تعلیم اسماء در کلام اسلامی
تعلیم اسماء عبارت است از تعلیم برخی از حقایق توسط خداوند به حضرت آدم (ع) در پی اعتراض ملائکه به خلقت انسان و مقصود از تعلیم اسماء، شناخت حقاق و سنن حاکم بر آنهاست. این تعلیم گرچه در مورد حضرت آدم (ع) بوده است، ولی مخصوص او نبوده و شامل انبیاء و امامان (ع) نیز میشود.
معناشناسی
قرآن کریم در آیات: وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسمَْاءَ كلَُّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلىَ الْمَلَئكَةِ فَقَالَ أَنبُِونىِ بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الحَْكِيمُ قَالَ يََادَمُ أَنبِئْهُم بِأَسمَْائهِِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسمَْائهِِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنىِّ أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ [۱] به آموزش آدم و خلافت او و آزمایش فرشتگان به وسیلۀ علم الاسماء اشاره میکند. خداوند متعال پیش از جعل خلافت حضرت آدم (ع)، موضوع را با فرشتگان در میان گذاشت، فرشتگان از خلقت و خلافت چنین موجودی تعجب کردند؛ زیرا معتقد بودند با وجود آنان نیازی به وجود موجودی نیست که در زمین فساد کرده و خونریزی به پا میکند. خداوند متعال به آنان فرمود حقایقی را میداند که آنان نمیدانند. خداوند سبحان "علم الاسماء" را به طور کامل به حضرت آدم آموخت: وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسمَْاءَ كلَُّهَا ، آنگاه مسمای آن اسماء را بر فرشتگان عرضه کرد و از آنان خواست که از نامهایشان خبر دهند، فرشتگان اظهار عجز کردند، خداوند متعال از آدم (ع) خواست که اسامی آنان را به فرشتگان خبر دهد و او فرشتگان را از نامهای آنان آگاه ساخت[۲].
تفاسیر علم الاسماء
تفسیرهای مختلفی از علم الاسماء صورت گرفته است:
- برخی از مفسران معتقدند خداوند به حضرت آدم (ع) نام تمامی مخلوقات مانند اشخاص، شغلها، درختان، سرزمینها و... را آموخت.
- بنابر تفسیری دیگر، علم به أسماء، آگاهی از حقایق کلی هستی است.
- در تفسیری، شناخت اسماء حسنای الهی بر شناخت پیامبران و امامان (ع) تطبیق شده است[۳].
- برخی دیگر مقصود از اسماء را حقایق غیبی عالم میدانند که نشانۀ خدا هستند، حقایقی که خزائن جهان هستند و نزد خدا ذخیرهاند و...[۴].
در مجموع مقصود از تعلیم اسماء، شناخت حقاق و سنن حاکم بر آنهاست. به این ترتیب آدم به تمامی اسرار جهان آشنا شد و شایستگی و استعداد درک همه این اسرار را برای فرزندان خود به جای گذارده است.
در روایتی از امام صادق (ع) سؤال شد که خداوند به آدم چه آموخت؟ حضرت فرمودند: "خداوند به آدم تمام زمینها، کوهها، درهها و بستر رودخانهها را آموخت، سپس به فرشی که زیرپایش گسترده بود نظر افکند و فرمود: حتّی این فرش هم از اموری بود که به آدم تعلیم داد"[۵].[۶]
علم الاسماء و آگاهی از غیب
اسماء هر چه بوده از حقایق غیبی است که از دیدگاه فرشتگان پنهان بود و سپس حضرت آدم (ع) به دستور خداوند آنان را از این "غیب" آگاه ساخت؛ چراکه در ادامه آمده است: قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ [۷] و با توجه به آیه وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ [۸]، غیب بر حقایق کلی و پوشیده در نزد خداوند مطابقت دارد که محدود به حد مشخصی نیست. توضیح اینکه: "اسماء" جمع "اسم" به معنی نام است ولی در اینجا مقصود این نیست که فقط نامهای موجودات زمینی و آسمانی را به او تعلیم کرد؛ زیرا فرا گرفتن نامِ تنها، بدون آشنایی با حقیقت آن، برای حضرت آدم (ع) امتیازی نخواهد بود، بلکه منظور این است که خداوند را از حقایق موجودات آگاه ساخت، گواه مطلب این است که در آیه ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ [۹]، ضمیر جمع عاقل "هم" آورده شده است، در صورتی که اگر منظور فقط "اسماء" بود باید "عرضها" گفته میشد؛ زیرا در جمع غیر عاقل ضمیر مفرد مؤنث "ها" آورده میشود[۱۰].
علم امامان به اسماء
این آیات گرچه در مورد حضرت آدم (ع) نازل شده است ولی تعلیم اسماء مخصوص او نیست، بلکه انبیاء و امامان (ع) را شامل میشود. بنابراین پیامبران و امامان (ع) آگاه به تمام حقایق هستی هستند. چه اینکه پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: «جبرئیل به من خبر داده که خداوند نام هر چیز را به تو تعلیم داده همانطور که به آدم اسماء را آموخته بود»[۱۱]و
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و خدا همه معانى نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست میگویید از اسامى اینها به من خبر دهید گفتند منزهى تو ما را جز آنچه خود به ما آموختهاى هیچ دانشى نیست تویى داناى حکیم فرمود اى آدم ایشان را از اسامى آنان خبر ده و چون آدم ایشان را از اسماءشان خبر داد فرمود آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمانها و زمین را میدانم و آنچه را آشکار میکنید و آنچه را پنهان میداشتید میدانم» سورۀ بقره، آیۀ ۳۱ ـ ۳۳.
- ↑ ر. ک: رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱، ص۲۲۴ ـ ۲۲۷؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، فصل اول.
- ↑ ر. ک: هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، فصل اول.
- ↑ ر. ک: رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱، ص۲۲۴ ـ ۲۲۷.
- ↑ «الْأَرَضِینَ وَ الْجِبَالَ وَ الشِّعَابَ وَ الْأَوْدِیَةَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَی بِسَاطٍ تَحْتَهُ فَقَالَ وَ هَذَا الْبِسَاطُ مِمَّا عَلَّمَه»؛ تفسیر البرهان، ج ۱، ص۱۶۸.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن.
- ↑ «فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمانها و زمین را میدانم» سوره بقره، آیه ۳۳.
- ↑ «و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمیفرستیم» سوره حجر، آیه ۲۱.
- ↑ «سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد» سوره بقره، آیه ۳۱.
- ↑ ر.ک: سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۷؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، فصل اول.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن