نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Admin(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۶ توسط Admin(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
علم مستاثر از علوم مختص خداوند است که در برابر علم موقوف به کار میرود و نیز باید دانست علم مکنون یا علم موقوف یا مخزون و یا محفوظ تعابیری از یک تعریف هستند که در عبارات مختلف از آنها استفاده شده است.[۱]
یکی از مباحث ظریف درباره اسماء الهی بحث اسماء مستأثره است. اصطلاح اسم مستأثر که از مفاهیم لطیف عرفانی در بحث اسماء الهی محسوب میشود، ریشه در روایات دارد. "استیثار" در لغت به معنی برگزیدن و به خود اختصاص دادن است.[۲]
از روایات استفاده میشود اسماء مستأثره از مراتب غیبی اسم اعظم هستند و کسی از آنها آگاه نیست.[۳]امام باقر(ع) در این مورد میفرمایند: «هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم در پیش ما (اهل بیت) است (به آن آگاهی داریم) و تنها یک حرف از آن نزد پروردگار متعال است که آنرا در علم غیبش به خود اختصاص داده است (کسی از آن آگاه نیست).»[۴] همچنین امام هادی(ع) پس از بیان تعداد اسم اعظم فرمودند:[۵] «و یک حرف نزد خداوند متعال و ویژۀ ایشان در علم غیب میباشد.»[۶]
در تعریف علم موقوف گفته شده است:[۷] خداوند دوگونه علم دارد، ۱ـ علمی که آموختنی نبوده، اختیار و ارادۀ آن در دست خداوند است، این علم، علمِ موقوف نام دارد،[۸] و مخصوص خداوند است.[۹] از این علم با نام علم مکنون، علم محفوظ و علم مخزون هم یاد شده است[۱۰] و آیۀ ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ في كِتَابٍ مَّكْنُونٍ﴾[۱۱] به این علم اشاره دارد. 2ـ علمی که آموختنی بوده و به دیگران مانند امامان تعلیم داده است،[۱۲] این علم به مرحلۀ قضا رسیده و برای دیگران هم مقدّر کرده که از آن آگاه باشند.[۱۳]
امام باقر(ع) میفرمایند:[۱۴] «و اما منظور از (عالم الغیب) این است که خداوند عزوجل عالم به مسائلی است که از آفریدههای او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل قضا و قدر در رابطۀ با اشیاء در علم خود و قبل از خلق آنها، و قبل از آنی که آنها را به فرشتگان خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، که اختیار و اراده آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمیکند، و اما علمی که خداوند متعال آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری میسازد، همان علمی است که به رسول اکرم (ص) رسید و سپس نزد ما رسیده است.»[۱۵]
اگر در روایتی اهل بیت (ع) علم غیب را از خود نفی میکنند ناظر به نوع اول میباشد و عدم آگاهی ایشان از اموری است که هنوز تقدیر نشده و پس از تقدیر، علم آنها به ایشان داده میشود و به تعبیر خود ایشان،[۱۶] افضل علوم ایشان نیز همین است.[۱۷]
تقسیمی دیگر برای علم
از نگاهی دیگر خداوند دارای دو نوع علم است: ۱ـ علمی که احدی جز خدا بر آن آگاهی ندارد، و آن علم مستأثر است،[۱۸] اگر کسی غیر از خداوند از آن اطلاع داشته باشد، از دایره علم مستأثر خارج میشود و نمیتوان گفت مختص خداوند است.[۱۹] از این علم در برخی روایات[۲۰] به اسم "مکنون" و "مخزون" یاد شده است.[۲۱] و باید دانست اسمای مستأثره منشأ برای دیگر اسامی خداوند هستند.[۲۲] ۲ـ علمی که خداوند به ملائکه و انبیا و ائمه (ع) داده است.[۲۳]
نتیجه گیری
در مجموع باید گفت علم مکنون یا موقوف و علم مستأثر از علومِ مختص به خداوند است که حتی امامان معصوم هم از آن آگاهی ندارند. هر چند در مورد علم موقوف گفته شده، ممکن است خداوند به تدریج آنرا به ایشان تعلیم نماید، اما در مورد علم مستأثر چنین سخنی هم گفته نشده، زیرا اگر برای دیگران بیان شود از مستأثر بودن خارج میگردد.
↑ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۹