بصیرت در معارف و سیره حسینی
واژهشناسی لغوی
- این واژه برگرفته از ریشه عربی "ب ـ ص ـ ر" است[۱]. در نثر و شعر قدیم فارسی فراوان یافت میشود[۲] و غالباً به صورت ترکیبی اضافی با واژه چشم به کار میرفته و در برابر بینایی حسی و ظاهری، به معنای بینایی قلبی و شهودی بوده است.
مقدمه
- از ویژگیهای فکری و عملی یاران سید الشهدا (ع) در نهضت عاشورا، بصیرت و بینش بود. در فرهنگ دینی و متون معارف، از کسانی با عنوان اهل البصائر یاد شده است، یعنی صاحبان روشن بینی و بیدار دلی و شناخت عمیق نسبت به حق و باطل، امام و حجت الهی، راه و برنامه، دوست و دشمن، مؤمن و منافق. صاحبان بصیرت، چشم درونشان بیناست، نه تنها چشم سر. با آگاهی، هشیاری و انتخاب گام در راه میگذارند و عملکرد و موضعگیریهایشان ریشه اعتقادی و مبنای مکتبی و دینی دارد، جهادشان مکتبی و مبارزاتشان مرامی است، نه سودجویانه و دنیاپرستانه یا نشات گرفته از تعصبات قومی و جاهلی، یا تحریک شده تبلیغات فریبکارانه جناح باطل و سلطه زور. اهل بصیرت، راه خود را روشن و بیابهام و بحق میبینند و باطل بودن دشمن را یقین دارند و با تطمیع و تهدید، نه خود را میفروشند و نه دست از عقیده و جهاد بر میدارند. شمشیرها و جهادشان پشتوانه عقیدتی دارد. به فرموده امام علی: «بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِم»[۳]
- اینگونه مدافعان بینادل و پیروان دل آگاه، هم در رکاب علی با معاویه میجنگیدند، هم در همه حال امام مجتبی را حمایت میکردند، هم در عاشورا جان خویش را فدای امام خویش و نصرت قرآن میکردند. این از سخنرانیها و رجزها و پاسخهایشان روشن بود. سید الشهدا (ع) را امامی میدانستند که باید یاریش کرد و جان در راهش باخت و دشمنانش را کافردلان نفاق پیشهای میشناختند که جهاد با آنان همچون جهاد با مشرکان بود و اجر داشت. سخنان امام حسین (ع)، امام سجاد (ع)، حضرت اباالفضل، علی اکبر، جوانان بنی هاشم، یاران ابا عبدالله همه گویای عمق بصیرت آنان است.
- امام صادق درباره حضرت عباس، تعبیر نافذ البصیرة دارد، که گویای عمق بینش و استواری ایمان او در حمایت از سید الشهداست: « كَانَ عَمِّنَا الْعَبَّاسِ بْنِ عَلِيٍّ نَافِذُ الْبَصِيرَةَ صُلْبِ الايمان»[۴] در زیارتنامه حضرت عباس است: «أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ مُقْتَدِياً بِالصَّالِحِينَ...» سخن علی اکبر خطاب به امام که مگر ما بر حق نیستیم؟ مشهور است. در جبهه مقابل، کوردلانی دنیا طلب و فریب خوردگانی بی انگیزه و تحریک شدگانی نادان بودند که تبلیغات اموی چشم بصیرتشان را بسته بود و لقمههای حرام، گوش حقیقت نیوش را از آنان گرفته بود[۵].
منابع
پانویس
- ↑ لسانالعرب، ج۲، ص۴۱۸ـ۴۱۹، «بصر»؛ لغت نامه، ج۳، ص۴۲۰۶، «بصیر».
- ↑ لغت نامه، ج۳، ص۴۲۰۶.
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۴۳۰
- ↑ ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۰.