بصیرت در معارف و سیره علوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

یکی از ابعاد شایستگی از نظر قرآن کریم «بصیرت» است. منظور از بصیرت، نوری است که خداوند - تبارک و تعالی - در ذهن افراد مؤمن و متقی ایجاد می‌کند تا آنچه را که از طریق دانش مدیریت نمی‌توان دید، ببینند. بصیرت به این معنا، به عنوان معیاری مستقل و جدای از علم ذکر شده است؛ زیرا امری درونی، ذاتی و خدادادی است که قابل کسب و یادگیری نمی‌باشد، بلکه بیشتر از طریق تزکیه نفس و تقویت معنویات حاصل می‌شود، بر خلاف علم که می‌توان آن را از طریق آموزش و یادگیری به دست آورد. به عبارت دیگر، منظور از بصیرت، احساس ویژه‌ای (نور) است که شکوفایی آن انسان را به انجام کار از طریق دیگران قادر می‌سازد و او را دارای هنر مدیریت می‌نماید[۱]. از نظر قرآن کریم، کسانی که واجد این بصیرت و نور باشند، نسبت به کسانی که فاقد آن هستند، از شایستگی بیش‌تری برخوردار بوده و می‌توانند نقش تعیین کننده در تصحیح برخوردهای اجتماعی اداره سازمان و جامعه داشته باشند. خداوند در قرآن می‌فرماید: وَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا[۲]. از این آیه استفاده می‌شود که این نور بصیرت نقش نور چراغ را ایفا می‌کند؛ همان‌گونه که نور چراغ راه را از چاه مشخص می‌کند، نور بصیرت نیز به افراد بینش اجتماعی می‌دهد که با افراد گوناگون سازمان، گروه‌ها و جامعه و همچنین با مسائل و پیشامدهای مختلف سازمانی و اجتماعی چگونه برخورد کنند. این نور به رهبران و مدیران راه صحیح را ارائه می‌نماید. از این رو، بسیاری از انبیا برای تأثیرگذاری بیشتر بر افراد جامعه، در روز عرفه خواهان این نور بصیرت از خداوند شدند، چنان که از حضرت علی(ع) نقل شده که رسول اکرم(ص) فرمود: بیشتر دعای من و دعای پیامبران پیش از من این دعا بود... خداوندا! در قوه شنوایی من نور قرار ده و در قوه بینایی‌ام نور عنایت کن و دلم را نورانی فرما[۳]. یا امام سجاد(ع) می‌فرماید: خدایا! نوری به من عنایت کن که در پرتو آن در جامعه حرکت کنم و با آن در تاریکی‌ها راه یابم[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۴۷.
  2. «و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زنده‌اش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه می‌رود، چون داستان کسی است در تیرگی‌ها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدین‌گونه آنچه کافران می‌کردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.
  3. محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۵۲.
  4. انصاریان، حسین، ترجمه صحیفه سجادیه. دعای ۲۱.
  5. چناری، امید، وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی ص ۱۴۵.