سیره علمی امام حسن مجتبی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مرجعیت علمی و دینی‌

مرجعیت علمی و دینی امام مجتبی(ع) در تربیت جمع زیادی از دانشوران تجسّم یافت و با انحرافات دینی که دین و آیین الهی را دستخوش تغییر و دگرگونی ساخته بود، به مخالفت برخاست و از توطئه دگرگون ساختن سنت شریف نبی اکرم(ص) که معاویه از طریق فعال نمودن گردونه جعل روایات و جلوگیری از تدوین احادیث رسول خدا(ص) برای آن طرح و برنامه ریخته بود، جلوگیری به عمل آورد.[۱]

مکتب امام و فعالیت علمی‌

امام حسن(ع) در مدینه دست به ایجاد مکتب بزرگ خویش زد و در نشر فرهنگ معارف اسلام در جامعه اسلامی، فوق العاده به تلاش پرداخت. بسیاری از دانشمندان بزرگ و محدثان و راویان برجسته، به این مکتب گرایش‌ یافتند و امام(ع) آنان را برای انجام رسالت اصلاح‌گرانه جاوید خود که عقل و خرد جامعه را تبلور می‌بخشید و از غفلت و بی‌روحی بیدار می‌ساخت، بهترین یار و یاور به شمار آورد که مورّخان نام برخی از شاگردان و راویان حدیث آن بزرگوار را یادآورد شده‌اند از جمله: فرزندش حسن مثنی، مسیب بن نجبة، سوید بن غفلة، علا بن عبد الرحمن، شعبی، مبیرة بن برکم، اصبغ بن نباتة، جابر بن خلد، ابو الجوزا، عیسی بن مأمون بن زرارة، نفالة بن مأموم، ابو یحیی عمیر بن سعید نخعی، ابو مریم قیس ثقفی، طحرب عجلی، اسحاق بن یسار پدر محمد بن اسحاق، عبد الرحمان بن عوف، سفین بن لیل و عمرو بن قیس را که همه کوفی بودند می‌توان نام برد[۲]. شهر مدینه، به فروغ وجود این اختران علم و دانش و راویان می‌درخشید و در علم و دانش و ادب و فرهنگ و معارف، بارورترین شهرهای اسلام به‌شمار می‌آمد.

امام حسن(ع) همان‌گونه که مسئولیت نشر علم و دانش را در مدینه به عهده داشت، مردم را به فضایل اخلاقی و انجام کارهای نیک و آراسته شدن به سنت نبی اکرم(ص) فرا می‌خواند. این امام همام مشعل فروزان اخلاق پسندیده‌ای که جدّ بزرگوارش رسول خدا(ص) برای اصلاح و تهذیب جامعه به ارمغان آورده بود، پرفروغ نگاه داشت. فضایل بلند اخلاقی امام مجتبی به گونه‌ای بود که حتی نسبت به دشمنان و مخالفان خویش نیز، نیکی و احسان روا می‌داشت. وقتی اطلاع یافت ولید بن عقبه مبتلا به بیماری شده با اینکه ولید به کینه‌توزی و بغض اهل بیت معروف بود، امام(ع) به عیادت وی رفت.

وقتی امام در جای خود قرار گرفت ولید در مقابل او به‌پا خاست و گفت: «من از اموری که بین خود و تمام مردم وجود داشته به پیشگاه خدا توبه می‌کنم جز آن‌چه بین من و پدرت بوده که از آن توبه نخواهم کرد»[۳]. امام(ع) از وی رو گرداند و با وی مقابله‌به‌مثل نکرد، بلکه هدایایی نیز برایش فرستاد[۴].[۵]

مرجعیت اجتماعی‌

مرجعیت اجتماعی امام مجتبی(ع) در مهربانی و احسان و نیکی به مستمندان و پناه دادن به پناه‌جویان، برای رهایی از چنگال ظلم و ستم و آزار و اذیت امویان، تجلّی یافت.

مهربانی با مستمندان‌

امام حسن(ع) نسبت به فقرا و تهیدستان فوق العاده نیکی و احسان می‌نمود آن‌چه را داشت به آنان می‌بخشید و با نیکی و احسان خویش دلشان را سرشار از سرور و شادی می‌کرد، در مورد کرم و بخشش امام حسن(ع) آمده است که: نیازمندی بدو مراجعه کرد حضرت به او فرمود: نیاز خود را در نامه‌ای بنویس و به ما بده. آن شخص چنین کرد و حضرت دستور داد دو برابر آن‌چه را خواسته بود به او بدهند، یکی از حاضران عرضه داشت: ای پسر پیامبر! این نامه برای این فرد چه برکاتی به دنبال داشت؟ حضرت‌ به او پاسخ داد: برکت این نامه برای ما بیشتر است،؛ چراکه او ما را شایسته انجام کار نیک دانست.

آیا نمی‌دانی کار نیک باید پیش از درخواست شخص انجام پذیرد؛ زیرا اگر پس از اعلان نیاز، بدو احسان نمایی، در حقیقت به بهای آبرویش تمام شده و شاید این فرد نیازمند شب را میان امیدواری و نومیدی با اضطراب به‌سر برده و نداند چگونه نیازش برآورده می‌شود، با دل شکستگی به خواسته‌اش می‌رسد یا با شادی و سرور و کامیابی؟. آن‌گاه که نزد تو می‌آید، اندامش می‌لرزد، دلش ترسان است، اگر نیازش را در قبال آبرویش برآورده ساختی، این آبروریزی از احسانی که دریافت کرده است، برایش گرانتر تمام می‌شود. امام مجتبی(ع) حامی مستمندان و محرومان، پناه زنان بی‌سرپرست و یتیمان بود. پیش از این نمونه‌ای از آثار کرم و بخشش و احسان آن بزرگوار که در بخشش و سخاوت ضرب المثل شده، از نظرتان گذشت.[۶]

پناهجویی به امام‌

امام حسن(ع) در مدینه مرکز رسالت جدش رسول خدا(ص)، برای پناه جویان به آن حضرت، دژی استوار و پناهگاهی شکست‌ناپذیر تلقی می‌شد. اوقات شریف خود را به برآوردن نیاز مردم و برداشتن ستم و ظلم و بیداد از آنان مصروف می‌داشت. سعید بن ابی سرح که از ناحیه زیاد، مورد ستم و بیداد قرار گرفته بود، به حضرت پناه آورد، امام او را پناه داد. به گفته راویان: سعید به دوستی و محبت اهل بیت(ع) معروف بود، به همین دلیل زیاد او را تحت پیگرد قرار داد و جهت پناه جستن به امام حسن(ع) به مدینه گریخت، زیاد با اطلاع یافتن از ماجرا، به سراغ برادر و فرزندان و همسر سعید رفت و آنها را زندانی و خانه‌یشان را ویران و اموالش را مصادره کرد، وقتی امام حسن(ع) از قضیه آگاه شد، این کار فوق العاده بر او گران آمد و طی نامه‌ای به زیاد به او دستور داد، سعید را امان دهد و زن و فرزندانش را آزاد و خانه‌اش را بنا کند و اموالش را به وی بازگرداند[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۴، ص ۲۲۴.
  2. تاریخ ابن عساکر ج۱۲، نسخه کپی در کتابخانه امام امیر المؤمنین.
  3. شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۶۴.
  4. حیاة الامام الحسن، ج۲، ص۲۸۸- ۲۸۹.
  5. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۴، ص ۲۲۴.
  6. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۴، ص ۲۲۶.
  7. حیاة الامام الحسن، ج۲، ص۲۸۹- ۲۹۰.
  8. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۴، ص ۲۲۷.