تمدن
مقدمه
«تمدن» مصدر باب تفعل است و در لغت فارسی به معنای شهرنشینی و از ریشه مدینه و مدنیّت گرفته شده و معنی شهرنشینی یا خوی و خصلت شهرنشینی به خود گرفتن میدهد و بدان معناست که بشر در سایۀ آن به تشکیل جامعه پرداخته و شهرنشین شده است که در برابر مفهوم «بربریت» به کار رفته و جامعۀ متمدن به این دلیل با جامعه بدوی فرق داشت که اسکان یافته، شهری و با سواد بود. متمدن بودن مطلوب بود و متمدن نبودن ناخوشایند[۱]. (Civilization) در انگلیسی از کلمه (civita) که در مقابل وحشیگری قرار گرفته و از کلمه (civilis) که معنی شهرنشینی دارد، گرفته شده است[۲]. برای واژه تمدن، تعاریف گوناگونی از طرف دانشمندان مختلف غربی و شرقی بیان شده است؛ به این خاطر که بیشتر این تعاریف مادی و محدود بوده و از تعریف تمدن واقعی دور هستند، از بیان آنها خودداری کرده و به جامع و کاملترین آنها میپردازیم: «تمدن، مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در یک منطقه، کشور یا عصر معین، یا حالات پیشرفته و سازمان یافته فکری و فرهنگی هر جامعه است که نشان آن، پیشرفت در علم و هنر و ظهور نهادهای اجتماعی و سیاسی است»[۳].[۴].
نکات
در دعای ابراهیم دو محور ایجاد مدنیت و تمدن مطرح شده است:
- توجه مردم و جریانهای اجتماعی به یک مکان و سکونت در آن و رفت آمد بهسوی آن: فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ[۵]
- وجود رفاه، غذا، لباس، مسکن، و آن چه مورد احتیاج زندگی است: وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ[۶] که هر چند مکه فاقد کشت و زرع بوده است؛ ولی رفت آمد مردم باعث رونق اقتصادی، و وفور ثمرات که از مکانهای دیگر منتقل میگردد و قرآن چنین میگوید: أَوَلَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ[۷] و محور سوم و دعای تکمیلی ابراهیم: رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ[۸] میباشد که نقش پیامبر گرامی اسلام در جامعه مکی و مدنیت ایجاد شده توسط ابراهیم برجسته میشود که خدایا پیامبری برای آنها بفرست که فرد و جامعهسازی انجام دهد و تزکیه و تعلیم را سر لوحه برنامه تمدنسازی قرار دهد و برای خداوند در مقابل ادعای یهود که ابراهیم را مخصوص خودشان و متعلق به قوم یهود میدانستند میفرماید، نزدیکترین مردم به ابراهیم، پیروان راه ابراهیم و این پیامبراست: إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا[۹] و جریان پیامبر اسلام امتداد جریان ابراهیم است و دین حنیف مسلم را که اساس تمدن توحیدی است ادامه داده است.[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ ساموئل هانتینگتون، برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی، ص۵۹.
- ↑ فخرالدین حجازی، نقش پیامبران در تمدن انسان، ص۲۰ – ۱۹.
- ↑ تاریخ تمدن، ج۱، ص۳۳۷.
- ↑ خسروپناه و شاهرخ اصفهانی، «تمدن اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۸۷۶
- ↑ «پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.
- ↑ «پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.
- ↑ «و گفتند: اگر این رهنمود را با تو پی بگیریم ما را از سرزمینمان میربایند؛ آیا ما به آنان در حرمی امن جایگاه ندادیم که فرآوردههای هر چیز را که رزقی از نزد ماست به سوی آن میآورند؟ اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره قصص، آیه ۵۷.
- ↑ «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
- ↑ «بیگمان نزدیکترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۳۳۹.