دینداری در معارف و سیره فاطمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

اسلام درباره ارتباط میان یک فرد با دیگر افراد جامعه، تعالیم و دستوراتی ارائه کرده است که رعایت آنها، موجب همزیستی درست و پیدایش روح محبت و نوع دوستی در جامعه می‌شود. بر اساس آموزه‌های اسلامی، انسان‌ها باید تلاش کنند در تعامل با یکدیگر اموری را رعایت کنند که حُسن خلق، خوش‌خویی، چهره متبسم و گشاده داشتن، رعایت ادب در کلام و رعایت حقوق همسایگان و نزدیکان از جمله آنهاست. در این بخش، به چند نمونه از گزارش‌های مربوط به اخلاق فاطمی در این زمینه اشاره می‌کنیم؛ هر چند باید اعتراف کنیم که آنچه در گزارش‌های تاریخی ثبت شده، بسیار محدودتر از واقعیات تاریخی است؛ اما از همین شواهد محدود نیز می‌توان به عظمت اخلاق فاطمی پی برد.[۱]

گشاده‌رویی

گشاده‌رویی و تبسم در چهره در هنگام برخورد با دیگران از جمله توصیه‌های اکید معصومان می‌باشد که نشان ایمان شمرده شده است. امیرالمؤمنین(ع) خطاب به صحابی برجسته‌اش همام فرمود: ای همام! مؤمن زیرک و داناست، شادی‌اش در چهره و حزن و غمش در دل اوست[۲].

در کلمات نقل شده از حضرت فاطمه(س) نیز درباره گشاده‌رویی مؤمن چنین آمده است: گشاده‌رویی انسان مؤمن نسبت به دیگر مؤمنان، [ورود به] بهشت را برای فرد گشاده‌رو واجب می‌سازد و گشاده‌رویی انسان مؤمن نسبت به دشمن معاند، فرد گشاده‌رو را از عذاب آتش حفظ می‌کند[۳].[۴]

پیشی‌گرفتن در سلام

سبقت گرفتن در سلام کردن نیز از جمله خصایل اخلاقی ثابت و مستمر معصومان(ع) بوده و روایات زیادی در این باره در دست است. صدیقه کبری نیز در این زمینه، از پدر بزرگوار خود پیروی می‌کرد. آن حضرت حتی هنگامی که کسی بر او وارد می‌شد، سبقت در سلام داشت. برای نمونه، روزی یکی از اصحاب پیامبر(ص) به حضور صدیقه طاهره مشرف شد؛ اما به محض ورودش، آن حضرت سلام کرد و آن صحابی نشست. ایشان مقصدش را پرسید و او گفت: برای طلب برکت آمده‌ام. فاطمه(س) فرمود: پدرم فرمود: کسی که سه روز بر او یا بر من (فاطمه) سلام کند، خداوند بهشت را برایش واجب می‌سازد.

آن فرد صحابی پرسید: در هنگام حیات او و شما؟ پاسخ شنید: «آری و بعد از وفاتمان»[۵].[۶]

رعایت حقوق دیگران و پرهیز از اذیت آنان

پس از آداب مربوط به برخوردهای ابتدایی، رعایت حقوق دیگران، پرهیز از اذیت آنان و تلاش در احسان و نیکی به مردمان، از اصول اخلاق اجتماعی است.

این امور در سیره حضرت فاطمه(س) که تربیت یافته مکتب پدری همچون رسول خداست، به روشنی دیده می‌شود. بنابر روایت ابن مسعود، مردی از فاطمه آموزه‌ای از تعالیم نبوی را طلب کرد. آن حضرت نیز از خدمتکارش خواست نوشته‌ای را که سخنانی از رسول خدا(ص) در آن بود، بیاورد؛ اما خادم نوشته را نیافت. صدیقه کبری با نگرانی اظهار داشت: «آن نوشته را بیاب؛ چراکه ارزش آن نزد من با حسن و حسینم برابری می‌کند!» خدمتکار دوباره جستجو کرد و آن را یافت. در آن نوشته چنین آمده بود: محمد پیامبر چنین گفت: از مؤمنان نیست کسی که همسایه‌اش از اذیت‌های او ایمن نباشد. کسی که ایمان به خدا و روز جزا دارد، همسایه‌اش را اذیت نکند. آن‌که مؤمن به خدا و روز جزاست، یا نیکو سخن بگوید یا سکوت اختیار کند. همانا خداوند فرد خیّر عفیف حلیم را دوست دارد و فرد بدزبان تنگ‌نظر و سائل اصرار کننده را دشمن می‌دارد. همانا حیا از ایمان است و ایمان در بهشت است و فحش و بدزبانی از هرزگی و پلیدی است و آن در آتش است[۷]. بخش مهمی از کلمات این نوشته که فاطمه ارزش آن را برابر با دو فرزندش می‌دانست، درباره همسایه است. صدیقه کبری به این توصیه‌های پدرش عمل می‌کرد.

بنا به روایت امام حسن، فاطمه زهرا شب جمعه‌ای را تا سحر به عبادت و دعا ایستاد و همواره برای دیگران، به ویژه همسایگان دعا کرد و چون امام حسن با شگفتی پرسید: چرا همواره برای دیگران دعا کردی، نه برای خودمان؟ پاسخ شنید: «الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ»؛ «اول همسایه سپس خانه»[۸].[۹]

دلداری دادن به افراد مصیبت‌زده

دلداری و تسلی به صاحبان عزا و مصیبت نیز از دستورات مهم اسلامی است که مورد تأکید و عمل معصومان بوده است. پیامبر اکرم(ص) در این زمینه، به جز تعزیت زبانی، توصیه می‌فرمود تا سه روز برای صاحبان عزاء غذا برده شود. نقل شده که پس از شهادت جعفر بن ابی طالب، صدیقه کبری به دستور رسول خدا(ص) تا سه روز غذا تهیه می‌کرد و به خانه جعفر برده، به همسرش (اسماء بنت عمیس) تقدیم می‌کرد و او را تسلی می‌داد. از این رو این امر به عنوان یک سنت اسلامی رایج شده است که تا سه روز برای صاحبان عزا غذا ببرند[۱۰].[۱۱]

تکریم مهمان

چگونگی برخورد با میهمانان و پذیرایی از ایشان از دیگر محورهای مهم در ارتباطات اجتماعی است. برای تبیین سیره فاطمی در این باره، تنها اشاره به یک روایت کافی است. روزی مردی فقیر نزد رسول خدا(ص) آمد و از گرسنگی شکوه کرد. آن حضرت از همسرانش درخواست غذا کرد؛ اما چیزی جز آب در خانه نبود. بنابراین رو به اصحاب نمود و فرمود: چه کسی این مرد را امشب میهمان می‌کند؟ در این هنگام امیرمؤمنان که همواره از سبقت گیرندگان در امور خیر بود، برای پذیرایی از آن فرد اعلام آمادگی کرد و به همراه او به خانه آمد و از فاطمه پرسید: چیزی برای پذیرایی از میهمان داریم؟ فاطمه پاسخ داد: جز غذای بچه‌ها چیزی نداریم؛ اما میهمان را بر خود مقدم می‌داریم. از این رو به توصیه امیرالمؤمنین، صدیقه طاهره کودکان را خواباند و چراغ را خاموش کرد و غذا را به میهمان دادند. صبح‌گاه که علی به محضر پیامبر اکرم(ص) رسید و آن حضرت را از جریان با خبر ساخت، در همان مجلس، جبرئیل این آیه را نازل کرد[۱۲]: ﴿وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۳].[۱۴]

منابع

پانویس

  1. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۳۴.
  2. «يَا هَمَّامُ الْمُؤْمِنُ هُوَ الْكَيِّسُ الْفَطِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ‌...»؛ (کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۲۶؛ نهج البلاغه، تحقیق عبده، ج۴، ص۷۸، حکمت ۳۳۳).
  3. «قَالَتْ فَاطِمَةُ(س): الْبِشْرُ فِي وَجْهِ الْمُؤْمِنِ يُوجِبُ لِصَاحِبِهِ الْجَنَّةَ، وَ الْبِشْرُ فِي وَجْهِ الْمُعَانِدِ الْمُعَادِي- يَقِي صَاحِبَهُ عَذَابَ النَّارِ»؛ (منسوب به امام حسن عسکری، التفسیر الامام العسکری، ص۳۵۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۴۰۱).
  4. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۳۴.
  5. «الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ(س) فَابْتَدَأَتْنِي بِالسَّلَامِ ثُمَّ قَالَتْ مَا غَدَا بِكَ قُلْتُ طَلَبُ الْبَرَكَةِ فَقَالَتْ أَخْبَرَنِي أَبِي وَ هُوَ ذَا هُوَ أَنَّهُ مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ قَالَ فَقُلْتُ لَهَا فِي حَيَاتِهِ وَ حَيَاتِكِ قَالَتْ نَعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنَا»؛ (شیخ مفید، المزار، ص۱۷۷؛ ابن مغازلی، المناقب، ص۳۶۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۹؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۴۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸۵).
  6. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۳۵.
  7. «عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى فَاطِمَةَ(س) فَقَالَ: يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ، هَلْ تَرَكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عِنْدَكَ شَيْئاً: تُطْرِفِينِيهِ فَقَالَتْ: يَا جَارِيَةُ، هَاتِ تِلْكَ الْحَرِيرَةَ فَطَلَبَتْهَا فَلَمْ تَجِدْهَا، فَقَالَتْ: وَيْحَكِ اطْلُبِيهَا، فَإِنَّهَا تَعْدِلُ عِنْدِي حَسَناً وَ حُسَيْناً. فَطَلَبَتْهَا فَإِذَا هِيَ قَدْ قَمَمَتْهَا فِي قُمَامَتِهَا، فَإِذَا فِيهَا: قَالَ مُحَمَّدٌ النَّبِيُّ(ص): «لَيْسَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ‌، وَ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُؤْذِي جَارَهُ، وَ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ يَسْكُتْ. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْخَيِّرَ الْحَلِيمَ الْمُتَعَفِّفَ، وَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الضَّنِينَ السَّئَّالَ الْمُلْحِفَ. إِنَّ الْحَيَاءَ مِنَ الْإِيمَانِ وَ الْإِيمَانُ فِي الْجَنَّةِ، وَ إِنَّ الْفُحْشَ مِنَ الْبَذَاءِ، وَ الْبَذَاءُ فِي النَّارِ»؛ (طبری، دلائل الامامه، ص۶۶ - ۶۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۹۶؛ ج۲۲، ص۴۱۴ - ۴۱۳؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۱۶۹). شایان ذکر است که بر اساس روایتی که پیش‌تر در مبحث صداقت و سکوت نقل کردیم، این نوشته را رسول خدا به فاطمه اهدا کرده بود و همین امر، منشأ افزونی ارزش آن شده بود. (بنگرید به: کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۶۷).
  8. «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ فَاطِمَةَ الصُّغْرَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ قَالَ: رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ(س) قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا- فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ- وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ- وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْ‌ءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعُوِنَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعُوِنَ لِغَيْرِكِ‌- فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ»؛ (شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۲؛ طبری، دلائل الامامه، ص۱۵۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۲).
  9. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۳۶.
  10. «عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَاطِمَةَ(س) أَنْ تَتَّخِذَ طَعَاماً لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ تَأْتِيَهَا وَ تُسَلِّيَهَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَجَرَتْ بِذَلِكَ السُّنَّةُ أَنْ يُصْنَعَ لِأَهْلِ الْمُصِيبَةِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ طَعَامٌ» (برقی، المحاسن، ج۲، ص۴۱۹)؛ «عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ وَ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَاطِمَةَ(س) أَنْ تَتَّخِذَ طَعَاماً- لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ تَأْتِيَهَا وَ نِسَاءَهَا فَتُقِيمَ عِنْدَهَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَجَرَتْ بِذَلِكَ السُّنَّةُ أَنْ يُصْنَعَ لِأَهْلِ الْمُصِيبَةِ طَعَامٌ ثَلَاثاً» (کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۱۷).
  11. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۳۸.
  12. «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ(ص) فَشَكَا إِلَيْهِ الْجُوعَ، فَبَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِلَى بُيُوتِ أَزْوَاجِهِ فَقُلْنَ: مَا عِنْدَنَا إِلَّا الْمَاءُ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): مَنْ لِهَذَا الرَّجُلِ اللَّيْلَةَ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع): أَنَا لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ أَتَى فَاطِمَةَ(س) فَقَالَ: مَا عِنْدَكَ، يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَتْ: مَا عِنْدَنَا إِلَّا قُوتُ الصِّبْيَةِ لَكِنَّا نُؤْثِرُ ضَيْفَنَا. فَقَالَ عَلِيٌّ(ع): يَا ابْنَةَ مُحَمَّدٍ، نَوِّمِي الصِّبْيَةَ، وَ أَطْفِئِي الْمِصْبَاحَ، فَلَمَّا أَصْبَحَ عَلِيٌّ(ع) غَدَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَأَخْبَرَهُ الْخَبَرَ، فَلَمْ يَبْرَحْ حَتَّى أَنْزَلَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): ﴿وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ (شیخ طوسی، الامالی، ص۱۸۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۱، ص۲۸؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۶۲).
  13. «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
  14. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۳۸.