یهود و مسیح موعود

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۰ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

آن‌گونه که بررسی‌ها نشان می‌دهد، پیش از اسارت قوم یهود و آوارگی آنها توسط‍‌ آشوریان، اندیشه ظهور منجی در ادبیات مذهبی، غیرمذهبی و اساطیر و افسانه‌ها و روایات مکتوب و شفاهی بنی اسرائیل جایی نداشته است. تنها در سده دوم پیش از میلاد بود که ظهور نجات بخش قوم خدا در افکار و اذهان یهود پدید آمده و توسعه یافت.

دانیال نبی به دنبال رنج‌های پیاپی قوم یهود، پایان رنج‌ها را نوید می‌دهد: "در ایام این پادشاه یهود، خدای آسمان‌ها سلطنتی را که تا ابد جاوید خواهد ماند، برپا خواهد نمود و این سلطنت به قوم دیگر غیر از بنی اسرائیل منتقل نخواهد شد، بلکه تمامی آن سلطنت‌ها را خرد کرده و مغلوب خواهد کرد و خود برای همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند".

اشعیای پیامبر نیز در پیش‌گویی‌های خود، آمدن مسیح را مژده داد و فرمود: "برای ما پسری بخشیده می‌شود که سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قادر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد. ترقی سلطنت و سلامتی او را بر کرسی داوود و بر کشور وی پایانی نخواهد بود تا آن‌که انصاف و عدالت را برای همیشه استوار گرداند".

یهودیان بنابر آن‌چه در زبور داوود آمده، خود را وارثان به حق خدا بر زمین می‌پنداشتند: "زیرا که شریران منقطع خواهند گشت و متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک‌زمانی شریر نخواهد بود. اما حکیمان وارث زمین خواهند شد و میراث آنها خواهد بود تا ابد الآباد؛ زیرا متبرکان خداوند، وارث زمین خواهند شد و ملعونان وی منقطع خواهند گشت".

این اندیشه وقتی با پیش‌گویی‌های صریح اشعیا درهم آمیخت، نیرو و امیدی تازه در رگ‌های یهود جریان یافت. ایشان کلام اشعیا را در حافظه خود به خوبی حفظ‍‌ کردند و آن را دست‌مایه عشق به آینده‌ای روشن و افتخارآمیز قرار دادند.

اما صفنیای پیامبر به نابودی رهبران دولت‌ها اشاره می‌کند و آن را مقدمه جهان‌شمولی دین یهود می‌داند: "به منظور گردآوری طوائف بشر بر یک دین حق، سلاطین دول مختلف را نابود کنیم. آن وقت برگردانیم به قوم‌ها، لب پاکیزه را برای خواندن همگی به نام خدای و عبادت کردن ایشان به یک روش".

اندیشه حکومت جهانی مصلح براساس دین یهود ویژگی‌های متفاوتی از هندوئیسم و زرتشت دارد؛ زیرا آنان:

  1. خود را قوم برگزیده و وارث زمین می‌دانند.
  2. منجی را از نسل داوود دانسته، و از این‌رو وی را متدین و مروج دین موسایی می‌دانند.
  3. نبرد با سلاطین و دولت‌ها و نابودی آنان را مقدمه حکومت جهانی منجی یهود برمی‌شمرند.
  4. هرکس که در برابر منجی قرار گیرد، شریر شمرده شده و مشمول عذاب می‌گردد. اگرچه تمام این موارد از اندیشه انتظار نجات‌دهنده در دین یهود، تفکری مهاجم ترسیم می‌کند، اما واقعیت آن است که یهودیان در طول تاریخ به این مسأله از دریچه مذهبی نگریسته، انتظار را یک وظیفه مقدس به شمار آورده‌اند. تنها پس از ورود صهیونیسم سیاسی به دنیای یهود بود که زاویه نگاه برخی یهودیان به این مسأله عوض گردید و تشکیل یک حاکمیت سیاسی را راهگشای "عصر مسیحا" دانستند. هم‌اکنون صهیونیست‌ها با سوءاستفاده از تغییر نگرش بوجود آمده خود را به‌عنوان منتظران واقعی مسیح معرفی کرده‌اند. بی‌گمان طرز تلقی صهیونیسم از مقوله انتظار و ظهور منجی، یکی از بینش‌های چالش‌آفرین و بحران‌ساز فراروی معتقدان به آخر الزمان می‌باشد[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. خلاصه مقالات چهارمین گفتمان مهدویت، رویکرد سیاسی، ص۷.
  2. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۷۸۸.