اسحاق بن موسی الکاظم در معارف و سیره رضوی
مقدمه
او برادر حضرت رضا(ع) میباشد، و شیخ طوسی وی را در باب اصحاب آن حضرت ذکر کرده است ولی از حالات و خصوصیاتی او مطلبی نیاورده است، او میگوید: عموی من محمد بن جعفر در مکه قیام کرد و مردم را به طرف خود فرا خواند و خویشتن را به عنوان امیرالمؤمنین معرفی نمود و گروهی هم با وی بیعت کردند.
امام رضا(ع) نزد او رفت در حالی که من هم با او بودم، امام به او فرمودند: ای عمو پدرت را تکذیب مکن و برادرت را به دروغ نسبت مده، و بدان که این موضوع به جایی نخواهد رسید، بعد از نزد محمد بیرون شد و من هم به اتفاق او خارج گردیدم.
چندی از این جریان نگذشت که جلودی آمد و با او برخورد کرد و او را منهزم ساخت، بعد او را تأمین داد، او هم لباس سیاه که شعار عباسیان بود پوشید، و بالای منبر رفت و خود را خلع کرد و گفت خلافت به مأمون تعلق دارد و من حقی در آن ندارم، بعد از آن او را به خراسان بردند و او در جرجان وفات کرد.[۱]