نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Admin(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۱۴ توسط Admin(بحث | مشارکتها)
«اگر امروز یک قاضی اسلامی برای صدور حکمی، چندین و چند شاهد را بارها به دادگاه فرا میخواند، در زمان حضرت مهدی(ع) این گونه نیست. از آنجایی که امام، علم غیب میداند، و خودش ملاک تشخیص حق و باطل است، به درستی، گناه کار را از ستم دیده باز میشناسد. قضاوتی که امام زمان بر اساس آن داوری میکنند، قضاوت داوودی است. حضرت داوود بر اساس علمی که از خدا آموخته بودند، میان مردم داوری میکردند. امام صادق(ع) فرمودند: "قائم آل محمد، به حکم داوود و سلیمان داوری میکند یعنی از مردم شاهدی نمیخواهد". جالب این جاست که یکی از آزمایشهای پس از ظهور برای مردم آن عصر، همین نحوه قضاوت است. برخی که به علم امام باور ندارند، وقتی قضاوت ایشان را میبینند، کم میآورند! برخی به علم امام شک میکنند و برخی به عدالت ایشان و همین که این اتفاق افتاد، از ورطه مؤمنان مستحکم خارج میشوند و حتی برخی از دین بیرون میآیند و به همین علت به حکم امام، گردن زده میشوند. قوانین فقهی بر هم میریزند پیش از ظهور حضرت مهدی در هیچ زمان، به جز مدت کوتاه حکومت امیرالمؤمنین(ع)، احکام اسلامی به طور کامل پیاده نمیشد. در عصر ظهور، تک تک احکام، مو به مو اجرا میشود».[۱]
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«در اینجا این سؤال مطرح میشود اکنون که دیگر نزول قرآنی وجود ندارد که ملائکه بر پیغمبر نازل شوند، پس در شب قدر ملائکه برای چه کاری و بر چه کسی نازل میشوند؟ در اصول کافی در باب حجت، روایتی از امام معصوم (ع) آمده است که خطاب به شخصی فرمودند: "برای اثبات ولایت ما برای مخالفین، با سوره قدر احتجاج کنید. چرا که یکی از دلایل لزوم امام بعد از پیغمبر اکرم (ص) این سوره است"؛ این شخص با تعجب میگوید در این سوره از امامت و ولایت سخنی گفته نشده است. پس چگونه میتوان از این سوره برای اثبات مسئله امامت احتجاج نمود؟ حضرت فرمودند: از مخالفان بپرسید در شب قدر ملائکه بر چه کسی نازل میشوند؟ آیا تاکنون کسی ادعا کرده است که در شب قدر، ملائکه بر او نازل شده باشند؟ هیچ کس نمیتواند ادعا کند که نزول ملائکه را در شب قدر درک کرده است. تاکنون نیز کسی در این باره مدعی نشده است. قرآن نیز میگوید: ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ﴾﴾[۲]؛ بنابراین حتماً باید پس از پیغمبر (ص) کسی وجود داشته باشد تا ملائکه بر او نازل شوند. او کسی جز حجت خدا و امام زمان (ع) نخواهد بود. وقتی ملائکه بر امام زمان نازل میشوند، چه کاری خواهند کرد؟ قرآن میفرماید: ﴿سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾﴾[۳]؛ از شب تا صبح، فرشتگان فوج فوج به خدمت امام عصر (ع) رسیده و به ایشان عرض سلام میگویند. برای ملائکه توفیق و شرافتی است که در شب قدر اجازه یابند تا به خدمت امام زمان (ع) رسیده و به ایشان ادای احترام کنند. اما نکته دوم که در روایات شیعه از حد خبر واحد فراتر است، آن است که ملائکه نازل میشوند تا مقدرات سال را بر امام زمان (ع) عرضه نمایند. به ویژه در شب بیست و سوم که مقدرات عالم به امضاء رسیده و قطعی شده است را به حضور امام زمان (ع) ارایه داده و ایشان از تمام مقدرات امت تا پایان سال بعد و شب قدر دیگر، آگاه میشوند. پس از ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ﴾﴾؛ حضرت سجاد (ع) در دعا میفرمایند: "سَلامٌ دَائِمُ الْبَرَکَةِ إِلَی طُلُوعِ الْفَجْرِ"؛ حضرت در این فراز آیه ﴿سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾﴾؛ را تفسیر میکنند. یعنی برکت این شب همچنان تا طلوع فجر دوام دارد. پس از آن میفرمایند: "عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ"؛ بر کسی که خدا میخواهد نازل میشوند تا مقدرات الهی را بر او ارایه دهند. در "عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ"؛ امام سجاد (ع) با صراحت نمیگویند که بر چه کسی نازل میشوند، اما با کنایه میفرمایند کسی وجود دارد که خدا میداند، فرشتگان باید بر او نازل شوند. با توجه به اینکه امام سجاد (ع) امام چهارم بودهاند اگر خود یا یکی از امامان گذشته را معرفی مینمودند دیگر بر کسانی که فرشتگان بر آنان، پس از امام چهارم نازل میشدند، دلالت نمیکرد. با این کنایه فرمودهاند که هر سال کسی وجود دارد که خدا میخواهد تا ملائکه بر او نازل شوند. این فراز بر وجود امام و حجت خدا اشاره دارد. اما فرشتگان چه چیزی را برای امام (ع) میآورند "بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ"؛ فرشتگان و روح نازل شده و به همراه خود قضاء محکم و مقدرات حتمی را ارائه میدهند. قضاء محکم به مقدراتی گفته میشود که از مرحله تقدیر گذشته، به قضاء رسیده و از قضاء به امضاء رسیده و محکم شده است. به گونهای که دیگر قابل تغییر نیست.(...) پس از ویژگیهای مهم شب قدر این است که مقدرات سال بر امام زمان (ع) عرضه شده و ایشان آنها را امضاء میفرماید»[۴].
۲. آیت الله امینی؛
آیتالله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در اینباره گفته است:
«محمد بن علی بن شاذان نیشابوری میگوید: مبلغ چهارصد و هشتاد درهم سهم امام(ع) پیش من جمع شده بود لکن دوست نداشتم از پانصد درهم بیست درهم کم بگذارم، لذا بیست درهم از مال خودم بدان اضافه نمودم و به وسیله اسدی خدمت امام زمان فرستادم و راجع به اضافه کردن بیست درهم خودم چیزی ننوشتم. بعداً جواب رسید که: پانصد درهم که بیست درهمش از خودت بود به ما رسید[۵]» [۶].
« خلیفه عباسی شنید که امام زمان(ع) وکلایی دارد و آنان اموال را جمع میکنند اندیشید و فکر کرد که پول به افراد بدهد که نزد وکلای حضرت ببرند و به اسم مال امام به آنان بپردازند، هر کس قبول کرد او را دستگیر کنند. فوری، توضیح حضرت به وکلای حقیقی رسید که از هیچ کس پول قبول نکند چنین کردند و در امان ماندند.
این چند داستان به عنوان نمونه ذکر شد اگر به کتابهای تاریخ و حدیث و مناقب مراجعه کنید میتوانید صدها از این قبیل خبرهای غیبی دریافت خواهید کرد. هر کس خودش را از تعصب و عناد خالی کند و با ذهن صاف و مستقیم و بیآلایش، کتب حدیث و مناقب را مطالعه نماید بدین مطلب اطمنیان پیدا میکنند که پیامبر(ص) و ائمه(ع) با جهان غیبی بیارتباط نبودهاند بلکه به آن جهان مرتبط بودند و حقایقی را دریافت میکردند»[۷].
«در این سه توقیع شریفه که به دست مبارک امام مهدی (ع) نوشته شده است، ایشان به مواردی از علم غیب خود اشاره مینمایند تا شیعیان ایشان علاوه بر دانستن مقام شامخ امامت، بدانند که در محضر امام خود حاضرند و امام (ع) بر اعمال ایشان ناظر برای آنها نگرانند.
توقیع شریف حضرت بقیة الله (ع) به افتخار یکی از شیعیان: علی (ناقل خبر) میگوید: پس از تصمیم و آماده شدن برای سفر حج و خداحافظی با دوستان و آشنایان، عازم حرکت بودم که از ناحیه مقدسه حضرت بقیة الله، فرمانی رسید که: ما از این سفر حج تو ناخشنودیم و کراهت داریم ولی موضوع موکول به تصمیم خودت میباشد. و من که از این امر غمگین شده بودم با تقدیم عریضهای خدمت حضرتش(ع) عرضه داشتم که دستورتان را اطاعت کرده از این مسافرت منصرف گردیدم، ولی از عدم توفیق زیارت خانه خدا اندوهگین شدهام. در پاسخ توقیعی شرف صدور یافت که: دلتنگ مباش! به خواست خداوند سال آینده به حج خواهی رفت. در آستانه سال بعد، ضمن عریضهای به حضور مبارکشان اجازه خواستم و مرحمت فرمودند. بار دیگر طیّ نامهای معروض داشتم که در این سفر با محمّد بن عبّاس که به دیانت و امانت وی اطمینان دارم همراه خواهم بود. در پاسخ فرمودند: اسدی همراه خوبی است. اگر آمد، کسی را بر او ترجیح مده. و متعاقباً شخص نامبرده آمد و با هم سفر حج رفتیم. همان گونه که خوانندگان گرامی ملاحظه میفرمایند حضرت بقیة الله، با لطف و عنایت خاصی همه برنامههای زندگی دوستان را تحت نظارت کامل دارند و مادی و معنوی آن را زیر نظر شامخ ولایت حفظ میفرمایند. نکته دیگر آنکه معنای ادب شیعه در مقابل امام معصوم همین است که در تمام مسائل مربوط به زندگیاش باید کسب اجازه کند.
خبر دادن حضرت صاحب الامر(ع) از مرگ محمد بن زیاد: محمد بن زیاد صمیری از پیشگاه مقدس ولی عصر، کفنی تقاضا نمود تا به برکت آن از عذاب محفوظ باشد. آن حضرت، در جوابش فرمودند: تو در سال هشتاد و یک به کفن احتیاج پیدا خواهی کرد. و همین طور هم شد و او در سال هشتاد و یک وفات نمود. همان سالی که آن حضرت، فرموده بودند و یک ماه پیش از وفات وی از ناحیه مقدسه حضرت امام زمان(ع) کفن به محمد بن زیاد رسید.
توقیع مبارک حضرت امام زمان به افتخار یکی از شیعیان: پدرم، از سعد بن عبدالله نقل میکند که به طوری که ابوالحسن جعفر بن احمد برای من اظهار نمود، در مجلسی که میان جمعی از دوستان تشکیل شده بود مطالبی مورد بحث قرار گرفت. حضرت بقیة الله، طی نامهای به یکی از آنان که در مجلس شرکت داشت شرح آنچه در آن جمع و در آن مجلس گذشته بود، بیان فرمودند. آری، آن وجود مقدس همه چیز را میدانند و بر همه چیز آگاهی دارند»[۸].
«علم غیب، در اصل امری منحصر به ذات الهی است و هر کس دیگری که از آن بهرهمند میشود، تنها به اذن الهی و به همان مقدار که خدای متعال صلاح بداند، میتواند به آن دست پیدا کند. خدای متعال میفرماید: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾﴾[۹] در شخص رسول اکرم (ص) نیز علیرغم اینکه ایشان در موارد بسیاری از علم غیب با خبر بودند، اما در مواردی نیز از علم غیب بی اطلاع بودند. مانند زمان وقوع قیامت که رسول اکرم (ص) هرگز از آن خبر نداشتند.
و در پاسخ به اطلاع امام زمان (ع) از زمان ظهور خویش باید گفت نمیتوان به این سؤال، جواب روشن و قطعیای داد. عدهای به روایاتی که علم غیب ائمه را اثبات میکند، استناد کردهاند و با توجه به گستردگی علم غیبی که در اختیار آنها است، این علم را هم برای آنها قائل شدهاند، در حالی که ممکن است علیرغم تمام علم غیبها، امام زمان (ع) به این مسأله علم نداشته باشند، همان گونه که پیامبر(ص) به زمان قیامت علم نداشتند. و شاید بهترین دلیلی که قائلان به علم امام به زمان ظهور ارائه کردهاند، روایت ذیل باشد:
از امام صادق (ع) پرسیدند که شما صبورتر هستید یا شیعیان شما فرمودند شیعیان ما، چون ما به آن چه که میدانیم صبر میکنیم و شیعیان ما به آن چه که نمیدانند صبر میکنند. این روایت با بحث زمان ظهور تناسب دارد. چونکه فرج اصلی در آن هنگام رخ میدهد و صبر کردن برای فرج تناسب این بیان با اطلاع به زمان ظهور را نشان میدهد. و کسانی که علم امام زمان (ع) به هنگام ظهور را انکار کردهاند، به روایاتی تمسک کردهاند که ائمه (ع) در آن هر گونه تعیین وقت را مردود شمردهاند. و زمان ظهور را شبیه زمان قیامت دانسته و آن را امری مرتبط به خدا دانستهاند. که روایات این تعابیر را دارند: «إِنَّمَا مَثَلُهُ کَمَثَلِ السَّاعَه. أَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَذَبَ الْوَقَّاتُون»[۱۱]»[۱۲].
↑«دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد. مگر رسولانی که آنان را برگزیده» سوره جن آیه۲۶ و ۲۷.
↑«دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد. مگر رسولانی که آنان را برگزیده» سوره جن آیه۲۶ و ۲۷.
↑همانا مثل آن مثل روز قیامت است. اما زمان فرج نزد خداوند متعال است و همواره کسانی که زمان ظهور را پیش بینی میکنند و زمان آن را مشخص میکنند، دروغ میگویند