مغتسل
مقدمه
﴿ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ﴾[۱]. در این آیه سخن از پیامبری است که به بلاها و رنجهای سخت و طاقت فرسا گرفتار آمد. سلامتی، فرزندان و بستگانش را از دست داد ولی باز صبوری پیشه کرد. ما به آنچه تفسیر نمونه درباره وی گفته است نظر میکنیم سپس به سراغ مسائل دیگر میرویم. «خداوند برای اینکه اخلاص ایوب را بر همگان روشن سازد و او را الگوئی برای جهانیان قرار دهد که به هنگام نعمت و رنج هر دو شاکر و صابر باشند به شیطان اجازه داد که بر دنیای او مسلط گردد. شیطان از خدا خواست اموال سرشار ایوب، زراعت و گوسفندانش و همچنین فرزندان او از میان بروند و آفات و بلاها در مدت کوتاهی آنها را از میان برد ولی نه تنها از مقام شکر ایوب کاسته نشد بلکه افزوده گشت»[۲]. «سیاق این که سیاق امر است اشعار دارد بلکه کشف میکند از اینکه آن جناب در آن موقع آن قدر از پا در آمده بوده که قادر به ایستادن و راه رفتن با پای خود نبوده و در سراپای بدن بیماری داشته و خدای تعالی اول مرض پای او را شفا داده و دوم اینکه چشمهای در آنجا برایش جوشانده است»[۳].[۴]
مغتسل به چه معناست؟
قاموس قرآن؛ مغتسل را محل شستشو گرفته است.
کاوش منابع تاریخی
«مسعودی میگوید: ایوب معاصر یوسف بود. در سرزمین حوران و بثینه از بلاد دمشق و جابیه میزیست»[۵]. مرحوم حسین عماد زاده میگوید: سرزمین مسکونی ایوب عوص بود و عوص از کوههای سعیر و شهرهای آدوم است[۶]: استاد سید هاشم رسولی محلاتی میگوید: «بعضی آن را سرزمین عوص در یمن دانستهاند. یاقوت حموی در ذیل کلمه بثنه گوید: بثنه نام ناحیهای از نواحی دمشق است و برخی گفتهاند که نام دهی است میان دمشق و أذرعات و حضرت ایوب اهل آنجا بوده است. طبری نیز نقل کرده که بثنه شام همگی از آن ایوب بود و شخص دیگری در اموال و املاک آنجا با وی شریک نبوده است[۷].[۸]
محلی که به دنبالش هستیم
خوانندگان گرامی ملاحظه میکنند که با مرور اختلاف نظرهای فوق اطمینان از یک نقطه جغرافیایی برای هیچ کس حاصل نمیشود. دوباره به قلم مسعودی مراجعه میکنیم او میافزاید: «مسجد آن حضرت و چشمهای که از آن غسل کرد هم اکنون که سال ۳۳۲ است در سرزمین نوا و جولان بین دمشق و طبریه از بلاد اردن موجود و مشهور است و مسجد و چشمه مزبور در سه میلی شهر نوا است»[۹]. اگر به نظر برخی نویسندگان برگردیم آوردهاند: «در سرزمین (عوص) از کوههای سعیر در سال ۳۶۴۲ بعد از هبوط حضرت آدم در جایی که که قریهای است بین رمله و دمشق نوزادی به دنیا آمد که نامش را ایوب نهادند». همین نویسنده بعداً میآورد: «آن دو چشمه هنوز در منطقه حوران که قریه وسیعی است و در دمشق قرار دارد جاریاند»[۱۰].[۱۱]
سرزمین عوص
برخی نویسندگان در این خصوص نوشتهاند: «سرزمین عوص به فلسطین غزه و ادوم و موآب و عمون (اردن) اطلاق میشد[۱۲].[۱۳]
کوه سعیر
بنا به گفته دایره المعارف مقدس «کوه سعیر بین فاران و سینا واقع است»[۱۴].[۱۵]
حوران
دایره المعارف در خصوص حوران چنین میگوید: جلگهای حاصلخیز در شرق دریای هیل و جنوب دمشق (است).[۱۶]
بثنیه
نامی است که عربها بر زمینهای پیوسته به حوران و جولان در فراسوی اردن گذاردند. مرکز آن اَذرعات (درعا) بود. اعراب در سال ۶۳۴م آن را بگشودند و به حوزه امپراتوری اسلامی پیوست کردند[۱۷]. قتیبی در معارف آورده است که منزل ایوب در اراضی شام میان دمشق و رمله بود به موضعی که آن را بثنیه گویند و چشمهای که گویند از قدم ایوب بیرون آمده است در آنجا باقی است. در معارف ابن قتیبه فقط گفته است که بثنیه در شام واقع است. در معجم البلدان بثنیه را ذیل بثنه نقل کرده و آن را میان شام و اذرعات گفته است. مسعودی در مروج الذهب چشمه ایوب و مسجد او را در «نوی» میان دمشق و طبریه میگوید[۱۸].
کوتاه سخن این است: احتمال اینکه «مغتسل» در دمشق و اطراف آن بوده است زیاد به نظر میرسد.[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ «(بدو گفتیم) با پای خود (بر زمین) بکوب! اینک شستنگاهی سرد و نوشیدنییی (نوشین) است» سوره ص، آیه ۴۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۳۱۳.
- ↑ تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۲.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۶۷.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۳۲.
- ↑ ر.ک: اطلاعات قرآنی، ص۱۴۱.
- ↑ تاریخ انبیاء، محلاتی، ص۳۲۶.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۶۸.
- ↑ اطلاعات قرآنی، ص۱۴۱.
- ↑ قصههای قرآن، توسیرکانی، ص۱۴۳.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۶۹.
- ↑ عبدالکریم بیآزار، باستانشناسی و جغرافیای تاریخ قصص قرآن، ص۱۷۶.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۷۰.
- ↑ دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۷۹۷.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۷۰.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۷۱.
- ↑ تاریخ کامل، ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ روضة الصفا، ص۵۶.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۷۷۱.