علم الیقین
یقین عبارت از علم صد در صدی است که شک و تردید در آن راه نداشته باشد و علم الیقین عبارت است از علم به چیزی غایب از چشم و دل بر اساس دلایل عقلی و نظری. یکی از اوصافی که در قرآن کریم برای امامان (ع) بیان شده است یقین است: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ﴾. باید دانست علم لدنی که امامان (ع) از آن برخوردار هستند، یقین تام میآورد که انسان نمیتواند چیز دیگری اراده کند و یکی از استلزاماتش عصمت است.
معناشناسی علم الیقین و برخورداری امام از آن
یقین عبارت است از علم صد در صدی که به هیچ وجه شک و تردیدی در آن رخنه نداشته باشد و علم الیقین عبارت است از علم به چیزی غایب از چشم و دل بر اساس دلایل عقلی و نظری، مانند علم به وجود آتش به واسطه دیدن دود و عین الیقین عبارت است از دیدن آتش بدون واسطه و حق الیقین عبارت است از افتادن در آتش و سوختن در آن؛ یا مانند علم به مرگ که علم الیقین است، مشاهده مرگ و ملایکه آنکه عین الیقین و چشیدن مرگ حق الیقین است. یکی از اوصافی که در قرآن کریم برای امامان (ع) شده است یقین است: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ﴾[۱] و برخی از موضوعات مانند رؤیت ملکوت آسمانها و زمین مقدمۀ حصول مقام یقین قرار گرفته است. به تعبیری دیگر مقصود از رؤیت، مشاهدهٔ عاملان و کارگزان الهی در آسمانها و زمین و دیدن حقیقت زمین و آسمان و ساکنان پیدا و پنهان آن است و ثمرهٔ رؤیت ملکوت در آیهٔ قرآن یقین تعریف شده است. باید دانست علم لدنی که امامان (ع) از آن برخوردار هستند، یقین تام میآورد که انسان نمیتواند چیز دیگری اراده کند و یکی از استلزاماتش عصمت است. بنابراین امام به آن معنایی که قرآن آن را استعمال میکند، کسی است که حجاب از پیش رویش برداشته شده و با مشاهده ملکوت آسمانها و زمین به باطن امور آگاه است، یعنی به اذن خداوند از علم غیب آگاه میشود[۲].
یقین و مراتب آن
حالتی که انسان به حقیقتی آگاه میشود و نسبت به آن هرگونه شک و تردیدی را از قلب و دل خود دور میکند یقین نام دارد[۳]. یقین دارای مراتبی است: علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین[۴]. قرآن کریم در سه جا از مراتب یقین سخن به میان آورده است: ابتدا در سوره تکاثر که دو مرتبه یقین را مطرح کرده است: ﴿كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ﴾[۵] و سپس در سوره واقعه: ﴿إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ﴾[۶] و سوره حاقه: ﴿وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ﴾[۷] که مرتبه سوم را نام برده است.
تفاوت انسانها به مقدار یقینی است که نسبت به موضوعی پیدا میکنند؛ در روایتی آمده است: در محضر رسول خدا (ص) سخن از عیسی بن مریم (ع) به میان آمد که بر روی آب راه میرفت، حضرت فرمود: اگر یقینش بیشتر میشد بر روی هوا هم راه میرفت[۸]. از این سخن استفاده میشود انبیا هم در مراتب مختلفی از یقین قرار دارند[۹].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امامان در قرآن و روایات، ص۳۰؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص۴۶؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امامشناسی، ص۲؛ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۳۱۵.
- ↑ ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۷۵.
- ↑ «هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید، سپس آن را به «دیدار بیگمان» خواهید دید» سوره تکاثر، آیه ۵ ـ ۷.
- ↑ «به راستی این همان «حقیقت بیگمان» است» سوره واقعه، آیه ۹۵.
- ↑ «و اینکه این حقیقت بیگمان است» سوره حاقه، آیه ۵۱.
- ↑ «لَوْ زَادَ یَقِینُهُ لَمَشَی عَلَی اَلْهَوَاءِ»؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۰۲؛ میرزا حسین بن محمد تقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۹۸.
- ↑ ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴.