یأجوج و مأجوج
مقدمه
نام دو قبیله بزرگ که در روزگاران کهن، در زمان ذوالقرنین میزیستند و پیوسته با حملههای خود به مردم اطراف، فتنهگری و غارت میکردند.
در قرآن کریم ﴿ حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لّا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلا قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا فَمَا اسْطَاعُوا أَن يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاء وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴾[۱] از فسادانگیزی این قوم و احداث سدی عظیم و آهنین و عبورناپذیر میان آنان و مردم دیگر به دست ذوالقرنین یاد شده است. منطقه زندگی این قوم مفسده جو و سد ذوالقرنین را در سلسله جبال منتهی به دریای خزر و کوهستانهای قفقاز گفتهاند[۲].
یأجوج و مأجوج کیانند؟
قرآن به خوبی گواهی میدهد که این دو نام، متعلق به دو قبیلۀ وحشی خونخوار بوده است که مزاحمت شدیدی برای ساکنان اطراف مرکز سکونت خود داشتهاند.
به گفتۀ مفسر بزرگ، علامۀ طباطبائی در «المیزان» از مجموع گفتههای تورات استفاده میشود که مأجوج یا یأجوج و مأجوج، گروه یا گروههای بزرگی بودند که در دوردستترین نقطۀ شمال آسیا زندگی داشتند مردمی جنگجو و غارتگر بودند.
دلائل فراوانی از تاریخ در دست است که در منطقۀ شمال شرقی زمین در نواحی مغولستان در زمانهای گذشته گوئی چشمۀ جوشانی از انسان وجود داشته «مردم این منطقه به سرعت زاد و ولد میکردند، و پس از کثرت و فزونی به سمت شرق، یا جنوب سرازیر میشدند، و تدریجاً در آنجا ساکن میگشتند.
برای حرکت سیل آسای این اقوام، دورانهای مختلفی در تاریخ آمده است[۳].
در عصر کورش هجومی از ناحیۀ آنها اتفاق افتاد که در حدود سال پانصد قبل از میلاد بود، ولی در این تاریخ، حکومت متحد ماد و فارس به وجود آمد و اوضاع تغییر کرد و آسیای غربی از حملات این قبائل آسوده شد.
به این ترتیب نزدیک به نظر میرسد که یأجوج و مأجوج از همین قبائل وحشی بودهاند که مردم قفقاز به هنگام سفر کورش به آن منطقه تقاضای جلوگیری از آنها را از وی نمودند، و او نیز اقدام به کشیدن سدّ معروف ذوالقرنین نمود[۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «تا چون میان دو سدّ رسید در برابر آن دو (سدّ) گروهی را دید که (هیچ) زبانی را درست درنمییافتند گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری میورزند، آیا میخواهی برای تو هزینهای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟ گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم. پارههای (بزرگ) آهن برایم بیاورید؛ تا هنگامی که میان دو کوه را (پر و) برابر کرد، گفت اکنون (در کورههای آتش) بدمید؛ تا هنگامی که آن (پارههای آهن) را آتش (گون) کرد، گفت: (اینک) برای من مس گداخته بیاورید تا روی آن بریزم. و (بدینگونه یأجوج و مأجوج) نه میتوانستند از آن بالا روند و نه میتوانستند بدان رخنه کنند. گفت: این بخشایشی از سوی پروردگار من است و چون وعده پروردگارم فرا رسد آن را با خاک یکسان خواهد کرد و وعده پروردگارم راستین است. و در آن روز آنان را وا مینهیم که در یکدیگر موج زنند و در صور دمیده میشود آنگاه آنان را یکجا گرد میآوریم» سوره کهف، آیه ۹۳-۹۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵۳.
- ↑ یکی از آنها دوران هجوم این قبائل وحشی در قرن چهارم میلادی تحت زمامداری «آتیلا» بود که تمدن امپراطوری روم را از میان بردند. و دوران دیگر که ضمناً آخرین دوران هجوم آنها محسوب میشود در قرن دوازدهم میلادی به سرپرستی چنگیزخان صورت گرفت که بر ممالک اسلامی و عربی، هجوم آوردند و بسیاری از شهرها از جمله بغداد را ویران نمودند.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، قصههای قرآن، ص۴۸۳.