اذان در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

جملات مخصوص برای اعلام وقت نماز‌ و‌...

اذان، اسم مصدر باب تفعیل[۱]. یا اسمی است که قائم‌مقام ایذان می‌شود[۲]. و به‌معنای اعلام و به همین معنا در آیات ۳ توبه[۳]، ۲۷ حج[۴]، و ۴۴ اعراف[۵] به‌کار رفته است.

اذان در اصطلاح شرع، جملات مخصوصی است که در مواردی، از‌جمله اعلام وقت نماز و به‌عنوان مقدّمه نماز، تشریع شده است.[۶]. از نظر شیعه و برخی از اهل‌سنت، این جملات به‌صورت وحی به‌وسیله جبرئیل بر پیامبر عرضه گشت،[۷]. امّا مشهور اهل‌سنّت، القای فقرات اذان را در خواب به عبدالله بن زید[۸]. یا برخی دیگر از صحابه[۹]. می‌دانند.[۱۰].

فقرات اذان

مشهور شیعه اذان را دارای ۱۸ جمله می‌دانند: «اَللّهُ اَکْبَرُ» ۴ بار، «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ إِلاَّ اللّهُ، اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ، حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ، حَىَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ، اَللّهُ اَکْبَرُ، لا اِلهَ إِلاّ اللّهُ»، هر کدام ۲ بار.[۱۱]. مشهور اهل‌سنّت، با‌حذف حیّ علی خیرالعمل و گفتن یک بار لا إلـه إلاّ‌اللّه در آخر اذان، آن را دارای ۱۵ جمله می‌دانند. آنان جمله «الصلوة خیرٌ مِن النوم» را در اذان صبح بعد از حیّ علی الفلاح می‌افزایند.[۱۲]. عبارت «اَشْهَدُ أَنَّ عَلِيَّاً وَلِىُّ اللّهِ» گرچه از روزگاری کهن در میان شیعه متداول بوده است و اکنون شعار آنان شمرده می‌شود، نزد علمای شیعه جزئی از اذان محسوب نشده و فقط به استناد روایتی از حضرت صادق(ع) آن را مستحب دانسته‌اند و ذکر آن به قصد جزئیّت جایز نیست.[۱۳]. جمله «حَىَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» نزد امامیه یکی از جملات اذان است که در روایت معراج به آن تصریح شده است.[۱۴]. و بر پایه منابع روایی، این فقره در زمان ابوبکر و عمر در اذان گفته می‌شد و عمر با این پندار که این جمله مردم را از هر کاری به‌سوی نماز می‌کشاند و از جهاد باز‌می‌دارد، دستور داد آن را از اذان حذف کنند[۱۵]. در مورد جمله «الصّلاة خیرٌ من النوم» = نماز از خفتن بهتر است» اهل‌سنّت گفته‌اند: بلال هنگام اذان، این فقره را افزود و پیامبر(ص) نیز تأیید کرد،[۱۶]. ولی امامیه معتقد‌ است که این فقره در زمان پیامبر نبوده، بلکه در زمان عمر به اذان افزوده شده است[۱۷]. و در روایتی که مالک در موطّأ نقل کرده نیز این مطلب تأیید می‌شود.[۱۸]. قرآن کریم در دو آیه با واژه «ندا» و در یک‌آیه با دعا از اذان یاد‌کرده است:

  1. آیه‌ ۵۸ مائده درباره کسانی است که هنگام فراخوانی به نماز به‌وسیله اذان، نماز (یا اذان)[۱۹]. را مسخره می‌کردند: ﴿وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ ٱتَّخَذُوهَا هُزُوًۭا وَلَعِبًۭا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌۭ لَّا يَعْقِلُونَ[۲۰]. فقیهان شیعه[۲۱]. و اهل‌سنت[۲۲]. گفته‌اند: مراد از ندا در این آیه، اذان است و مشروعیت آن از آیه، استفاده می‌شود. از پیوند این آیه با آیه پیشین که می‌گوید: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَتَّخِذُوا۟ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُوا۟ دِينَكُمْ هُزُوًۭا وَلَعِبًۭا مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْكِتَـٰبَ مِن قَبْلِكُمْ وَٱلْكُفَّارَ أَوْلِيَآءَ...[۲۳] استفاده می‌شود که به بازی گرفتن اذان و نماز در حقیقت مسخره کردن دین است و مؤمنان نباید با افرادی که چنین می‌کنند، پیوند داشته باشند.
  2. ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوٰةِ مِن يَوْمِ ٱلْجُمُعَةِ فَٱسْعَوْا۟ إِلَىٰ ذِكْرِ ٱللَّهِ وَذَرُوا۟ ٱلْبَيْعَ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌۭ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ[۲۴] مراد به ندا در این آیه، اذان نماز جمعه است.[۲۵]. برخی از فقیهان اهل‌سنت گفته‌اند: وجوب نماز‌جمعه مشروط به‌شنیدن اذان است، ولی بیش‌تر فقیهان، مخالف این رأی هستند.[۲۶]. برخی[۲۷]. گفته‌اند: از اینکه در غیر نماز‌ جمعه فعل ندا به‌صورت جمع آمده ﴿نَادَيْتُمْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ و در نماز‌جمعه به‌صورت مفرد آمده ﴿نُودِىَ لِلصَّلَوٰةِ به‌دست می‌آید که برای نمازهای یومیه، جایز است افراد مختلفی در یک شهر اذان گفته، در مکان‌های متعدّدی نماز اقامه شود، امّا در نماز جمعه همه مأمور به گفتن اذان و اقامه جمعه نیستند، بلکه مأمور به این هستند که هرگاه اذان نماز‌جمعه گفته‌شد، به‌سوی نماز بشتابند و نیز به‌دست می‌آید که عهده‌دار ولایت در میان مسلمانان، در‌صورت قدرت بر اقامه نماز جمعه، به اذان برای آن فرمان می‌دهد. از آنجا که واژه ندا به صدای خوش تفسیر شده،[۲۸]. شاید به‌دست آید که بهتر است مؤذن صدایی رسا و خوش داشته باشد.
  3. ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًۭا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَـٰلِحًۭا وَقَالَ إِنَّنِى مِنَ ٱلْمُسْلِمِينَ[۲۹] برخی از مفسران، شأن نزول آیه را اذان‌گویان دانسته‌اند،[۳۰]. بر این اساس، اذان نیکوترین سخن و دعوت به‌سوی خدا خواهد بود، دعوتی که با تکبیرشهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبراسلام(ص)، تشویق به نماز، فلاح و بهترین کردار انجام می‌شود.

فخررازی از اینکه در این آیه، اذان، نیکوتر از هر گفتاری شمرده شده، آن را واجب دانسته[۳۱]. و طبرسی از‌جمله ﴿وَعَمِلَ صَـٰلِحًۭا استفاده کرده است که دعوتگر به خدا، از‌جمله مؤذّنان باید به دانش خود عمل کنند تا فریاد آنان بهتر بر دل‌ها نشیند و روان بدان آرامش یابد.[۳۲].[۳۳].

منابع

پانویس

  1. المصباح، ص‌۱۰، مقاییس‌اللغه، ج۱، ص‌۷۷، «اذن».
  2. لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۱۰۵، «اذن».
  3. ﴿وَأَذَٰنٌۭ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ يَوْمَ ٱلْحَجِّ ٱلْأَكْبَرِ أَنَّ ٱللَّهَ بَرِىٓءٌۭ مِّنَ ٱلْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُۥ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌۭ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِى ٱللَّهِ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.
  4. ﴿وَأَذِّن فِى ٱلنَّاسِ بِٱلْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًۭا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍۢ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍۢ «و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.
  5. ﴿وَنَادَىٰٓ أَصْحَـٰبُ ٱلْجَنَّةِ أَصْحَـٰبَ ٱلنَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّۭا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّۭا قَالُوا۟ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌۢ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّـٰلِمِينَ «و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا می‌کنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافته‌ایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافته‌اید؟ می‌گویند: آری آنگاه بانگ برآورنده‌ای در میان آنان بانگ برمی‌دارد که لعنت خداوند بر ستمکاران!» سوره اعراف، آیه ۴۴.
  6. جواهرالکلام، ج‌۹، ص‌۲‌ـ‌۳.
  7. الکافی، ج‌۱، ص‌۳۰۲، الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۶۹۲.
  8. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۰۸.
  9. السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۵۰۹، السیره الحلبیه، ج‌۲، ص‌۹۶.
  10. رضوی، سید عباس، مقاله «اذان»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۱۰.
  11. الخلاف، ج‌۱، ص‌۲۷۸.
  12. الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۷۰۱‌ـ‌۷۰۲.
  13. مستمسک العروه، ج‌۵، ص‌۵۴۴‌ـ‌۵۴۵.
  14. بحارالانوار، ج‌۸۱‌، ص‌۱۴۱.
  15. بحارالانوار، ج‌۸۱‌، ص‌۱۴۰.
  16. السیره الحلبیه، ج‌۲، ص‌۹۷.
  17. النص و الاجتهاد، ص‌۱۹۳.
  18. الموطأ، ج‌۱، ص‌۷۲.
  19. التفسیر الکبیر، ج‌۱۲، ص‌۳۸۰.
  20. «و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی می‌گیرند؛ این از آن روست که آنان گروهی هستند که خرد نمی‌ورزند» سوره ‌مائده، آیه ۵۸.
  21. کنزالعرفان، ج۱، ص‌۱۷۰.
  22. الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۶۹۲‌.
  23. «ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی می‌گیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۵۷.
  24. «ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.
  25. الفقه الاسلامی، ج‌۲، ص‌۱۲۸۳.
  26. الفقه الاسلامی، ج‌۲، ص‌۱۲۸۷‌ـ‌۱۲۸۸.
  27. بحارالانوار، ج‌۸۶، ص‌۱۲۳.
  28. لسان‌العرب، ج‌۱۴، ص‌۹۷، «ندی».
  29. «و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟» سوره فصلت، آیه ۳۳.
  30. الکشاف، ج‌۴، ص‌۱۹۹، احکام‌القرآن، ج‌۴، ص‌۱۶۶۲.
  31. التفسیر الکبیر، ج‌۲۷، ص‌۱۲۵.
  32. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۱۹.
  33. رضوی، سید عباس، مقاله «اذان»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲، ص ۴۱۰.