بحث:ابوهریره دوسی در تاریخ اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ابو هریره و احادیث اسرائیلیات

نام، اصل و نسب او به‌طور دقیق روشن نیست و مورّخان در این جهت اختلاف دارند[۱]. حدود ۲۰ سال پیش از هجرت متولّد شد و در سال هفتم هجرت از یمن نزد پیامبر آمد و اسلام را پذیرفت[۲].

وی نخستین راوی است که در اسلام مورد اتّهام قرار گرفت و بسیاری از اصحاب از جمله عمر، عثمان، عایشه او را به دروغگویی متّهم کردند و علی (ع) او را دروغگوترین مردم دانست[۳]. وی روایاتی را از اهل‌کتاب گرفته و آن را به پیامبر و اصحاب نسبت می‌داد. به گفته برخی وی در میان صحابه، بیش از دیگران فریفته کعب‌الاحبار شده و به او اعتماد کرد. کعب با ذکاوت و حیله‌گری، از سادگی ابوهریره بهره می‌برد و هر خرافه و سخن باطلی را که می‌خواست وارد اعتقادات مسلمانان کند به او تلقین و برای تأکید بر این امر، خود روایت ابوهریره را تصدیق می‌کرد[۴]. ابوهریره افزون بر تأثیرپذیری از کعب‌الاحبار، از القائات وهب ابن‌ منبّه نیز متأثّر بوده است[۵] در اواخر عمر، از سوی معاویه والی مدینه شد و در سال ۵۹ هجری و در ۸۰ سالگی در قصر عقیق خود درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون شد[۶].[۷]

ابوهریره

ابوهریره به قدری رسواست که اگر همۀ عقلا و علمای عالم برای موجه جلوه دادن وی بکوشند، تلاششان نزد محققین و منصفین بی‌ثمر خواهد بود. ابوهریره در دروغگویی و جعل و نسبت دروغ به رسول خدا(ص) مشهور است. خود او نیز اعتراف می‌کند که صحابه وی را دروغگو می‌دانند. در کتاب الجمع بین الصحیحین[۸] آمده است: «خرج إلينا أبو هريرة، فضرب بيده على جبهته. فقال: ألا إنكم تحدثون على أني أكذب على رسول الله؟»[۹]؛ ابوهریره به سوی ما آمد پس به پیشانی خود زد و گفت: آیا شما به همدیگر می‌گویید من به رسول خدا(ص) دروغ می‌بندم؟

ابن قتیبه می‌نویسد: وقد أكذبه عمر وعثمان و علي وعائشة[۱۰]؛ علی(ع)، عمر، عثمان و عایشه، ابوهریره را تکذیب کرده‌اند. عمر علاوه بر تکذیب ابوهریره او را مورد اهانت و شتم هم قرار داده و هتک کرده است. زمخشری در کتاب الفائق فی غریب الحدیث می‌نویسد: استعمله عمر على البحرين، فلما قدم عليه قال له عمر: يا عدو الله وعدو رسوله، أسرقت من مال الله؟ فقال: لست بعدو الله ولا عدو رسوله ولكني عدو من عاداهما، ولكنها سهام اجتمعت ونتاج خيل. فأخذ منه عشرة آلاف درهم فألقاها في بيت المال[۱۱]؛ عمر او را به ولایت بحرین منصوب کرده بود وقتی ابوهریره به مدینه آمد و بر عمر وارد شد. عمر به او گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا! آیا از بیت المال دزدی کرده‌ای؟! ابوهریره گفت من دشمن خدا و رسول او نیستم لکن با دشمنان آنها دشمنم و این اموال سهم و حصه‌هایی است که جمع کرده‌ام و اثر زاد و ولد اسبهاست، عمر ده هزار درهم از او گرفت و در بیت المال قرار داد. اگر این اقدام عمر صحیح و نسبتی که به او ابوهریره داده درست بوده است، فتلک مصیبة و اگر ابوهریره راست گفته باشد و عمر بدون دلیل و مجوز شرعی مرتکب این عمل شده است، فالمصيبة أعظم!

مسائل فراوانی در مورد ابوهریره مطرح می‌باشد و کتاب‌های زیادی دربارۀ شخصیت وی نگاشته شده است. مرحوم شرف الدین و شیخ محمود ابوریه هر یک کتابی نوشته‌اند و در شخصیت او بر اساس منابع خدشه کرده‌اند. هر چند در مقابل عده‌ای هم در صدد دفاع از ابوهریره برآمده‌اند. اما چنان که گفتیم ابوهریره برای افراد منصف قابل توجیه نیست، و در طعن او همین مقدار کافی است که امیرالمؤمنین(ع) او را تکذیب کرده است. تکذیب عمر، عثمان و عایشه نیز حجت خوبی برای اثبات دروغگویی ابوهریره نزد اهل سنت است؛ لذا اقرار اهل سنت به اینکه علی، عمر، عثمان و عائشه، ابوهریره را تکذیب کرده‌اند برای قدح او کفایت می‌کند[۱۲].[۱۳]

پانویس

  1. اضواء علی السنة المحمدیه، ص۱۹۶؛ التفسیر والمفسرون، معرفت، ج ۲، ص۱۱۲.
  2. الاعلام، ج۳، ص۳۰۸؛ حلیه‌الاولیاء، ج۱، ص۳۷۶؛ اسرائیلیات در تفاسیر، ص۱۴۱.
  3. اضواء علی‌السنة المحمدیه، ص۲۰۰ ـ ۲۰۴.
  4. التفسیر والمفسرون، معرفت، ج ۲، ص۱۱۶ ـ ۱۱۸.
  5. شیخ المضیره، ص۲۶۹.
  6. اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۱۸.
  7. معرفت، محمد هادی، مقاله «اسرائیلیات»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۳.
  8. کتاب الجمع بین الصحیحین بین احادیث صحیح بخاری و صحیح مسلم جمع کرده است و از نظر اهل سنت کتاب بسیار معتبری است.
  9. صحیح مسلم، ج۶، ص۱۵۳، حدیث ۵۶۱۸؛ الجمع بین الصحیحین، ج۳، ص۹۲، حدیث ۲۳۳۳.
  10. تأویل مختلف الحدیث، ص۲۲؛ ر.ک: شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۱.
  11. الفائق، ج۱، ص۱۰۲.
  12. ابوحنیفه، شافعی و بزرگان فقهای اهل سنت احادیث، ابوهریره را معتبر نمی‌دانند این بحث طولانی است و این جا مجال پرداختن به آن نیست. به عنوان نمونه از ابوحنیفه نقل شده است که: أقلد اقاويل جميع الصحابة الا ثلاثة منهم: أبو هريرة و...؛ اقوال همۀ صحابه را جمع کردم مگر سه نفر را: ابوهریره.... ر.ک: نفحات الازهار، ج۶، ص۳۵۰.
  13. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۲۳۵.