خیر و شر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

تاریخ بحث از خیر و شر، به بلندای تاریخ انسان است. انسان از آن روز که پدید آمد و خود را شناخت، خوبی و بدی کارها و خیر و شر رویدادها برایش مطرح بود. او از آن هنگام که چشم بر این جهان گشود و از مرتبت انسانی خویش آگاهی یافت، تلخ و شیرین حوادث و رنج و لذتی که از آنها برایش رخ می‎‌نمود، پرسش‎‌هایی را در پیش چشم‎‌هایش نمودار می‌ساخت و به ‎زودی دریافت که عرصه حیات خاکی، آمیزه‌ای از نیکی و بدی است و زندگانی سراسر لذت و شادی و بی‌درد و رنج، آرزویی است که باید در پس این دنیا به جست‎وجویش پرداخت. اگر رویارویی با خوشی‌‎ها انسان را به غفلت می‌کشاند، دردآلودی و اندوه‌باری زندگی، عقل و فطرتش را بیدار می‌کند و ذهنش را به کاوش فرامی‎‌خواند و پرسش‎‌هایی از این دست را پیش رویش می‌نهد: «چیستیِ» خیر و شر؛ «چگونگی» پدید آمدن آن‎ها؛ «چراییِ» پیدایی خیر و شر؛ «پدیدآورندۀ» خیر و شر. از این رو، موضوع خیر و شر جنبه‌هایی پرشمار و گوناگون یافته است که فیلسوفان و متألهان بنابر ذوق و سلیقه خویش و نیز بنابر اهمیت موضوعی که پیش روی داشته‌اند، هر یک به جنبه‌ای از جنبه‌‎هایش پرداخته‌اند. این موضوع در پیشگاه پیامبران نیز مطرح بوده است و آنان نیز در آن نگریسته‌اند. امیرمؤمنان علی(ع) نیز با نگاه ژرف خویش به این موضوع نگریسته و درباره‌اش سخن گفته است. از منظرهای گوناگون می‌توان به خیر و شر نگریست که هر یک از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند:

  1. پرسش از چیستی و حقیقت خیر و شر و این‎که آیا خیر و شر جزو حقایق نفسی‎‌اند یا حقایق نسبی؟ آیا اموری انفسی‌اند یا اموری عینی؟ آیا تنها اموری انسانی‎‌اند یا شامل موجودات دیگر نیز هستند؟ آیا حقیقت این دو، یک چیز است یا دو چیز و با دو سرشت گوناگون؟
  2. جست‎وجو از چگونگی پدید آمدن خیر و شر و اینکه از چه منبعی سرچشمه می‌‎گیرند و چه عواملی در پدید آمدنشان دخیل‌ند؟ آیا هر دو را سرچشمه‌ای یگانه است؟ در این صورت، چگونه ممکن است شیرینی‎‌ها و تلخی‎‌ها و دردها و لذت‌‎ها، همه از سرچشمه‌ای یگانه جریان یابند؟
  3. پرسش از چرایی پدید آمدن خیر و شر و این‎که هدف از آفرینش آن‎ها چیست و آیا در اینجا هدفی هست؟ فواید شر چیست و چرا انسان در این جهان پرمحنت و بلا گرفتار آمده است؟
  4. ارتباط خیر و شر با وجود خداوند چگونه است، و آیا خیرات عالم دلیلی بر وجود خداوندند؟ آیا شرور این جهان، دلیلی بر نفی وجود خداوند نیستند؟
  5. ارتباط این موضوع با صفات خداوند و این‎که آیا خداوند رحیم و مهربان باید همواره خیر مخلوقات خود را فراهم کند و آن‎ها را از ضرر و زیان برهاند؟ آیا وجود شرور در جهان با عدالت خداوند یا حکمت الهی سازگار است؟ آیا وجود شر نشانه ضعف و عجز پروردگار از نابود کردن آن نیست؟
  6. ارتباط این موضوع با اراده خداوند و قضای الهی و اینکه چگونه ممکن است اراده خداوند به شر تعلق گیرد؟ آیا اراده خداوند به شر امری تبعی است یا اصیل؟ آیا آن‎چه اصالتا می‌تواند متعلق اراده خداوند شود، جز خیر نیست؟
  7. ارتباط خیر و شر با افعال خداوند چیست؟ آیا جهان که کار خداوند است، می‌تواند دارای شرور باشد یا تنها باید دارای خیرات باشد؟ آن‎چه «نظام احسن عالم» می‌‎خوانند، به چه معنا است و آیا با وجود شر سازگار است؟

در این مقاله سه پرسش نخست مورد توجه قرار خواهند گرفت و ما می‌‎کوشیم به گونه‌ای مختصر از آن‎ها سخن گوییم و دیدگاه امیرمؤمنان علی(ع) را درباره آن‎ها نمودار سازیم. چهار پرسش دیگر را باید در دیگر مقاله‌های این مجموعه و دیگر منابع جست[۱].[۲].

منابع

پانویس

  1. رجوع کنید به مقالات «قضا و قدر»، «عدل الهی و جبر و اختیار»، «هدایت و ضلالت»، «سعادت و شقاوت»، در همین مجموعه؛ مطهری، عدل الهی؛ خواجه‎نصیرالدین طوسی و ابن‎سینا، شرح‎ الاشارات، ج۳، ص۳۳۳ و ۳۱۹؛ ملاصدرا، الاسفار الاربعه، ج۷، ص۱۱۸ - ۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ج۱۳، ذیل آیه ۸۳ سوره اسراء؛ میرداماد، القبسات، ص۴۴۳ - ۴۲۸؛ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج۲، درس ۷۰؛ شیخ اشراق، حکمة الاشراق، ترجمه سید جعفر سجادی، ص۳۷۷؛ پلانتینجا، فلسفه دین: خدا، اختیار و شر، ص۱۲۳ - ۳۵ و ۲۳۰ - ۱۹۳؛، مکی، جی. ال. «شر و قدرت مطلق»، ترجمه محمدرضا صالح نژاد، کیان، ش۳؛ صادقی،«رو در رو با جی.ال.مکی در مسئله شر و قدرت مطلق»، کیان، ش۱۷؛ آدامز، «آیا خدا باید بهترین را بیافریند»، ترجمه رضا برنجکار، کیهان اندیشه، ش۶۲؛ پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه نراقی و سلطانی؛ هیک، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی،۱۳۰ - ۹۵؛ عابدی شاهرودی «سلسله مقالاتی پیرامون مسئله شر» کیهان اندیشه، ش۴۷-۵۲.
  2. صادقی، هادی، مقاله «خیر و شر»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۳۴۳.