱۳، مادۀ [[فقه]].</REF> و [[فقیه]] به کسی میگویند که به [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] [[آگاهی]] کامل دارد و در آن، [[صاحب نظر]] است. یعنی با توجه به [[دانش]] وسیعی که در حوزههای مختلف [[علوم]] به دست آورده میتواند [[حکم خدا]] را در مسائل فردی و [[اجتماعی]] از [[قرآن]] و [[روایات اسلامی]]، استخراج کند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۱۱-۲۲۰.</ref>. | ||
===پیشینه نظریّه [[ولایت فقیه]]=== | ===پیشینه نظریّه [[ولایت فقیه]]=== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
[[آیت الله]] گلپایگانی از فقهای بزرگ معاصر میگوید: محدوده [[اختیار]] [[فقها]]، محدودهای عام است... محدوده [[ولایت فقیه]] جامع شرایط در امور مربوط به [[ریاست]] و اداره [[اجتماع]]، مانند محدوده اختیارات [[ائمه]] است، مگر در موردی که [[دلیل]]، خارج کند.<REF>الهدایة الی من له الولایة، ص ۴۶ و ۴۷.</REF> | [[آیت الله]] گلپایگانی از فقهای بزرگ معاصر میگوید: محدوده [[اختیار]] [[فقها]]، محدودهای عام است... محدوده [[ولایت فقیه]] جامع شرایط در امور مربوط به [[ریاست]] و اداره [[اجتماع]]، مانند محدوده اختیارات [[ائمه]] است، مگر در موردی که [[دلیل]]، خارج کند.<REF>الهدایة الی من له الولایة، ص ۴۶ و ۴۷.</REF> | ||
اینها تنها نمونههایی از کلمات [[فقهای شیعه]] در قرون مختلف است. صدها نمونه روشن دیگر نیز وجود دارد که نشان میدهد مسئله [[ولایت فقیه]]، همیشه در [[اندیشه]] و گفتار [[علمای شیعه]] مطرح بوده است.<REF>ر.ک: [[فقیهان]] امامی و عرصههای [[ولایت فقیه]]، [[محمد]] [[علی]] قاسمی و همکاران؛ [[تحول]] نظریه [[دولت]] در [[اسلام]]، [[احمد]] [[جهان]] بزرگی؛ [[حکمت]] [[حکومت]] [[فقیه]]، [[حسن]] ممدوحی.</REF> | اینها تنها نمونههایی از کلمات [[فقهای شیعه]] در قرون مختلف است. صدها نمونه روشن دیگر نیز وجود دارد که نشان میدهد مسئله [[ولایت فقیه]]، همیشه در [[اندیشه]] و گفتار [[علمای شیعه]] مطرح بوده است.<REF>ر.ک: [[فقیهان]] امامی و عرصههای [[ولایت فقیه]]، [[محمد]] [[علی]] قاسمی و همکاران؛ [[تحول]] نظریه [[دولت]] در [[اسلام]]، [[احمد]] [[جهان]] بزرگی؛ [[حکمت]] [[حکومت]] [[فقیه]]، [[حسن]] ممدوحی.</REF> | ||
[[فقیه]] بزرگ زمان و [[رهبر]] کبیر [[انقلاب اسلامی]]، [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[قدس سره]] با زمانشناسی و [[درایت]] کمنظیر، این نظریه [[اسلامی]] را آشکارا مطرح نمود و [[نظام اسلامی]] را بر اساس ان، پایهگذاری کرد؛ یعنی مسئله [[ولایت فقیه]] را در عرصه [[اجتماعی]] [[مسلمین]] به [[اجرا]] درآورد و به عنوان [[کاملترین]] شکل [[حکومت دینی]] در [[زمان غیبت]] معرفی کرد. | [[فقیه]] بزرگ زمان و [[رهبر]] کبیر [[انقلاب اسلامی]]، [[حضرت]] [[امام خمینی]] [[قدس سره]] با زمانشناسی و [[درایت]] کمنظیر، این نظریه [[اسلامی]] را آشکارا مطرح نمود و [[نظام اسلامی]] را بر اساس ان، پایهگذاری کرد؛ یعنی مسئله [[ولایت فقیه]] را در عرصه [[اجتماعی]] [[مسلمین]] به [[اجرا]] درآورد و به عنوان [[کاملترین]] شکل [[حکومت دینی]] در [[زمان غیبت]] معرفی کرد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۱۱-۲۲۰.</ref>. | ||
===[[دلیل عقلی]] بر [[ولایت فقیه]]=== | ===[[دلیل عقلی]] بر [[ولایت فقیه]]=== | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
توضیح این که علت [[شایستگی]] [[معصوم]] برای تصدّی [[ولایت]] و [[رهبری]] [[امت]]، [[آگاهی]] کامل و جامع او به [[دین]] و [[معارف دینی]] و نیز [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] و [[عصمت]] اوست که نمیگذارد [[مصالح]] [[امّت]] فدای [[منافع]] شخصی و [[هواهای نفسانی]] شود. نیز علت دیگر [[شایستگی]] [[معصوم]] [[درک]] و [[شناخت]] او از مسائل [[اجتماعی]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] آنهاست. | توضیح این که علت [[شایستگی]] [[معصوم]] برای تصدّی [[ولایت]] و [[رهبری]] [[امت]]، [[آگاهی]] کامل و جامع او به [[دین]] و [[معارف دینی]] و نیز [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] و [[عصمت]] اوست که نمیگذارد [[مصالح]] [[امّت]] فدای [[منافع]] شخصی و [[هواهای نفسانی]] شود. نیز علت دیگر [[شایستگی]] [[معصوم]] [[درک]] و [[شناخت]] او از مسائل [[اجتماعی]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] آنهاست. | ||
حال اگر در زمانی مانند [[غیبت]]، دسترسی به [[معصوم]] ممکن نباشد، باید به سراغ فردی برویم که این ویژگیها را بیشتر از سایر [[مردم]] داشته باشد و این [[فرد]]، کسی نیست جز [[فقیه]] باتقوایی که کارآمدی لازم را برای [[تدبیر امور]] [[جامعه]] و [[مردم]] دارا باشد. چون غیر [[فقیه]] به [[اسلام]] و [[عدالت]] نیز در معرض هوا و هوسهای خود و دیگران است و نمیتوان [[حکومت]] بر [[مسلمین]] را به غیر [[امین]] سپرد، همچنین اگر [[مدیریت]] نداشته باشد، [[قدرت]] [[تدبیر امور]] [[مردم]] را نداشته و در موارد [[ضرورت]]، نمیتواند تصمیمهای درست و مفید برای [[جامعۀ مسلمین]] بگیرد. | حال اگر در زمانی مانند [[غیبت]]، دسترسی به [[معصوم]] ممکن نباشد، باید به سراغ فردی برویم که این ویژگیها را بیشتر از سایر [[مردم]] داشته باشد و این [[فرد]]، کسی نیست جز [[فقیه]] باتقوایی که کارآمدی لازم را برای [[تدبیر امور]] [[جامعه]] و [[مردم]] دارا باشد. چون غیر [[فقیه]] به [[اسلام]] و [[عدالت]] نیز در معرض هوا و هوسهای خود و دیگران است و نمیتوان [[حکومت]] بر [[مسلمین]] را به غیر [[امین]] سپرد، همچنین اگر [[مدیریت]] نداشته باشد، [[قدرت]] [[تدبیر امور]] [[مردم]] را نداشته و در موارد [[ضرورت]]، نمیتواند تصمیمهای درست و مفید برای [[جامعۀ مسلمین]] بگیرد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۱۱-۲۲۰.</ref>. | ||
===[[ولایت فقیه]] در [[روایات]]=== | ===[[ولایت فقیه]] در [[روایات]]=== | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
## [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در چنین مواردی به [[راوی حدیث]]، و [[عارف]] و آشنای به [[احکام]] ما [[رجوع]] کنند. روشن است که کسی جز [[فقیه]] و [[مجتهد]]، آشنایی کامل و فراگیر با [[احکام]] [[ائمه]] که در [[احادیث]] آنها آمده است، ندارد. | ## [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در چنین مواردی به [[راوی حدیث]]، و [[عارف]] و آشنای به [[احکام]] ما [[رجوع]] کنند. روشن است که کسی جز [[فقیه]] و [[مجتهد]]، آشنایی کامل و فراگیر با [[احکام]] [[ائمه]] که در [[احادیث]] آنها آمده است، ندارد. | ||
##در این [[روایت]]، مورد سؤال، دعوا و [[نزاع]] بین دو طرف بود؛ ولی [[امام صادق]]{{ع}} در پایان [[روایت]] یک [[قانون]] کلّی و جامع فرمود که: فاني قد جعلته عليكم حاكما [[حضرت]]، با این بیان، [[فقیه]] را به عنوان [[حاکم]] در میان [[شیعیان]] معرفی کرد و [[حاکم]] یعنی کسی که بر دیگران [[حکومت]] و [[حاکمیت]] دارد و [[سرپرست]] ایشان است و امور آنها را مدیریّت میکند. | ##در این [[روایت]]، مورد سؤال، دعوا و [[نزاع]] بین دو طرف بود؛ ولی [[امام صادق]]{{ع}} در پایان [[روایت]] یک [[قانون]] کلّی و جامع فرمود که: فاني قد جعلته عليكم حاكما [[حضرت]]، با این بیان، [[فقیه]] را به عنوان [[حاکم]] در میان [[شیعیان]] معرفی کرد و [[حاکم]] یعنی کسی که بر دیگران [[حکومت]] و [[حاکمیت]] دارد و [[سرپرست]] ایشان است و امور آنها را مدیریّت میکند. | ||
## [[امام]]{{ع}} افزود که اگر این [[حاکم]] که [[منصوب]] از سوی [[امام]] است حکمی کند، حتماً باید به آن گردن نهند و بپذیرند و اگر آن را رد کنند، [[حکم امام]] را رد کردهاند و ردّ [[حکم امام]] همانا ردّ [[حکم]] خداست. [[حضرت]] با این بیان عام، [[فقیه]] را در همه [[احکام]] –فردی و [[اجتماعی]]، [[قضایی]] و غیرقضایی- [[حجت]] بر [[مردم]] قرار داد. [[فقیه]] نامدار [[شیعه]]، [[محمدحسن نجفی]] معروف به صاحب جواهر میگوید: [[نصب عام]] [[فقها]] در همه [[امور جاری]] است؛ به طوری که هر چه برای [[امام]] هست برای [[فقیه]] نیز هست؛ چنانکه مقتضی قول [[امام]] (فاني قد جعلته عليكم حاكما)، این است که [[فقیه]]، [[ولیّ]] [[متصرف]] در [[قضاوت]] و غیر آن ولایات و مانند آن است؛ چنانکه در [[توقیع شریف]] [[امام زمان]]{{ع}} آمده است: فإنهم حجتي عليكم. و مراد این است که [[فقیهان]] در همه آنچه من [[حجت]] هستم، بر شما [[حجت]] هستند، مگر آنچه که با [[دلیل]]، خارج شود.<REF>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص ۳۹۶ و ۳۹۷.</REF> شیخ [[انصاری]] میگوید: آنچه از کلمه [[حاکم]] در [[مقبوله عمر بن حنظله]] میفهمیم، همان متسلّط مطلق است؛ یعنی اینکه [[امام]] فرمود: فاني قد جعلته عليكم حاكما نظیر گفتار [[سلطان]] و [[حاکم]] است که به [[اهل]] [[شهر]] بگوید: من فلان شخص را [[حاکم]] بر شما قرار دادم. از این تعبیر برمیآید که [[سلطان]]، فلان شخص را در همه امور کلی و جزئی که به [[حکومت]] برمیگردد، مسلّط کرده است | ## [[امام]]{{ع}} افزود که اگر این [[حاکم]] که [[منصوب]] از سوی [[امام]] است حکمی کند، حتماً باید به آن گردن نهند و بپذیرند و اگر آن را رد کنند، [[حکم امام]] را رد کردهاند و ردّ [[حکم امام]] همانا ردّ [[حکم]] خداست. [[حضرت]] با این بیان عام، [[فقیه]] را در همه [[احکام]] –فردی و [[اجتماعی]]، [[قضایی]] و غیرقضایی- [[حجت]] بر [[مردم]] قرار داد. [[فقیه]] نامدار [[شیعه]]، [[محمدحسن نجفی]] معروف به صاحب جواهر میگوید: [[نصب عام]] [[فقها]] در همه [[امور جاری]] است؛ به طوری که هر چه برای [[امام]] هست برای [[فقیه]] نیز هست؛ چنانکه مقتضی قول [[امام]] (فاني قد جعلته عليكم حاكما)، این است که [[فقیه]]، [[ولیّ]] [[متصرف]] در [[قضاوت]] و غیر آن ولایات و مانند آن است؛ چنانکه در [[توقیع شریف]] [[امام زمان]]{{ع}} آمده است: فإنهم حجتي عليكم. و مراد این است که [[فقیهان]] در همه آنچه من [[حجت]] هستم، بر شما [[حجت]] هستند، مگر آنچه که با [[دلیل]]، خارج شود.<REF>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص ۳۹۶ و ۳۹۷.</REF> شیخ [[انصاری]] میگوید: آنچه از کلمه [[حاکم]] در [[مقبوله عمر بن حنظله]] میفهمیم، همان متسلّط مطلق است؛ یعنی اینکه [[امام]] فرمود: فاني قد جعلته عليكم حاكما نظیر گفتار [[سلطان]] و [[حاکم]] است که به [[اهل]] [[شهر]] بگوید: من فلان شخص را [[حاکم]] بر شما قرار دادم. از این تعبیر برمیآید که [[سلطان]]، فلان شخص را در همه امور کلی و جزئی که به [[حکومت]] برمیگردد، مسلّط کرده است<REF>قضا و [[شهادت]]، شیخ [[انصاری]]، ش ۲۲، ص ۸ و ۹.</REF>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۱۱-۲۲۰.</ref> | ||
===[[وظایف]] و [[اختیارات ولی فقیه]]=== | ===[[وظایف]] و [[اختیارات ولی فقیه]]=== | ||
با توجه به آنچه در [[ادله ولایت فقیه]] [[گذشت]]، معلوم میشود که در [[زمان غیبت]]، [[مرجع]] [[مردم]] در مسائل گوناگون فردی و [[اجتماعی]]، [[فقیه جامع الشرائط]] است و [[امام]] [[معصوم]]، او را [[حاکم]] بر [[مردم]] قرار داده است. و مطابق فرموده [[امام]] [[معصوم]] سمتهای سهگانه [[افتاء]]، [[قضا]] و [[حکومت]]، [[حق]] [[فقیه جامع الشرائط]] و بلکه [[وظیفه]] اوست. پس در [[زمان غیبت]]، [[فقیه]] به [[نیابت از امام]] در همه مسائل [[شرعی]] [[فتوا]] میدهد و در [[نزاعها]]، بین طرفین [[قضاوت]] و [[داوری]] میکند و همگان موظفند [[داوری]] او را بپذیرند و براساس آن عمل کنند. همچنین [[قضاوت]] و [[داوری]] میکند و همگان موظفند [[داوری]] او را بپذیرند و براساس آن عمل کنند. همچنین در امر [[حکومت]] و [[تدبیر امور]] [[جامعه]]، [[سرپرستی]] [[مردم]] به عهده اوست و از سوی [[امام]]، [[جامعه]] را [[رهبری]] میکند و در همه امور که به [[اجتماع]] و [[جامعه اسلامی]] مربوط است، [[حکم]] او [[حکم امام]] است و باید پذیرفته شود | با توجه به آنچه در [[ادله ولایت فقیه]] [[گذشت]]، معلوم میشود که در [[زمان غیبت]]، [[مرجع]] [[مردم]] در مسائل گوناگون فردی و [[اجتماعی]]، [[فقیه جامع الشرائط]] است و [[امام]] [[معصوم]]، او را [[حاکم]] بر [[مردم]] قرار داده است. و مطابق فرموده [[امام]] [[معصوم]] سمتهای سهگانه [[افتاء]]، [[قضا]] و [[حکومت]]، [[حق]] [[فقیه جامع الشرائط]] و بلکه [[وظیفه]] اوست. پس در [[زمان غیبت]]، [[فقیه]] به [[نیابت از امام]] در همه مسائل [[شرعی]] [[فتوا]] میدهد و در [[نزاعها]]، بین طرفین [[قضاوت]] و [[داوری]] میکند و همگان موظفند [[داوری]] او را بپذیرند و براساس آن عمل کنند. همچنین [[قضاوت]] و [[داوری]] میکند و همگان موظفند [[داوری]] او را بپذیرند و براساس آن عمل کنند. همچنین در امر [[حکومت]] و [[تدبیر امور]] [[جامعه]]، [[سرپرستی]] [[مردم]] به عهده اوست و از سوی [[امام]]، [[جامعه]] را [[رهبری]] میکند و در همه امور که به [[اجتماع]] و [[جامعه اسلامی]] مربوط است، [[حکم]] او [[حکم امام]] است و باید پذیرفته شود<REF>برای مطالعۀ بیشتر ر.ک: [[حکومت اسلامی]]، ص ۲۱۴ به بعد.</REF>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۱۱-۲۲۰.</ref> | ||
===ویژگیهای [[فقیه جامع الشرایط]]=== | ===ویژگیهای [[فقیه جامع الشرایط]]=== | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
#'''[[تدبیر]] و [[مدیریت]]''': به [[حکم عقل]] و [[منطق]] صحیح، [[حاکم]] [[جامعه اسلامی]] باید [[توانایی]] [[مدیریت]] و [[رهبری]] را دارا باشد و در [[روایات اسلامی]] نیز به این اصل [[عقلی]] تصریح شده است. [[امیر المؤمنین]] [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ اَلنَّاسِ بِهَذَا اَلْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اَللَّهِ فِيهِ}}<REF>«ای [[مردم]]! [[شایستهترین]] افراد برای اینکار [[امامت]] و [[حکومت]] کسی است که بر آن تواناتر و از [[حکم خدا]] دربارۀ آن آگاهتر است» نهج البلاغه، [[خطبه ۱۷۳]].</REF> | #'''[[تدبیر]] و [[مدیریت]]''': به [[حکم عقل]] و [[منطق]] صحیح، [[حاکم]] [[جامعه اسلامی]] باید [[توانایی]] [[مدیریت]] و [[رهبری]] را دارا باشد و در [[روایات اسلامی]] نیز به این اصل [[عقلی]] تصریح شده است. [[امیر المؤمنین]] [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ اَلنَّاسِ بِهَذَا اَلْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اَللَّهِ فِيهِ}}<REF>«ای [[مردم]]! [[شایستهترین]] افراد برای اینکار [[امامت]] و [[حکومت]] کسی است که بر آن تواناتر و از [[حکم خدا]] دربارۀ آن آگاهتر است» نهج البلاغه، [[خطبه ۱۷۳]].</REF> | ||
بنابراین [[فقیه جامع الشرایط]] باید از [[هنر]] [[مدیریت]] و لوازم آن برخوردار باشد؛ به گونهای که بین [[قوای سهگانه]] و سایر بخشهای [[حکومتی]]، هماهنگی ایجاد کرده، نیز از بازوهای مشورتی [[قوی]] در [[مدیریت]] کلان [[جامعه]] بهره گیرد. | بنابراین [[فقیه جامع الشرایط]] باید از [[هنر]] [[مدیریت]] و لوازم آن برخوردار باشد؛ به گونهای که بین [[قوای سهگانه]] و سایر بخشهای [[حکومتی]]، هماهنگی ایجاد کرده، نیز از بازوهای مشورتی [[قوی]] در [[مدیریت]] کلان [[جامعه]] بهره گیرد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۱۱-۲۲۰.</ref>. | ||
===[[ولایت مطلقه فقیه]] و خطر [[دیکتاتوری]]=== | ===[[ولایت مطلقه فقیه]] و خطر [[دیکتاتوری]]=== |