آزادی در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
آزادی در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | آزادی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آزادی در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «آزادی در فقه و حدود آن» در اینباره گفته است:
«“آزادی” در لغت، به معنای رهایی، خلاص، قدرت عمل، انتخاب، خلاف بندگی و اسارت و اجبار است. در لغتنامه دهخدا آمده است: آزادی: عتق، حریت، اختیار، خلاف بندگی و رقیت و عبودیت و اسارت و اجبار، قدرت عمل و ترک عمل، قدرت انتخاب، رهایی و خلاص است[۱].
در لغات دیگر مانند انگلیسی و فرانسه معنای آزادی، معنای فوق است. در لغتنامه کنسایس آکسفورد دیکشنری در ذیل ماده “Free” آمده است: “آزادی: فارغ از اسارت دیگران، رها، نامحدود، خلاص یافته از قیود یا وظایف، بیمانع، نامقید در عمل، مجاز به مستقل بودن”[۲].
در لغت فرانسه معادل آزادی “Liberté” و معادل آلمانی آن “Freiheit” بهکار رفته است که معنای فوق در این دو لغت نیز آمده است. در زبان عربی معادل واژه آزادی “اختیار”، “حریت” و “عتق” آمده است. هر چند در زمانهای گذشته به دلیل شیوع بردگی، حریت و عتق در مقابل بردگی به کار میرفت[۳].
درباره تعریف آزادی باید گفت که تعریف آن، سهل و ممتنع است؛ از این رو ارائه تعریفی جامع و مانع از آن مشکل است، به طوری که آیزا برلین بیش از دویست تعریف از آزادی را گزارش میکند[۴]. یاسپرس، از متفکران معاصر، نیز معتقد است: “تعریف قانع کنندهای از آزادی امکان ندارد”. وی تأکید میکند که فهم معنای آزادی برای همیشه دور از تصور فهم باقی خواهد ماند[۵]. شهید مطهری مسأله آزادی را از مسائل پیچیدهای معرفی میکند که فلاسفه، روانشناسان، علمای اخلاق، اصولیها و متکلمان از حل آن در ماندند[۶].»[۷]
منبعشناسی جامع فقه سیاسی
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، ج۱، ماده آزادی، ص۷۷.
- ↑ موریس کرنستون، تحلیل نوین از آزادی، ص۴۴؛ در زبان انگلیسی، در واژه «Freedom» و «Liberty» معادل آزادی وجود دارد. اما برخی مانند سر هربرت رید معتقدند بین این دو تفاوت هست: اولی در آزادی برتر و فلسفی و دومی در آزادی فروتر مانند آزادی مطبوعات، اجتماعات و تجارت استعمال میشود و موریس کرنستون منکر تفاوت فوق است و تنها گرایش «Freedom» را در حوزههای فلسفی و عمومیتر و گرایش «Liberty» در حوزههای سیاسی و حقوقی را میپذیرد؛ البته امروزه برای تمییز معنای آزادی فلسفی (اراده آزاد) از معانی دیگر آن، از تعبیر Freedom of the will»» استفاده میشود. (ر.ک؛ موریس کرنستون، تحلیل نوین از آزادی، ص۴۸).
- ↑ الاختيار: الاصطفاء و كذلك التَّخَيُّرُ (ابنمنظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶۶؛ جوهری، الصحاح، ج۲، ص۶۵۲ ماده خیر).
- ↑ ر.ک: آیزا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۲۳۶.
- ↑ اندیشه هستی، ص۹۳؛ پدیدارشناسی، ص۱۷۳.
- ↑ اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۲، پاورقی ص۴۶۴؛ مجموعه آثار، ج۱، ص۴۲۰.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۲۱.