میزان حق
میزان حق از ویژگیهای حضرت علی (ع)، "میزان" بودن اوست و معیار و ملاک بودن وی برای شناخت حقیقت. این جنبه در روایات فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است که خلاصۀ آنها چنین است که امام علی (ع) میزان و معیار است در: معرفت مؤمن از منافق، معرفت دوست خدا از دشمن خدا، معرفت آزاردهندگان خدا و رسول، شناخت مطیع از عاصی و دیندار از بیدین، شناخت محارب با دین خدا و مسالم، معرفت ولیّ اللّه و عدوّ اللّه، حامیان دین و باغیان بر ضدّ دین، معرفت حق و باطل، هدایت و ضلالت. وقتی در حدیث است: عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ [۱] این میزان بودن او در شناخت حق است و وقتی در حدیث نبوی است که: يَا عَلِيُّ! لَا يُحِبُّكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ، وَ لَا يُبْغِضُكَ إِلَّا مُنَافِق[۲] میزان بودن او را در شناخت مؤمن و منافق بیان میکند و از اینگونه روایات بسیار است که نقش محوری و الگویی و میزانی او را میرساند و از آن عصمت امام نیز فهمیده میشود[۳] [۴].
مقدمه
- در زیارتها با عنوان "میزان الأعمال" نیز به آن حضرت سلام میدهیم. در روایاتی آمده که "سبیل"، "صراط"، و "میزان" در قرآن، علی (ع) است[۵] صفت "میزان بودن"، مخصوص امام علی (ع) نیست، بلکه همۀ امامان شیعه و اهل بیت پیامبر میزانند و معیار. حضرت رسول (ص) دربارۀ اهل بیت خود، میفرماید: فَلَا تُقَدِّمُوهُمْ فَتَهْلِكُوا، وَ لَا تُقَصِّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ [۶] این خصوصیات نیز نشانۀ دیگری بر میزان بودن عترت برای حق و اسلام و دین خداست. حضرت رسول (ص) نیز در سخنی خاندان خود را چنین معرّفی میکند: لا يحبّنا إلّا مؤمن تقي، و لا يبغضنا إلّا منافق شقي[۷]، جز مؤمن تقواپیشه ما را دوست نمیدارد و جز منافق بدبخت ما را دشمن نمیدارد. این نیز میزان بودن محبت و عداوت اهل بیت را در ایمان یا نفاق افراد بیان میکند[۸]
منابع
پانویس
- ↑ احقاق الحق، ج ۵ ص ۶۲۳ و ج ۱۶ ص ۳۸۴
- ↑ تاریخ دمشق، ج ۴۲ ص:۲۷۱.
- ↑ در این زمینه ر. ک: «علیٌّ میزان الحق» محمد گوزل الآمدی، مجمع جهانی اهل بیت، ۱۴۲۴ ق. و «حق با علی است» از مهدی فقیه ایمانی
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۶۲.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۳۵ ص ۳۶۳ (باب انّه (ع) السّبیل والصراط والمیزان فی القرآن).
- ↑ از آنان جلو نیفتید که هلاک میشوید، از آنان عقب هم نیفتید که هلاک میشوید و به آنان یاد ندهید، که آنان از شما داناترند؛ منابع آن در «المراجعات»، نامه ۸ آمده است. نیز «بحارالأنوار»، ج ۲۳ ص ۱۳۰
- ↑ المراجعات، نامه ۱۰
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۶۲.