بسر بن سفیان
مقدمه
درباره زندگانی وی تا سال ششم هجری اطلاعات چندانی در دست نیست. او از بزرگان قبیله خزاعه بود که پیامبر (ص) در سال ششم هجری طی نامهای او را به دین اسلام فرا خواند.[۱] وی با پذیرش درخواست پیامبر (ص) در مدینه به حضور آن حضرت رسید و پس از مدتی چون عزم بازگشت نزد خانوادهاش کرد به پیشنهاد پیامبر (ص) برای شرکت در سفر عمره همراه مسلمانان در مدینه ماند، بُسر در این سفر شرکت کرد و مأمور خرید قربانی از سوی پیامبر شد.[۲] آن حضرت در میان راه او را برای خبرگیری از قریش به مکه فرستاد،[۳] زیرا قریش از اسلام آوردن او خبر نداشتند.
بُسر پس از کسب اطلاع از قریش مبنی بر تدارک سازماندهی لشکری به فرماندهی خالد بن ولید در نزدیک مکه برای رویارویی با پیامبر و مسلمانان،[۴]به نزد پیامبر (ص) آمد و خبر آمادگی و تصمیم قریش را به اطلاع ایشان رساند، ازاینرو پیامبر (ص) به کمک راه بلدی مسیر خود را تغییر داد تا با لشکر قریش مواجه نشود.[۵] بسر در سال هشتم و در جریان فتح مکه از طرف پیامبر (ص) به سوی قبیله بنوکعب رفت تا نیروهای این قبیله را برای مقابله با قریش بسیج کند. پس از آمادگی نیرو او یکی از سه پرچمدار آن قبیله در فتح مکه شد. بسر در غزوه حُنَین نیز پرچمدار همین قبیله بود [۶] و پس از جنگ به فرمان پیامبر (ص)، برای اسیرانی که پوشش مناسبی نداشتند از مکه لباس خرید.[۷]در سال نهم هجری که پیامبر (ص) افرادی را برای گرفتن صدقات به سوی قبایل میفرستاد، بسر را مأمور جمعآوری صدقات بنوکعب کرد.[۸] در مأموریت دیگری او مأمور جمعآوری صدقات خزاعه شد که پس از دریافت صدقات آنان، قبیله بنیتمیم راه را بر او بستند، ازاینرو پیامبر (ص) عُیَیْنَة بن حِصْن را با ۵۰ سوار برای یاری او و سرکوبی آنان فرستاد.[۹] بُسر در جنگ تَبوک به همراه عدهای دیگر، برای بسیج نیروهای بنوکعب و شرکت در جنگ[۱۰] از سوی پیامبر مأموریت یافت و پس از آن دیگر خبری از وی در منابع دیده نمیشود.[۱۱].
بسر بن سفیان در شأن نزول
برخی از مفسران ذیل آیه ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ﴾[۱۲] آوردهاند که وی (قبل از مسلمان شدن) و دو تن دیگر از مشرکان نسبت به ذبح حیوانات با مسلمانان به جدال برخاسته، گفتند: آیا شما از آنچه خود میکشید میخورید؛ ولی از آنچه خداوند کشته است (مردار) نمیخورید؟[۱۳] که خداوند پیامبر (ص) را از نزاع با آنان برحذر داشت: ﴿فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ﴾، هرچند بسیاری از مفسران این آیه را با توجه به ادامه آنکه درباره اهل کتاب است، به یهود مربوط میدانند.[۱۴][۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۴۷؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۲۴؛ الطبقات، ج ۵، ص ۴۵۸.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۵۷۲.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۵۷۲.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۵۷۹؛ السیرهالنبویه، ج ۳، ص ۳۰۹؛ الثقات، ج ۱، ص ۲۹۷.
- ↑ السیرهالنبویه، ج ۳، ص ۳۰۹ ـ ۳۱۰.
- ↑ المغازی، ج ۳، ص ۸۹۶.
- ↑ المغازی، ج ۳، ص ۹۴۳.
- ↑ الطبقات، ج ۱، ص ۲۲۴؛ ج ۲، ص ۱۲۱؛ المغازی، ج ۳، ص ۹۷۳.
- ↑ الاصابه، ج ۴، ص ۴۱۹ ـ ۴۲۰.
- ↑ المغازی، ج ۳، ص ۹۹۰.
- ↑ بارانی، محمد رضا، مقاله «بسر»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «برای هر امّتی آیینی نهادهایم که آنان بر همان (آیین) رفتار میکنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بیگمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.
- ↑ غررالتبیان، ص ۳۵۴؛ تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۲۵۰؛ روح المعانی، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۲۹۰.
- ↑ روح المعانی، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۲۹۰.
- ↑ بارانی، محمد رضا، مقاله «بسر»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.