غلو
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل غلو (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
غلو به معنای تجاوز از حدّ و زیادهروی. گاهی غلوّ در دین است، گاهی در محبت اهل بیت، گاهی نسبت به امیر المؤمنین(ع)[۱].
مقدمه
- هم در قرآن، هم در روایات، از غلوّ در دین و نسبت به ائمه نهی و نکوهش شده است (﴿﴿لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ﴾﴾)[۲] پیامبر اسلام هم فرموده است: إیّاکم و الغلوّ فی الدّین[۳]، از غلوّ در دین بپرهیزید. آنچه بیشتر به کار میرود، غلوّ نسبت به مقام و جایگاه ائمه اطهار، بخصوص حضرت علی(ع) و اعتقاد به الوهیّت او است، که کفر است و مورد نهی قولی و عملی ائمه(ع). هم اعتقاد داشتن به الوهیّت نسبت به اشخاصی مثل پیامبر و امام، غلوّ است، هم اعتقاد به مقام نبوت دربارۀ ائمه (غلوّ در ذات). اعتقاد به اینکه کارهایی همچون خلقت و رزق هم در دست ائمه است نیز غلوّ است (غلو در صفات)، همچنین نوع دیگر از غلوّ، نسبت دادن صفات و فضایل و معجزات به پیامبر و ائمه، از نوع کارهایی که مخصوص به خداوند است میباشد (غلوّ در فضایل) و هرسه مورد در میان غلات وجود داشته است و امامانمعصوم، غلات را ملحد و خارج از دین معرفی کردهاند. هرچند خلقت خاصّ معصومین و علم لدنّی آنان و ولایت تکوینی ایشان و فضایل و کمالات بسیار والای اهل بیت و حضرت امیر(ع) برتر از آن است که درک انسانهای عادی به آن برسد و شخصیت آنان همچنان ناشناخته مانده است، امّا افراط در مورد آنان نیز به حدّ غلوّ میرسد که نوعی انحراف در عقیده است و خود آن معصومین در مقابل اینگونه گرایشها و قاطعانه ایستادند و اهل غلوّ را طرد کردند. مسألۀ علم غیب ائمه و ولایت تکوینی آنان و طینت و خلقت نور پاک ایشان و کرامات و خوارق عادات و معجزاتی که داشتند، پیوسته در کتابهای کلامی بحث و حدّ و حریم آن ترسیم شده است. مقتضای حدیث امام علی(ع) که فرمود: إیّاکم و الغلوّ فینا، قولوا انّا عبید مربوبون و قولوا فی فضلنا ما شئتم[۴]، یا اینکه فرمود: لا تتجاوزوا بنا العبودیّة، ثمّ قولوا ما شئتم و لن تبلغوا[۵] و سخن [[امام صادق(ع): اجعلونا مخلوقین و قولوا فینا ما شئتم[۶]، همه میفهماند که اوّلا مقام آنان بسی ارجمند است و هرچه دربارۀ آنان بگوییم و بیندیشیم، به کنه ذات و مقام والایشان نخواهیم رسید، ثانیا نباید آنان را از حدّ بندگی و مخلوق بودن و مربوب بودن بالاتر برد.
نسبتهای غلوآمیز دربارۀ امیر المؤمنین(ع) بیش از دیگر ائمه بوده است و اغلب، اینگونه اعتقادات، یا از افراط در علاقه و دوستی سرچشمه میگیرد، یا از ضعف بینشهای اعتقادی و جهل به مبانی دین. به تعبیر دیگر، گاهی علل روانی دارد، گاهی علل اجتماعی و گاهی علل دینی و گاهی هم سیاسی. حضرت علی(ع) به دو گروه افراطی در دوستی و دشمنی نسبت به خود اشاره فرموده و هردو را مورد هلاکت معرفی میکند: هلک فیّ رجلان: محبّ غال و مبغض قال[۷]، دربارۀ من دو گروه نابود شدند، یکی دوستداران اهل غلوّ، دیگری دشمنان کینتوز. عباراتی دیگر نزدیک به سخن فوق نیز از آن حضرت روایت شده است.[۸] گروههای غلوکننده در زمان خود آن حضرت هم وجود داشتند و وی بعضی از آنان را که به الوهیت علی(ع) قائل بودند، چون نه توبه کردند نه دست از باور خویش برداشتند، تهدید به قتل کرد یا از بین برد.[۹] گرایشهای افراطی، با سوءاستفاده از روحیۀ لطیف و عرفانی جوانان دامنزده میشود و بهانه به دست مخالفان برای هجوم به شیعه و پیروان اهل بیت میافتد. حضرت علی(ع) هشدار میداد که مواظب جوانانتان باشید تا در دام غلات نیفتند و فکرشان منحرف نشود، چراکه آنان با ادّعای ربوبیّت برای بندگان خدا، عظمت پروردگار را تحقیر میکنند: إحذروا علی شبابکم الغلاة لا یفسدونهم، فإنّ الغلاة شرّ خلق اللّه، یصغّرون عظمة اللّه و یدّعون الرّبوبیّة لعباد اللّه[۱۰] پس هرگونه تعبیری هم که بوی غلوّ بدهد، ناپسند و مردود است، مثل علی اللهی، حسین اللهی، زینب اللهی و... که متأسّفانه گاهی از سوی مدّعیان عشق به اهل بیت، در محافل دینی یا سرودههای مذهبی ابراز میشود.[۱۱] غلات، با تفکّری که در ابتدا گفته شد، هنوز هم یافت میشوند، به نقل از یکی از علما در عصر حاضر نیز از پیروان این تفکر در مناطق مختلف جهان پراکندهاند، از جمله در مناطق اطراف کوه دماوند و مردم کرند و حوالی کرمانشاه. به این فرقه نصیریّه هم گفته میشود، به لحاظ محمّد بن نصیر نمیری از سران این فرقه. معتقدند همانگونه که جبرئیل به صورت بشری به شکل دحیۀ کلبی ظاهر میشد، خداوند هم در جنس بشر در پیکر علی ظاهر گردید و ازاینرو به برتری علی(ع) بر پیامبر معتقدند.[۱۲] موضع ائمه و علمای شیعه نسبت به آنان شدید است. مجموعهای از نوشتههای عالمان شیعه در ردّ غلات در قرنهای ۴ و ۵ هجری با عنوان الردّ علی الغلاة نگاشته شده است، از سوی کسانی چون: یونس بن عبد الرحمان، علی بن مهزیار، فضل بن شاذان، حسن بن علی بن فضّال، ابو اسحاق کاتب، حسین بن سعید اهوازی، حسن بن موسی نوبختی و دیگران.[۱۳][۱۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۴۴۷.
- ↑ نساء، آیه ۱۷۱
- ↑ مسند احمد بن حنبل، ج ۱ ص ۳۴۷
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۲۷۰
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۲۷۰
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۲۷۹
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت ۱۱۷
- ↑ همان، حکمت ۴۶۹ و خطبۀ ۱۲۷، بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۲۷۲ و ۲۸۵
- ↑ رجال کشی، ج ۱ ص ۳۲۳، بحار الأنوار، ج ۲۵ ص ۲۸۴
- ↑ امالی، شیخ طوسی، ص ۶۵۰
- ↑ برای مطالعه در این زمینهها: ر. ک: «اهل البیت فی الکتاب و السنّه» ، ص ۵۲۹، «بحار الأنوار» ، ج ۲۵ ص ۲۶۱(باب نفی الغلوّ فی النبی و الأئمه) ، مقالۀ غلوّ، «الامام الصادق و المذاهب الاربعه» ج ۴ ص ۳۶۹(مشکلة الغلاة) ، «غالیان» (کاوشی در جریانها و برآیندها) ، نعمت اللّه صفری فروشانی، نشر آستان قدس، «دانشنامۀ امام علی» ، ج ۳ ص ۳۷۵. «الغلوّ و الغلاة» سامی الغریری
- ↑ اسرار العقاید، میرزا ابو طالب شیرازی (انتشارات مکتب الاسلام) ص ۱۹۴
- ↑ دائرة المعارف تشیّع، ج ۸ ص ۲۰۱، مدخل «الردّ علی الغلاة»
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۴۴۷.