فاطمه بنت اسد
مقدمه
- فاطمه دختر اسد، فرزند هاشم بن عبدمناف، مادر امام علی (ع) و همسر ابوطالب است. فرزندانش طالب، عقیل، جعفر و علی (ع) و دخترانش جمانه و فاخته بودند. او تنها زنی است که در خانه کعبه فرزند به دنیا آورد. نیز پس از خدیجه (س) دومین زنی است که اسلام آورد و نخستین زنی است که به مدینه هجرت کرد. پیامبر اکرم (ص) پس از وفات عبدالمطلب، در سن هشت سالگی، در منزل ابوطالب سکنا گزید. ابوطالب مراعات همه جانبه او را میکرد و فاطمه بنت اسد در گرامیداشت او با ابوطالب مشارکت میجست و پیامبر را در مهرورزی بر فرزندان خود مقدم میداشت. پیامبر در ارتباط با رفتار فاطمه با خود فرمود: او، پس از ابوطالب، بهترین مردمان از نظر رفتار با من بود. او مادر دیگر من پس از مادرم بود. ابوطالب بر من نیکی میکرد و فاطمه ما را بر سر طعامی که تهیه دیده بود، مینشاند و سهم مرا از بقیه بیشتر میداد.
==افتخاری بزرگ
- فاطمه اولین و آخرین زنی است که در خانه کعبه فرزند به دنیا آورد. از یزید بن قنب روایت شده است که که بههمراه عباس بن عبدالمطلب و گروهی چند روبهروی خانه خدا نشسته بودیم.فاطمه در حالیکه نه ماه از حملش میگذشت و درد حمل او را فراگرفته بود، نمایان شد. دست به دعا گشود و با ابراز اعتقاد به یگانگی خدا دعا کرد تا خدا وضع حمل او را بر او آسان گرداند. راوی میگوید آنگاه دیدم دیوار خانه شکافت، فاطمه داخل شد و سپس دوار به حال اول بازگشت. ما نیز خواستیم که برای ما هم چنین شود، اما نشد فهمیدیم که این امر خدایی است. روز چهارم فاطمه از خانه خارج شد، در حالیکه علی (ع) در آغوش او بود. او بر زنان عالم برتری یافته و در خانه خدا از روزیهای خاص بهره برده بود. هنگام خروج سروشی بر گوش او خواند که این مولود را علی نامگذار که او بلندمرتبه است. حدیث تولد امام علی (ع) در صدها کتاب معتبر اهل سنت و شیعه روایت شده است.
- محدثان در اکرام و اجلال پیامبر اکرم (ص) در وصف فاطمه احادیثی نقل کردهاند، از جمله حدیث زیر: پس از ابوطالب به کسی نیکوکاتر از فاطمه با خودم برخورد نکردهام. پیامبر به خانه فاطمه رفت و آمد میکرد و گاه شب را در خانه او بهسر میبرد و بسیار به او احترام میگذاشت. پیامبر اکرم هنگام وفات آن بانوی نمونه در سال چهارم هجرت، او را با پیراهن خود کفن کرد و بر او نماز خواند و در نماز بر او هفتاد تکبیر گفت. پیامبر بر قبر او وارد شد و با دستان خود قبر او را وسیع میکرد. آنگاه از قبر بیرون آمد و در حالی که اشک از دیدهاش روان بود با دستان خود خاک بر پیکر او ریخت. پیامبر در پاسخ عمار که دلیل اکرام پیامبر را نسبت به این بانو سؤال کرد، فرمود: "اهل این قبر از خانواده من است. او فرزندان بسیار داشت، بهره آنها بسیار ولی بهره ما کمتر بود. با این همه مرا سیر میکرد، در حالیکه فرزندانش گرسنه میماندند، مرا میپوشاند، در حالیکه فرزندانش لباس مناسب نداشتند، مرا آرایش میکرد و بر سر من روغن میمالید، در حالیکه فرزندانش آشفته بودند."
[۱].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 601-603.