بحث:هانی بن عروه مرادی در تراجم و رجال
مقدمه
هانی فرزند عروة بن نمران مرادی، کنیهاش ابویحیی از قبیله مذحج کوفه بود، او و پدرش عروه هر دو از اصحاب رسول خدا(ص) و از شیعیان به نام امیرالمؤمنین(ع) بودند، و هانی در جنگهای جمل، صفین و نهروان در رکاب آن حضرت جنگید و امام(ع) را یاری نمود[۱].
مسعودی مؤرخ معروف مینویسد: هانی از بزرگان و شخصیتهای والا مقام کوفه به شمار میرفت و در رکاب او چهار هزار نیروی سوارهنظام و هشت هزار نیروی پیاده نظام بودند[۲].[۳]
هانی و بیعت با مسلم بن عقیل
وی با همه نفوذ و قدرتی که داشت پس از هلاکت معاویه و اطلاع از هجرت امام حسین(ع) به مکه با جمعی از بزرگان کوفه از حضرت حسین(ع) دعوت کردند برای رهبری امت اسلامی به کوفه تشریف آورد و هنگامی که مسلم بن عقیل از طرف امام(ع) به کوفه آمد با او بیعت کرد و تا پایان جان از او حمایت نمود[۴].[۵]
عیادت ابن زیاد از هانی بن عروه مرادی
موقعی که ابن زیاد از بصره برای حکومت به کوفه وارد شد تا جلوی پیش روی حضرت مسلم بن عقیل و یاران او را بگیرد، در ابتدای برای نزدیکی به هانی به عیادت او رفت و عمارة بن عبد سلولی یکی از شیعیان و علاقهمندان به امام حسین(ع) از هانی خواست که او را در این دیدار به قتل برساند، اما هانی این پیشنهاد را نپذیرفت و حاضر به کشتن ابن زیاد نشد. و ابن زیاد برای بار دوم به خانه هانی رفت تا از شریک بن اعور که همراه او از بصره به کوفه آمده بود عیادت نماید، و در این دیدار هم شریک به مسلم بن عقیل که در خانه هانی مخفی بود پیشنهاد داد، ابن زیاد را در این ملاقات به قتل برساند. اما مسلم بن عقیل حاضر به این کار نشد و ابن زیاد بدون حادثهای شریک را ملاقات کرد و به کاخ خود بازگشت.[۶]
شهادت هانی
موقعی که ابن زیاد اطلاع یافت که مسلم بن عقیل در خانه هانی مخفی شده و منزل او محل رفت و آمد شیعیان و مرکز برنامهریزی بر ضد دستگاه حکومتی او شده سخت برآشفت و با نقشه و تزویر از محمد بن اشعث و اسماء بن خارجه و عمرو بن حجاج زبیدی از بزرگان سرشناس کوفه خواست هانی را با احترام به کاخ حکومتی دعوت کنند تا با او مذاکره و گفتوگو نماید.
این سه نفر به ملاقات او رفتند و هانی را برای دیدار با ابن زیاد دعوت کردند و به او تعهد دادند که گزندی به وی نخواهد رسید. هانی با اطمینان از این ملاقات که قصد سویی به او نخواهد شد به همراه آنان به نزد ابن زیاد رفت اما به محض ورود بر این زیاد مورد اهانت قرار گرفت و به او گفت منزل تو محل رفت و آمد شیعیان و توطئهگران بر ضد حکومت ما شده و مسلم بن عقیل در منزل تو سکنا گزیده است!
هانی اگر چه خواست با توجیه و تمهیدی ابن زیاد را مجاب کند اما ناگهان جاسوس ابن زیاد به نام معقل که دائماً در خانه هانی رفت و آمدی داشت حاضر شد و هانی متوجه گشت که تمام اخبار مسلم بن عقیل و یاران او لو رفته و ابن زیاد از آنها آگاه است در اینجا ابن زیاد از هانی خواست مسلم بن عقیل را تحویل دهد اما هانی زیر بار نرفت و گفت او مهمان من است و من چنین کاری نخواهم کرد. در این موقع ابن زیاد به ضرب و جرح هانی همت گماشت و با چوب دستی خود بر سر و صورت او زد و او را مجروح کرد به طوری که سر و صورت و لباس هانی به خون رنگین شد. بعد او را زندانی کرد و دستور داد مسلم بن عقیل را هم دستگیر و سرانجام حضرت مسلم بن عقیل با هانی را در روزی که امام حسین(ع) از مکه - روز هشتم یا نهم ذیحجه شصت هجری به جانب کوفه حرکت کردند - مسلم بن عقیل و هانی به شهادت رسیدند و سپس ابن زیاد دستور داد سر مسلم بن عقیل و هانی را از بدن جدا و برای یزید فرستاد و بدن این دو شخصیت الهی را ریسمان بستند و در بازار کوفه کشاندند و بعد در محله جمعآوری زبالههای کوفه به صورت واژگون به دار آویختند[۷].
شهادت هانی در سن ۷۹ سالگی بود[۸].[۹]
پانویس
- ↑ ابصار العین، ص۱۲۵؛ و ر.ک: تاریخ طبری وقایع سال ۶۰ و ۶۱ ه.ق.
- ↑ مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۹.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۴۱۴-۱۴۱۵.
- ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۳.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۴۱۵.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۴۱۵-۱۴۱۶.
- ↑ ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۶۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۹؛ مناقب ابنشهرآشوب، ج۴، ص۹۴؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۴۴.
- ↑ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۸.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۴۱۶-۱۴۱۷.